........

باتشکرازهمه ی دوستان عزیزی که مهمان صفحه ی شعرم شدند نظرهمتون برام محترمه وموافقم که قافیه هامعیوبند
وگرچه همونجور که درجواب نقدجناب لاهیجی گفتم واقفم به عیوب قافیه درشعرم شعرمو بی ویرایش بیشتردوست داشتم اما برای رفع برخی ازسوتفاهم ها واحترام به نظر همه شعرمو ویرایش زدم .....
که البته بازم کمی قافیه اش ایرادداره اما بهترشد
هرچند بعضی جاهاش برخلاف میلم حذف شد وبه دلم نمینشینه ازلحاظ معنایی اما بهترشد ازلحاظ فنی:

رهایم کن برو ای عشق ازاین دلشوره ها سیرم
بکش دست ازسرم دیگر که تحویلت نمی گیرم

ازآن روزی که خندیدم به رویت گریه سهمم شد
غمی جامانده درجانم که دارد می کندپیرم

بروتا شعر دلتنگم به پایانش رسدشاید
فقط دیوانه ام کردی، رهاکن کهنه زنجیرم

گرفتارت شدم عمری وتنهاترشدم هردم
درآغوش غزل هایم شبی آهسته می میرم

به پایان آمد این دفترحکایت همچنان داغ است
گمش کردم همان اول ولی با قصه درگیرم

نمی خواهم به دنبالش بگردم درسرابستان
نباشد او و غم ها راپریشان دربغل گیرم

بازم ممنونم ازلطف جناب لاهیجی وهمه ی شما مهربانان