سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
    12 ذو القعدة 1445
      Sunday 19 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۳۰ ارديبهشت

        اشعار دفتر شعرِ خورشید_خان اسد شاعر افسانه نجفی

        افسانه نجفی

        از برکت ِزنان فاحشه ...
        ۲۸ بازدید     ۳ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        آرام‌تر بخند...
        ۹۳ بازدید     ۳۱ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        خواب ها! مرا ببرید به آن سوی ناکجا...
        ۵۳ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        گویی مرده ام همه آمده اند به بدرقه ی تابوتم...
        ۸۵ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        می ترسم تو را خدا بنامم!!!
        ۱۰۶ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        بهشت را بگذار برای وعده ی آخر...
        ۱۲۷ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        آتر و آتشک؛جنگ میان ایزد و آتر ؛بر سر تصاحب کردن عشق...
        ۲۳۰ بازدید     ۳۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        در؛ شیهه کشان می کشد کنار...
        ۸۶ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        تو مرا از این جهنم! برهان...
        ۶۰ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        گفته بودم که بی تو هم دوام می آورم...
        ۱۰۱ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        تو را کجای دلم بگذارم؟!
        ۸۲ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        در شهری که "عشق" بازیچه ی مردمان ِ بغال است!
        ۸۵ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        هنوز سرانگشتانم تو را به خاطر دارند...
        ۱۱۰ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        بر بلندای دار ققنوس می شود بیدار...
        ۸۴ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        بوی تن تو پَر می کشد به آغوش سرد خواب هایم
        ۶۲ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        می شویم در حوض ِ اتفاق اطلس ظریف باورم را
        ۱۰۴ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        گلوبند اشک هایم صدپاره شده!
        ۸۷ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        دارد روی دستانِ واژه جان می سپارد سکوت
        ۲۱۳ بازدید     ۳۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        کلاغ ها شاخه ها را بُریده اند...
        ۷۷ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _آخ! حکم قاصدک تیر است... روزنه همدست ِزنجیر است!
        ۸۴ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _در این قحطی شوم مرثیه خوانان خود تشنه به خون عیارانند!
        ۹۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        دریا چه می‌فهمد غم ِ ندیدن ِ باران را
        ۱۳۱ بازدید     ۳۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        تمام لحظه هایی که دلتنگ تو بودم تو را از برگ برگ خاطره می بوییدم
        ۹۹ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _کر و لالم! با ایما و اشاره بگو چند تا دوست داری مرا؟!
        ۱۲۹ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        لای کاشی های دفترم به جا می ماند لمس ماهی های پُر احساس...
        ۱۱۱ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _قهر خورشید و آفتابگردان؟! _عشق؛ تمام معادلات را به سُخره می گیرد...
        ۱۰۹ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        به هر کجا که رفته ای؛ بر می گردی!
        ۷۴ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _چشم هایت را به کجای قلبم؛ دوخته ای؟!
        ۹۳ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        ما را به جرم عاشقی از بهشت راندند !
        ۶۹ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        عشق را باطل می کند؛ شک...
        ۷۸ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        کلید در باغ را خودم دیدم؛ خدا..‌.
        ۶۶ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        باز بر تن کرده کهنه پیراهن عشق
        ۸۵ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _فراموشی گرفته ام انگار! تمام اداها و خنده های تو را؛ تک تک برده ام از یاد...
        ۱۱۰ بازدید     ۲۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _آسمان اَبر شد در خیالم کوچه ی محرم؛ با دلم همدرد شد!
        ۱۴۴ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        من مس نویسم؛ تا تو بخوانی ام!
        ۱۰۳ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        عاقبت از دلتنگی تو خواهم مُرد...
        ۸۷ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _به پای درخت کُنار اگر می ریختم؛ آن همه عشق را!!!
        ۸۰ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        شهر دارد از درد به خود می پیچد بدجور
        ۶۵ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _خنده خیلی قشنگه؛ وقتی رو لب های تو باشه...
        ۱۱۸ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        دست هایت را به من بده!
        ۹۶ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        سال هاست؛ سفره ها پُر از بغض است!!!
        ۸۸ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        ای کاش جرعه ای از تو را می دزدیدم!
        ۱۲۱ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        تو که می آیی؛ بهار هم سراسیمه
        ۱۰۲ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        در این دور ِ پُر تکرار؛ _هما؛ تویی! _افسانه؛ منم!
        ۹۷ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _گُل برنجک! آخرین زمستان را دوام بیاور؛
        ۱۱۵ بازدید     ۲۳ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _تمام راه را دویده بودم؛ گویی که سیب را...
        ۱۲۹ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        برای قامت بی قواره ی زندگی...
        ۱۳۱ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _سال هاست نشسته ام بر سر دوراهی...
        ۱۱۷ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _هربار که نبودنت را می بینم...
        ۱۳۰ بازدید     ۲۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _بگو چند بهار دیگر باید از راه برسد؟!
        ۱۱۷ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        دیشب در اوج مستی با پای لرزان خودم را به پشت بام رساندم ...
        ۱۷۷ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _برهنه ام! _قحطی زده ای دل به دریا زده
        ۱۰۲ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        تو مثل یک افسانه ی هزار شب در خاطره ها جاوید گرفتار می مانی هرچند پیکرت این روزها پاره ی پریشا
        ۱۲۸ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        برای خاطرم که غمگین است دیدار او نوشداروی شیرین است
        ۱۴۰ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        بکوب باران! بکوب باران بر خسته ی شانه های این شهر
        ۸۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        خنده های تو به تن مُرده ی بیابان می دهد بی شک تن پوشی از جنس بهار ..‌.
        ۱۰۷ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _آی عشق! تو روشن ترین آیه ای پاک ترین سوره ی ناب!
        ۱۲۶ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        جوانه زدن؛ همه آرزویم! چه وقت زمستان توست؟!
        ۱۱۹ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _برای گرم شدن؛ به یک لیوان چای هم قانع می شوند اشک هایم...
        ۱۴۰ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        فرقی ندارد؛ غبار باشد یا مه!
        ۱۶۴ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _روی تمام زخم هایم کتاب خواهم گذاشت...
        ۱۲۳ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        خودت را کنار من کتمان کن
        ۱۳۵ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        گویی دستان ِ خدا؛ چشمان تو را به پس زمینه ی خاطرم میخ کرده!
        ۱۸۶ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        تو اگر خودت را هر شب مثل خون! در رگ هایم تزریق کنی؛
        ۱۳۸ بازدید     ۲۰ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        چشم هایش تمام زخم هایش را در نگاهم قلمه زد...
        ۱۴۹ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        به بهشت رسیدم؛درها را می بندم...
        ۱۷۹ بازدید     ۲۳ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _پدر؛ این ناجی مهر و عشق! غارت زده ی حرامزاده ی اقتصاد شد..‌.
        ۱۵۶ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _هیچ کس نمی داند؛ من تمام شعرهایم را دزدیده ام!!! واژه به واژه از چشمان تو...
        ۱۳۵ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        امشب از دلتنگی به خدا خواهم رسید
        ۱۳۵ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        در آغوشم کشید؛ و من بی اراده؛ چشم هایم را بستم...
        ۱۴۶ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        بی هوا عاشق شدم اما...
        ۱۲۳ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        شرجی بوسه هایم برایش کفر و بلا بود...
        ۱۷۲ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        تو را می پرستم؛ بسان ِ آینه، که آب را...
        ۱۴۰ بازدید     ۳۱ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        آی عشق! بر خفته ی بذر هایم با مهر؛ شوری بپاش...
        ۱۷۸ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        _آخ!!! نمی دانم ؛ از من ،چیزی بُرده ای؟! یا که در من، به جا مانده از تو ،چیزی...؟!
        ۱۵۱ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        با من روراست باش! بسان آینه ایستاده ام برابرت؛ تا تو تمام زیبایی هایت را در من به تماشا بنشینی
        ۱۵۵ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        هوس کرده ام امشب؛ در مستی چشمان تو سرازیر کنم...
        ۲۰۲ بازدید     ۳۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        چه قصه ی پُر غصه ایست؛ همآغوشی...
        ۱۴۶ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        هرچه جان کند تا کند مست مرا؛ نشد!
        ۱۳۵ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        افسانه نجفی

        به پای زشت و زیبایش ریختم تمام ناب ِ عشقم را
        ۱۱۰ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        مجموع ۸۸ پست فعال در ۲ صفحه

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1