صفحه رسمی شاعر شاهزاده خانوم
|
شاهزاده خانوم
|
تاریخ تولد: | شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۲۵ |
برج تولد: | |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۳۳۸۶۳ |
تا کنون 590 کاربر 6531 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: بوی نَم ِ ترس آزارش میداد؛ دائما قلنج انگشتانش را میشکست و از پنجرهی نگرانی به آیندهی ماتَش خیره شده بود و به صعود از ارتفاعات تنهایی میاندیشید...
«شاهزاده»
و در نهایت اینکه...
در قلب هر سیاهی فصل جدیدی از رویش من آغاز خواهد شد.. مرا از هیچ رویداد تلخی هراسی نیست..چرا که این من ِِ شگفت انگیز آگاه بارها به من . سر به هوای ِِ ناگاه ثابت کرده.. می توانم بسازم فردایی را که دیروزش به منفی صفر درجه ی بودن رسیده بود.. *شاهزاده* |
|
|
|
اشعار ارسال شده
ثبت شده با شماره ۱۲۹۰۱۱ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۲۸۱
ثبت شده با شماره ۱۲۸۹۰۵ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۲۵۳
ثبت شده با شماره ۱۲۷۰۷۹ در تاریخ جمعه ۲۹ دی ۱۴۰۲ ۲۲:۴۸
نظرات: ۵۴۶
ثبت شده با شماره ۱۲۶۳۳۳ در تاریخ چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ ۲۳:۴۹
نظرات: ۳۴۷
ثبت شده با شماره ۱۲۳۸۴۴ در تاریخ دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۲:۰۹
نظرات: ۴۰۸
مجموع ۳۳ پست فعال در ۷ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر شاهزاده خانوم
|
|
*اخلاص*؛ شک نداشت که اینبار از تمام ِ حواس ِ خلوصش برای ابراز ِ احساساتش بهره برده بود. بیانصافی بود که *شبهه*، خود را نخود هر آش کند و در میان ِ اینهمه اخلاص، سروکلهاش پیدا شود
|
|
|
|
حرف ِ دلی که نتونه راحت حرفشو بزنه به درد ِ لای جرز ِ دیواری که واسه حرفاش کشیده میخوره. مگه وظیفهی حرف دله که راحت حرفشو بزنه. نه پس یکی از وظایف خطیر بندهست. دستبردار، ا
|
|
|
|
دلم یه جای دنج میخواد؛ مثلا الکی هم که شده؛ کافه دنج ِ خیابون بهار شیراز، چرا الکی؟ چون گذشتهها به اسم یه جای دنج، *کافه دنج* زیاد میرفتیم، ولی باورتون میشه هیچوقت احساس ِ دنجی
|
|
شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۲۰:۳۰
نظرات: ۱۶۲
|
|
آرامش عزیزم؛ خواهر خوبم💚 شنیدن خبر درگذشت پدر مهربونت خیلی جانسوز و تاسفبرانگیزه و تصور اینکه الان چه حالی داری دردناک، افسوس که کاری از دستم ساخته نیست
|
|
يکشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ ۰۵:۳۶
نظرات: ۱۶۷
|
|
سَر ِ شب رسیدیم *حوصلهدون*، *بیحوصله* آروم بنظر میرسید و مثل روزایی که با حوصله بود رفتار میکرد؛ صبورانه و متین... با حالاتی که داشت حس کردم یه قدم به فراموشیت نزدیک شدم و
|
|
جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ ۰۴:۱۷
نظرات: ۱۹۳
مجموع ۵۱ پست فعال در ۱۱ صفحه |