سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
    24 شوال 1445
      Thursday 2 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت

        عشق شاهانه

        شعری از

        عنایت اله کرمی

        از دفتر پینوپروک (دفترسوم) نوع شعر غزل مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۵۱ شماره ثبت ۱۲۲۲۶۱
          بازدید : ۱۲۹   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی

        پیام داد، به محبوبِ خود شهی ظالم
        درا به بارگه ما، که زار و دل تنگم
        به سانِ ما، تو نیابی مُصاحبی هرگز
         چنان که پادشهی نامدار و سرهنگم
        کنون برآن شده ام ، تا زمامِ قلبت را
        به سان شیر، بگیرم میان این چنگم
        گهی، ز عشق تو از یاد می برم شاهم
        گهی، ز جنسِ قساوت، نمادِ یک سنگم
        تمامِ خواب و خوراکم، شده سقوط دِلَت
        به دستِ لشکر جاه و، جلای اورنگم
        چگونه فرّ و شکوهم عیان نمی بینی؟
        چگونه، می گذری از کنارِ افرنگم؟
        چگونه از خطر خشم من نمی ترسی؟
        چگونه می شکنی قلبِ مثل آونگم؟
        کنون بخیز و بیا، در پیِ ارادۀ  ما
        درنگ، مجاز نباشد، جواب آهنگم
                 **********        
        گرفت، نامۀ شه را ستارۀ خوبان
        نگار خوش نظری از تبار محبوبان
        بخواند و پاسخ آنرا به هوشمندی داد
        به شاه و قاصدِ او، جاودانه پندی داد:
        بلی! توشاهی و من دُخت مرد دهقانم
        ولی، چو شیر زنی مثل مردِ مردانم
        دلم غریق محبت، رفیقِ آزرم است
        تهی ز واهمه از مردمان بی شرم است 
        تمام آنچه نوشتی، نگفته معلوم است
        حیاتِ مُنکِر تو، در زوالِ محتوم است
        تو چاره سازِ دفاعی، به گاهِ جنگیدن
        برای تیغ کشیدن، ز کس نترسیدن
        تمام هیبت تو، بهرِ افسری خوب است
        دلیلِ هزم و گریزِ سپاهِ مغلوب است
        ولی عیان بِنَما! ذرّه ای تو از مِهرَت
        نشانِ عاطفه در کار و گفته و چهرت
        به من بگو تو از انسانیت چه ها داری؟
        چه جایی در دل مردم، بها کجا داری؟
        شود به باورِ خود، حاکمی زِبِل بودن
        ولی به آن نشود، در میانِ دل بودن
        اگر هوای حکومت، تو بر دِلَم داری
        بدان! که معرفتِ عاشقانه، کم داری
        برای فتح دلی، منجنیق لازم نیست
        سپاه ابرهه و برقِ تیغ، لازم نیست
        گهی به نیم نگاهی، شود گرامی شد
        قرینِ منزلت و قدر و نیک نامی شد
        بیا! بشیرِ سعادت ، دوایِ علّت باش
        کریم و حاکمِ دردآشنای ملت باش
        شما! که عزمِ امارت به قلب ما کردی
        ز بندِ کبر و ریا، بایدت رها گردی
        بقای شادی عاشق، نگاهِ معشوق است 
        دوامِ دولتِ شاهان، رضای مخلوق است
                    **********             
        چو دید پاسخِ معشوق را، شه از پا شد
        تمامِ کاخِ سرش پر ز شور و غوغا شد
        دمی نشسته، به جانش نهیبِ سختی زد
        پریش و دل نگران، از جوابِ فردا شد
        ز تاجِ شاهی خود بهرِ داوری پرسید
        چگونه می نشود، یک امیرِ والا شد؟
        چگونه دختری از خاندان یک دهقان 
        چنین ز معرفت، از پادشاه بالا شد؟
        مقام پادشهی را، ثمن به هیچ گرفت
        کلیدِ مُلک لطافت گرفت و رعنا شد؟
        بسوخت، جان شه از آتشِ پشیمانی
        درونِ بارگهش، قیل و قال برپا شد
        بُرید شه، علاقه ز قطره های حقیر
        کنارِ رودِ جماعت، بسوی دریا شد
        قدم به جادهٔ انصاف و مهربانی زد
        مریدِ فکرت آن، ماهروی زیبا شد
        روانه کرد، جوابی به نزدِ جانانش
        بیا که با نَفَسَت، شاهِ مرده احیا شد
        بیا که زنده و هشیار گشته ام دیگر
        بیا که عشقِ به ملت لوای دل ها شد
        پیامِ دولتِ ما، شد اطاعت از مردم
        صدای خندۀ مردم سرودِ اینجا شد
         
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۳۵
        درود استاد عزیز
        السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی أولاد الحسین و علی أصحاب الحسین ایام سوگواری عاشورای حسینی تسلیت باد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین اخباری
        شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۹
        با سلام
        زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۷
        تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم

        تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم

        همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم

        رو لب گل کرد آیه های امن یجیبم

        بلند شو بنگر که شمشیرا رو کشیدن

        آخه میدونن بدون تو من غریبم

        ابالفضل ابالفضل ابالفضل

        تاسوعای حسینی رو به شما هنرمند عزیز تسلیت عرض می کنم ..
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۲
        احسنت
        چه قلم زیبایی دارید استاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0