چهارشنبه ۸ بهمن
حادثه ی حدیث شعری از مجید قلیچ خانی
از دفتر الثیا نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۲۰ شماره ثبت ۹۲۴۷۷
بازدید : ۱۱۸۹ | نظرات : ۱۱۷
|
آخرین اشعار ناب مجید قلیچ خانی
|
آمده ام
زیبای مظلوم من
انار ترک خورده ای دیده ام
و امتداد لبخند خدا را
بر بوم لبخند تو کشیده ام
نگاهم میکنی زیبا؟
نگهبان زاویرای تمنا خواب است!
و عطر دل انگیز گردن تو
دریچه ای رو به اذان اجابت!
جزیره ی جذاب چشم هایت
چقدر دنج و تنها وناب است!
آمده ام
با هنگی از نهنگ های تقدیر
زیبای مظلوم من
پنجره ی تماشایم
باران خورده ی روزهای دل تنگیست
بخار غرورت را
از شیشه ی شهامت بزدا
مرا در آغوشت بگیر تا بگویم
چقدر زمستان بی هیزم سرد بود
و اجاق آغوش تو گرم
چای سرد چه کنم را دور بریز
قهوه قداست قلبت را دم کرده ام
به چشم هایم زل بزن
و زمان را به سخره بگیر
آه دلیل شرم و شراب
جام شبانه ی شقاوتم را
به سر انگشت حادثه ی حدیثی پرکن
گفتم حدیث و..
اینهامقدمه بود
که شعر ازاین واژه بر لبم شروع شود....
|