سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 22 خرداد 1403
    5 ذو الحجة 1445
      Tuesday 11 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۲۲ خرداد

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        زبان بی زبانی
        ارسال شده توسط

        علی میرزایی( هیچکاک)

        در تاریخ : يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ ۱۴:۲۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۱۸ | نظرات : ۳

        شس و مولوی،قصه این دو نفر را دیگر همه میدانند .اما چیزی که نمیدانند این است که شمس چه کرد و چه گفت که مولوی دگرگون شد؟از خدا گفت؟از دین گفت؟از مذهب گفت؟اینها را که خود جلال الدین میدانست.

        عرفان راه و روشهایی است که بوسیله آن شخص میتواند با ماورالطبیعه ، با جان هستی ،با خدا یا هرچه اسمش را بگذارید متصل شود،روشهایی که مبتنی بر تمرکز ذهن،تمرینهای بدنی و فکری و حتی رژیم غذایی مخصوص است.عرفایی که اشنا بودند با این اصول آنها را فقط به افراد خاص اموزش میدادند و به هر کسی بازگو نمیکردند،زیرا افراد معمولی یا متعصب بودند یا منکر.شمس تبریزی یکی از اساتید عرفان بود و آشنا با این اصول و دنبال شخصی میگشت تا اینها را به او منتقل کند،شخصی که بپذیرد و قدم در راه بگزارد . او مولوی را یافت و این اصول را به او اموزش داد.جلال الدین پذیرفت و از خود و داشته هایش گذشت تا به چیزی بهتر و بزرگتر برسد.اما بیقرار شد و میخواست این شادی و بیقراری را با دیگران به اشتراک بگزارد،این شد که در غزلیاتش با هزار زبان و با شعر و کنایه احوالاتش را بیان کرد.غزلیات شمس سراسر شرح احوال روحانی مولوی است ،اما داستان مثنوی چیز دیگری است.
        مثنوی طریقه رسیدن و ارتباط با جان هستی را بیان میکند ،منتها با زبان شعر و با تمثیل.هر داستان مثنوی گوشه ای است از کارهایی که فرد باید انجام دهد تا به جایی برسد.مثنوی کتاب اموزش اخلاق نیست مثل بوستان و گلستان و تماما یک کارگاه آموزش مدیتیشن و تمرکز ذهن و عرفان است،اما درست خوانده نشده و تمثیلهایش هم درست بیان نشده است.
        بیقرای جزو لاینفک عرفان است و عارف وقتی چیزی را تجربه کرد میخواهد آن را با دیگران به اشتراک بگذارد .انبیا دعوت میکنند به عرفان و ارتباط با خدا و مامورالطبیعه و اولیا شعبه های دیگری هستند از این دعوت کنندگان.اما با راز و رمز وبا کتابها و حرفهایی تمثیل گونه،با زبان بیزبانی .
        عرفان مبتنی است بر تمرکز و تمرینهای ذهنی و بدنی و شمس اینها را آموزش داد.
        به مناسبت روز مولانا

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۳۱۸ در تاریخ يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ ۱۴:۲۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ ۱۷:۰۸
        درود گرامی
        مطلب بسیار جالبی است
        عزاداری ها قبول
        بگو یا حسین(ع) خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۱۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۴۵
        خندانک خندانک
        خندانک
         موسی عباسی مقدم
        دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۵:۵۱
        درود بزرگوار خواندنی وزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0