سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        چرا ته نشین شدم؟

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ۰۶:۰۹ شماره ثبت ۹۹۳۵۴
          بازدید : ۱۰۱   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        چرا ته نشین شدم ؟
         
        من که روزی ، صاف و صادق
        ردی داشتم ، از همه زلال ها
        چرا اینگونه عجیب ، ته نشین شدم ؟
        روزی مرغ عشق ، غبطه ها به حالم میخورد
        چرا چون جغدی شوم
        به خرابه ای خراب ، داغون نشین شدم ؟
         
        من که دنیا یکریز، زیر پایم له بود
        چرا اینگونه، به حالتِ سکون، خانه نشین شدم ؟
        کرونا که ماجرایی نه چندان دورست !
        چرا بازنشسته از تمامِ دنیا ، منزل نشین شدم ؟
         
        من که سالار بودم ، روزی از برای خود
        چرا ساکن درمحله ای عجیب ، برده نشین شدم ؟
         
        من که مثل کفِ دست ، هویدا بودم
        چرا دیگر، با اینهمه زشتی ،
        چون مظاهرِ زیبایی ، پرده نشین شدم ؟
         
        من که مدتها بود زار زدن ازاحساس ، کارم بود
        چرا دراینهمه ماجرای پُر تنهایی ،
        همچو مجنونانِ در دارالمجانین ، بیخود و بی جهت ،
        لابلای اینهمه چله نشینی
        قهقهه وار، خنده نشین شدم ؟
         
        من که روزی ، درد نشین بودم ،
        به دنیای، عشقی مصمم ، پُرازایمان ویقین
        پس چرا ، مثل مهره هایی از جنسِ بازی
        پر ازشوخی
        بازیچه ی شانس و تاس ها
        نرد نشین شدم ؟
         
        من که سبزنشین بودم ، به میان آنهمه ریحان و،
        آنهمه سبز چمن پوشینه ها
        چرا درمیان گلهایی خشک ، زردنشین شدم ؟
         
        من که گرما ز وجودم همی می جوشید
        حتی سرمیرفت، میریخت، آب میشدند زآنِ یخزدگان
        ( چون هیجانها ، بَرِشان بازیچه بود شیرِاطمینان ها )
        چرا اینگونه یخ ، بینِ تُنگی تگری، سردنشین شدم ؟
         
        من که صدرنشین بودم روزی، به هنگامِ دریافتِ مدال
        چرا درجدولِ شورِ زندگی ، ته نشین شدم ؟
         
        من که جمع نشین بودم ، ولی اینک
        نمی ‌تابم جمع را ، فرد نشین شدم
         
        من که دیابت نداشتم روزی
        به لطفِ آنهمه قدم زدن 
        چرا اینگونه پُر ازچربیِ ناجور
        پُر از ناهنجار، کارخانه ی قندنشین شدم ؟
         
        من که روزی با پری ، می پریدم
        چرا شیطان، وجودم را همه قبضه نموده
        با اینهمه نفْس ، همنشین شدم ؟
         
        چرا همچون ، دُردی کشِ میخانه
        نوشنده ی لِرد و، ناخالصیِ ارزان و، ته نشین شدم ؟
        باید باچشم ببینم و بنوشم ،
        نوشنده ی نوشینِ چشمه هایی از همه زلال ها
        شرابِ نابی ز انوارِ خدا
        باید باچشم ببینم خودم را ،
        که با فکرخدا ، دائم هم نشین شدم
         
        خودم انقلاب کردم
        همه آبادی ام را خراب کردم
        بازهم انقلاب کنم ، تا خرابه ام ، دوباره آباد شود
        همچو تبلیغاتِ " ایرانِ من "
        مطمئنم بازهم ، " من می توانم "
        امروزکه گذشت ، فردا خواهم دید ،
        من همان صداقت وصفای خوب وصافِ ، بهمنِ 57
        آنروز که شهید امید هنوز، قرص ومحکم راه میرفت زنده بود
        آری با سعی مدام، برگردم به ماقبل ببینم بازهم ،
        بهمنِ پیشین شدم       
         
        بهمن بیدقی 1400/2/5
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۷:۵۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر معنی است
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۴۵
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        تشکر میکنم از مهرتان
        عاقبت به خیر باشید
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۱۲
        سلام و ادب زیبا بود بزرگوار

        در پناه حق باشید


        🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀

        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۰۴
        با سلام و عرض احترام آقای خوشرو بزرگوار
        تشکر میکنم از مهرتان
        عاقبت به خیر باشید
        ایام به کام
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۷:۳۸
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۴۵
        با سلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۷:۵۷
        خندانکهزاران هزار
        درود بر شما
        بسیار بسیار دلنشین بود
        قلمتان توانا
        فرجامتان نیک

        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۴۶
        با سلام و عرض احترام آقای کیمیائی بزرگوار
        تشکر میکنم از مهرتان
        عاقبت به خیر باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۵۱
        درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی ادیب فاضل وگرانقدر
        بسیارشیوا ودلنشین وقابل تامل
        کامیاب وتندرست
        قلمتان مانا
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۱۳
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        تشکر میکنم از مهرتان
        عاقبت به خیر باشید
        در پناه خدا
        ارسال پاسخ
        حدیث عبدلی (یارا)
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۴۶
        من که روزی ، درد نشین بودم ،
        به دنیای، عشقی مصمم ، پُرازایمان ویقین
        پس چرا ، مثل مهره هایی از جنسِ بازی
        پر ازشوخی
        بازیچه ی شانس و تاس ها
        نرد نشین شدم ؟

        ________________

        با سلام

        شعری زیبا پر محتوا و دلنشین از قلم توانمند شما خواندم
        دست مریزاد تان باد


        قلم تان نویسا

        و

        روزگارتان نستوه
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۱۳
        با سلام و عرض ادب و احترام گرانقدر
        خیلی بزرگوارید
        سپاسگزارم از لطف و محبت بی پایانتان
        سلامت باشید و شادمان
        عاقبت به خیر باشید ، درپناه خدای مهربان
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۳۵
        درود بزرگوار
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۱۶
        با سلام و عرض احترام آقای شهنی بزرگوار
        تشکر میکنم از مهرتان
        عاقبت به خیر باشید
        ایام به کام
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0