سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 13 خرداد 1403
    26 ذو القعدة 1445
      Sunday 2 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱۳ خرداد

        صد سال تنهایی

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۹ ۰۵:۵۸ شماره ثبت ۸۳۴۵۰
          بازدید : ۲۷۴   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        صد سال تنهایی
         
        آن زن و شوهر ازتمامِ دنیا ،
        فقط هم را داشتند
        والدین پیرزن را گویم
        تا او به دنیا آمد
        هردو با مرگ تلخ شان ،
        - با چند ماهی فاصله -
        صبر را ناخواسته در دنیایی وحشی ،
        تنها گذاشتند
         
        نامِ صبر را ، قابله بهر اوانتخاب کرد
        درهمان روزِسیاه ،
        صبررا تسلیم به ،
        یک یتیم خانه که میشناخت کرد
        یتیم خانه ای ،
        دربطنِ یتیم خانه ی، کشورِ ایران اش
        دیگر آغازشده بود ،
        زندگیِ سخت و پُراندوه و ،
        بسی ویران اش
         
        اولین جنگ جهانی تازه آغازشده بود
        همه دنیا ، مملو ازغم شده بود
        سایه ی درد ، برتمامِ تنِ او پهن شده بود
         
        یک پسربچه ی صِرب، که ۱۸سال داشت ،
        ولیعهدِ اتریش را کشت
         
        دنیا ریخت به هم ،
        ابلیس که مانند همیشه کینه ازآدم داشت ،
        کاری کرد که درطی چهارسال زمین ،
        ده میلیون نفر،
        جسد درکام اش داشت
         
        بی آنکه ابلیس حتی یک تیرشلیک کند ،
        همه آنها را کشت
        این صِرب ، بی آنکه بداند صبر را هم ،
        به دردِسر انداخت
        او، با بازیِ پرخطرش ،
        جهانی را ، به جانِ هم انداخت
         
        دردسری ، مملو از بیماری وغم ،
        پُر از وحشت ، پُر ازقحطی ، پُر ازدرد 
         
        اوبهانه ای به دستِ خفاشان داد
        تا کینه ی چند ساله شان بترکد
        از خونابه اش ،
        دوستی ها هم ، همه بترکد
        بادکنکی به نام انسان مانَد ،
        آنهم درحال عروج بترکد
        .
        .
        ده سال گذشت
        بهر صبر، این مدت ،
        خنده که نه ،
        بی یک لبخند گذشت
         
        یک زن و شوهر، ناشی ازمسامحه ،
        او را دزدیدند
        مدتی گشتند دنبالِ صبر ،
        اما صبرشان نبود ، هم قدرِ صبر
        رد پایی هم دگر از او ندیدند
        فقط یک صبرمانْد ،
        با جهانی از صبر
        بی شرفها صبح تا شب ،
        از او بیگاری کشیدند
         
        درمیانشان ،
        با آنهمه کودکانِ رذل ،
        تنها مانده بود
        هرکدام به او، اُردی می‌داد
        او درمیانِ آنهمه رذل ،
        بدجوری تنها مانده بود
        مثل برده بین آن ددمنشان میچرخید
        مثل میراث شده بود ،
        بین وارثانِ بد، دست به دست می گردید
        اوهم چون کسی نداشت ،
        از فراری شدن اش می ترسید
         
        صبر ، صبر می کرد و زخم ،
        زخمِ دلش می‌افزود
         
        روحش ،
        پُر از وصله پینه بود
        صد سالش شده بود
        صد سال تنهاییِ سخت
        صد سال بردگی  
        صد سال کارِسخت
        همه پیشانیِ پرچین وچروکش ،
        پُر ز پینه بود
         
        وقتی ملک الموت به پیش اش آمد
        یک تنها یافت
        و چنین بود جهان ،
        برای اولین بار، او را 
        باز تنها ،
        ولی با  لبخند یافت
         
        برای اولین بار،
        لبخندی ملیح ،
        بر لبانش ماسید
        فکرمیکنم او،
        باغ بهشتش را دید
         
        ولی حیف ،
        در این دنیا خودش ،
        لبخندش را ،
        به لبهای چروکیده اش هیچگاه ندید
         
        بهمن بیدقی 99/1/8
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۵۸
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و شورانگیز بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۲۸
        باسلام وعرض ارادت بزرگوار
        سپاسگزارم از همراهی ارزشمند و لطف همیشگی شما
        ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۴۱

        درودوسلام
        شاعرواستاد گرامی
        در خور تحسین
        خندانک بود
        لذت بردم
        پاینده و برقرار باشی
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۵۴
        باسلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاسگزارم ، نظرلطف شماست .
        ممنونم از همراهیتان ، اگرچه ناشی از اینکه میخواهم مطالبم را کامل بگویم کار به درازا میکشد و وقت گرانبهایتان را می گیرم، ولی به بزرگی خودتان ببخشید .
        مؤفق و شاد باشید
        ارسال پاسخ
         علیرضا غلامی متا
        چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۴۹
        سلام
        وچقد زیبا
        نگاشتید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۵۵
        باسلام و عرض ادب و احترام
        سپاسگزارم از نگاه پر مهر و محبتتان
        ممنونم بزرگوار
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۱۸
        سلام جناب بیدقی
        چه ذهن باز و خلافی دارید بزرگوار
        در پناه خدا مستدام باشید به مهر
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۴۴
        باسلام وعرض ارادت
        ممنونم از شما بزرگوار
        سلامت و شاد باشید
        ارسال پاسخ
        رضا عزیزی (رهگذر)
        پنجشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۹ ۰۷:۲۱
        درود بر شما خندانک خندانک
        طبعتاان جوشااان خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۵۱
        باسلام وعرض ادب و احترام
        سپاسگزارم از نگاه پرمهرتان بزرگوار
        ارسال پاسخ
        مهدی نساجی
        پنجشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۱۹
        سلام جناب بیدقی
        روایت مبتکرانه ودلنشینی بود... خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۴۵
        باسلام و عرض ارادت بزرگوار
        خوشحالم که پسندیدید ، سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0