گور و گهواره

سلام هم تبار خاک پاتیم

با اجازه مدیریت سایت تیک نقد و فعال میکنم
تا همگی دوستان اولا از خوانش شعر لذت ببرند
دوما اگر شاعر مایل بود راجع به ویرایش اثر بحث کنیم
چون عموم اشعار کوتاه یا پریسکه با یه جرقه شروع میشوند و به یه پایان غیرمنتظره ختم...

و چه بی نقص میشد این چامک
اگر اخر قصه رو اول لو نمیدادی

هرشب
پرواز گهواره ای را
در خواب می بینم
بر بالهای باد
که در تعقیب دستهایم
تابوت می شود
از وقتی
که رفتی...

تابوت نقطه ی مقابل گهواره است

گهواره جای یه زندگی جدیدست و
تابوت محلی برای مرگ...

هرچند

هرشب هم به نظرم نیازی به وجودش نیست
و بُعد زمانی خاصی و برای خواب ایجاد کرده...
مخلصم

سلام
با عرض پوزش من یادم رفت عنوان کنم که گور و گهواره گرانبها اثری داستانی از فخر داستانویسی ایران غلامحسین ساعدی است