سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 21 ارديبهشت 1403
    3 ذو القعدة 1445
      Friday 10 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۲۱ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        عمر خیٌام نیشابوری (2)
        ارسال شده توسط

        علیرضا آیت اللهی

        در تاریخ : دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ ۱۵:۰۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۸۸ | نظرات : ۵۶

         من می خورم و هر که چو من اهل بود
         
        به نظر می رسد عمر خیٌام نیشابوری از مفتیان اهل تسنن و طرفدار مذهب « اصالت جبر » زمان خود که همه چیز را موکول به جهان ناشناخته ی دیگر بنام دوبخش یهشت و جهنٌم و بنابر این تقریبا" تمام زندگی نقد و ملموس کنونی ، و تحرکات و کوشش های لازمه آن ، را « معطٌل » فردا ی ناشناخته می کرده اند به شدٌت ناراضی بوده است ؛ یا با طرح این مسئله در جستجوی کشف حقایق مرگ و زندگی بر می آمده است :
        بر من قلم قضا چو بی من رانند
        پس نیک و بدش زمن چرا می دانند ؟!
        دی بی من و امروز چو دی بی من و تو
        فردا به چه حجتم به داور خوانند ؟! 
        بنابر این تقریبا" تمام مسئله اصلی یا مصلحتی و استراتژیکی عمر خیام نیشابوری در جهانشناسی او بنابه مذهب تسنن جبری گرا است و آنچه که بر رباعیات وی حکومت می کند نه فقط یهشت و جهنم به عنوان « مزرعة الآخره » و مصادیق فلسفه جبری مذهبان است که وی در آن تضاد و تناقضی اساسی می بیند ،  بلکه اصولا" فلسفه جهان هستی در حوزه ی کیهان شناسی و جهان بینی و کوشش در رهیافتی صحیح و ملموس به آن است :
        دوری که در آن آمدن و رفتن ما است
        آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
        کس می نزند دمی در این معنی راست
        کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
        ... و شاهد وی هر آنچیزی است که تا آن زمان مشاهده کرده است :
        آنان که محیط فضل و آداب شدند
        در جمع کمال شمع اصحاب شدند
        ره زین شب تاریک نبردند به روز
        گفتند فسانه ای و در خواب شدند 
        پس :
        چون روزی و عمر بیش و کم نتوان کرد
        دل را به کم و بیش دژم نتوان کرد 
        کار من و تو چنانکه رای من و توست
        از موم بدست خویش هم نتوان کرد 
        آنگاه در منبعی که بیش از همه مورد استفاده ما بوده است ، یعنی « دمی با خیٌام » دو رباهی دیگر در همین حوزه مذهب اصالت جبر که منتسب به خیٌام هستند ( در صص 194 و 195 ) می آید و رباعی دیگری از نتیجه فرضی جبری بودن نظام جهانی  و معنای « می » چون « زندگی آزادانه و بهره مند از مواهب الهی » ( الله رحمن و رحیم ) :
        خوش باش که پخته اند سودای تو دی
        فارغ شده اند از تمنای تو دی
        قصٌه چکنم که بی تقاضای تو دی
        دادند قرار کارِ فردایِ تو دی
        و :
        من می خورم و هر که چو من اهل بود
        می خوردن من به نزد او سهل بود
        می خوردن من حق ز ازل می دانست
        گر می نخورم علم خدا جهل بود 
        می به نظر ما می تواند به معنی نمادی از زندگی خوش ، و بدون بیم و بدبینی باشد ؛ چرا که در دوران باستان به معنی هر شرابی ( نوشآبه ای ) خوشگوار و خوشرنک و به ویژه خوشبویی چون گلاب نیز به کار می رفته است .
        ... و چگونه می توان به چنین پژوهشگری به سادگی تهمت بی ایمانی در بخش معاد زد ؟! .

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۵۵۷۹ در تاریخ دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ ۱۵:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0