ای دُختِ جُونِ چادُر زرشکی
ای موبلندُم به دل مه نشتی
صبا که جمعن بدُو تو یارُم
بُدو تو ای جان سرِقرارُم
موا که هر روز بی تو بگینُم
ای عشق جونُم ای نازنینُم
بِدُون که بی تو طاقتی ام نین
بدو عزیزُم ای نقل شیرین
بدو که هادم دستُم تو دستت
دلومی بُردن چشمون مستت
هرروز خروس خون ابُم مه بیدار
ای بهر عشقُم ای شوقِ دیدار
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
بسیار زیبا و دلنشین بود