يکشنبه ۱۳ خرداد
|
دفاتر شعر محمد محمدنژاد(آشوب)
آخرین اشعار ناب محمد محمدنژاد(آشوب)
|
شاعر
می نوشتم شور و حالی داشت
عاشق شعر حافظ و سعدی
شهریار و قیصر و سهراب
ابتهاج و احمد شاملو
زندگی با شعر زیباتر
نوجوانی شانزده ساله
در شبی شب های تابستان
هفتاد و یک هجری شمسی
با تفال به حضرت حافظ
ذکر حق گو تخلصم آشوب
شعر من برگرفته از الهام
رنگ احساسم به خود گیرد
می شکافد عمق جانم را
روی کاغذ جوهرم واژه
در رهایی اتفاق شعر
در سکوت و کنج تنهایی
شاهد پرواز ذهن و قلم
از ضمیر ناخودآگاهم
می کشم بیرون شعرم را
مرز رویا و واقعیت محو
پاره ای از وجود من بیتی
در دل هر غزل جان دادم
((برگ سبزی تحفه ی درویش))
پیریم در شعرها جاری
عمر من رفت و شدم شاعر
((آشوب))
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیبا بود
امید که خرم و تندرست بسرایید