سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      نام پر مهر تو در کشور ایرانی ها

      شعری از

      اکرم بهرامچی

      از دفتر سرزمین کاوه ها نوع شعر غزل مثنوی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ ۰۱:۰۷ شماره ثبت ۹۱۴۴۶
        بازدید : ۳۴۲   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر اکرم بهرامچی

      مکه در تب، نفس داغ زمین ،در جوشش
      آسمان راز دلش چیست چنین در پوشش؟

      مکه  عمری ست که جولانگه  نااهلان بود
      کعبه  در حیطه ی فرمان ِ  ابوجهلان بود

      چشمه ی روشن افکار چو مردابی بود
      زندگی  دست خوش ِ چرخش گردابی بود

      وقت آن بود  زمین را مددی آید باز
      خاتم وحی ،  به عالم بزند مُهر نماز

      و خدا  خاتم  ِخود را ، نفس ِ طوفان داد
      وبه میلاد تو در جام یقین ، فرمان داد

      حلقه حضرت چشمت به جهان چون در زد
      خانه ی آمنه برعرش ملائک پر زد

      نفس آمنه با هرم نفسهایت  نور
      طالع ماه  ربیع و ید بیضایت ، نور

      خاتم ربی  و از آینه ها    لبریزی
      کیمیایی  و در این خاک ، گهر می ریزی

      رخ مهتاب ز یُمن   ِ تو ربیع الاول
      آسمان ریخته بر جسم حریرت مخمل

      صوت آهنگ تو  جان بخش ترین ترتیل است
      ِ حُسن ِ صوت ِ ِ تو ز داود ی ِ اسماعیل   است

      عرش  از مکنت رویت به زمین افتاده ست
      شب ِ چشمان تو در   صبح ِ  یقین افتاده ست

      دیده بر  چشم تو افتاد ملائک دیدند
      قرص مهتاب به چشمان امین  افتاده ست

      از لب نام تو طوفان زد و  در عالم کفر
      بت و بتخانه  به گرداب حزین   افتاده ست

      پیش پای تو فروریخت مضامین عناد
      عالمی دید که کسرا به زمین   افتاده ست

      نور آتشکده خاموش شد از انوارت
      چو نگاه تو در آفاق ِ  یقین افتاده ست

      منم و  یک سر پر شور، زبانی بسته
      شور هر  قافیه پیچیده مرا  پیوسته

      منم و  حضرت دستان تو، فرمانی ده
      بیت پایان غزل را    لب ِ  قرآنی  ده

      ای شفای همه  ،  درمان ِ پریشانی ها
      مرهم ِ تشنگی از  چشمه ی پنهانی ها

      به مضامین  ِ تو آمد به حَرایَت  جبریل
      بسراید نفست را به  غزل خوانی ها

      ذکر نامت چو به تسبیح بچرخد با عشق
      مست گردند  از   این آینه  گردانی ها

      پرچم دین  تو  بر قله ی  کعبه ّست  ولی
      نام پر مهر ِ تو  در کشور ایرانی ها

      غزل  ِ مثنوی ات     قافیه بارانم کرد
      آیه ی عشق تو اینگونه مسلمانم کرد

      اکرم بهرامچی
      ۴
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۵۷
      درود بانو
      موادی بسیار زیبا و لذت بخش بود
      در وصف حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) خندانک
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۲۰:۱۷
      قلمت سبز
      افرين احسنت شعري زيا بود خندانک
      حمید غرب
      شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۴۱
      نفستان گرم و دلتان خرم
      ولادت ختمی مرتبت بر شما مبارک
      خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شهنی
      چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۰۰:۴۳
      درررروود بانو
      بسیار
      زیبا
      بود خندانک
      مجتبی شهنی
      چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۰۰:۴۳
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مسعود آزادبخت
      چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۰۵
      احسنت و درود برشما
      خندانک خندانک خندانک
      عالی بود
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0