سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    شاپرک

    شعری از

    پژمان بدری

    از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۰۷ شماره ثبت ۹۰۳۱۴
      بازدید : ۱۴۲۶   |    نظرات : ۷۰

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر پژمان بدری


    من نطفه ی نگون بختی ام
    که دست و پا در آورده است
    تزار زاری
    چنان حکومت می کند
    در این چار دیواری
    که برای عبور و مرور
    از کشتی نوح استفاده می کنم
    با که بگویم
    دلم گرفته؟؟؟
    کلماتی شکیل به سان ات
    از کتابخانه ام
    مجسم شدند
    سال ها بود
    در شکمِ نهنگِ تنهایی
    زندگی می کردم
    وقتی برای تازه کردن نفس
    بیرون می زدم
    شیداتر از جنون
    از چراغ راهنمایی می پرسیدم
    مگر حیاتِ بی فطرت
    با قذافی غصه اش
    خون چندین توازن را به پایَت ریخته اند
    که همیشه چشمانَت سرخ ست؟؟؟
    با تمسخر جواب میداد:
    "انسان ها برابرند
    امّا بعضی برابرترند"
    گوش کن
    از مناره های روزگار
    شیطانست
    اذان می گوید
    الله...
    گواهی می دهم
    جز فلاکتِ یکتا معبودی نیست
    باید تا قضا نشده
    درونِ محرابِ بازوان ات
    به افقِ رفاقتِ لمس و بوسه
    نماز شکر بخوانم
    قد قامت معاشقه...
    با اقامه ی نوازش
    تنِ تو
    به هزاران شاپرک
    تبدیل شد
    تا از پیله ی جهان
    بال رهایی ام باشند
    شهر را زیر پا گذاشتم
    داشتم از اتمسفر امکان می گذشتم
    که یکی آستین توجه ام را گرفت و گفت:
    (ببخشید فال میخرین
    تورو خدا یه فال بخر
    تورو خدا یه فال بخر!!)


    پ.ن:
    بند داخل گیومه از کتاب قلعه ی حیوانات جرج اورول است.

    شاپرک
    پژمان بدری
    ۱۹
    اشتراک گذاری این شعر
    ۵۸ شاعر این شعر را خوانده اند

    مجید قلیچ خانی

    ،

    طاهره حسین زاده (کوهواره)

    ،

    منیژه قشقایی

    ،

    نسرین حسینی

    ،

    محمد راد

    ،

    سحر غزانی

    ،

    مریم رامجردی

    ،

    مهدیس رحمانی

    ،

    اميرحسين علاميان(اعتراض)

    ،

    جمیله عجم(بانوی واژه ها)

    ،

    ابراهیم آروین

    ،

    پژمان بدری

    ،

    مهرداد مانا

    ،

    محمد قنبرپور(مازیار)

    ،

    سلمان مولایی

    ،

    موسی ظهوری آرام(آرام)

    ،

    عیسی نصراللهی ( سپیدار )

    ،

    درویش حسین ندری

    ،

    مجتبی شفیعی (شاهرخ)

    ،

    محمد حسین اخباری

    ،

    حسین راستگو

    ،

    رحیم نیکوفر ( آیمان )

    ،

    علیرضا شاه محمدی (عشاهیر)

    ،

    مهدی محمدی

    ،

    شریف شریفیان

    ،

    اجمل وثیق

    ،

    گلاله محمدیان

    ،

    عباسعلی استکی(چشمه)

    ،

    بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

    ،

    زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

    ،

    اصغر ناظمی

    ،

    امید کیانی (امید)

    ،

    مسيحا الهیاری

    ،

    یزدان سعیدپور

    ،

    محمد حسین نیک طبع

    ،

    ابوالحسن انصاری (الف رها)

    ،

    فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)

    ،

    حمید حسینی

    ،

    فاطمه شه دوست

    ،

    سیده شهربانو حاتمی

    ،

    فرهاد شریف

    ،

    بهروز ابراهیمیان

    ،

    امین تهرانی

    ،

    سارا شیخ محمدی ( دیانا )

    ،

    قربانعلی فتحی (تختی)

    ،

    پرستو پورقربان (آنه)

    ،

    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

    ،

    فاطمه عبدی

    ،

    ایرانی پراحساس

    ،

    مجید ساری

    ،

    حمید غرب

    ،

    فاطمه رضایی برما(آینه عدم)

    ،

    محمد باقر انصاری دزفولی

    ،

    سمیه قیاسی

    ،

    سعید صادقی (بیدل)

    ،

    مریم کاسیانی

    ،

    اسما سلطانی رضایی سیر

    ،

    آرمان پرناک

    نقدها و نظرات
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۴۵
    درود پژمان عزيز
    اگاه و باسواد
    دستمريزاد خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۲۱
    سلام بر شیخ الاعتراضات
    آگاه و باسواد خودتی خندانک خندانک
    ممنون از بودنت خندانک
    ارسال پاسخ
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۰۶
    خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    درودبرشما
    زیباقلم زدید خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۱۵
    سلام و مهرتان مهر نماز تشکر ما خندانک
    ارسال پاسخ
    زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۴۵
    باید تا قضا نشده
    درونِ محرابِ بازوان ات
    به افقِ رفاقتِ لمس و بوسه
    نماز شکر بخوانم خندانک

    درود خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۰:۲۲
    سلام مادر
    عرض ارادت و آرزوی تندرستی روحی برای شما دارم و امیدوارم همیشه دست نوازش شما رو سر این کلمات باشه
    مخلصینات خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۱۹
    نطفه ی نگون بخت
    تزار زار
    قذافی غصه
    مناره های روزگار
    محرابِ بازوان
    افقِ رفاقتِ لمس و بوسه
    پیله ی جهان
    بال رهایی
    شهر را زیر پا گذاشتم
    اتمسفر امکان
    آستین توجه


    اینها که نوشتم لوسترهای آویخته از این شعرند . اما هرچند ساخت چنین ترکیبهایی از قدرت آفرینندگی شاعر خبر میدهند . اما برای شعریت اثر کافی نیستند . پس باید به سراغ بخش مهمتر شعر پژمان رفت که همانا تصاویر آنست :


    من نطفه ی نگون بختی ام
    که دست و پا در آورده است


    تصویری بکر از نابالغی انسان


    تزار زاری
    چنان حکومت می کند
    در این چار دیواری
    که برای عبور و مرور
    از کشتی نوح استفاده می کنم



    تزار دیکتاتور است و زار از اندوه و عجزش حکایت میکند . این اندوه باران اشک را به جایی میرساند که بی کشتی نوح نمیتوان شدآمد نمود . و البته نوح و نطفه و بانک ژنتیکی که آن حضرت برای حفظ بقا با خود برد را هم باید در نظر داشت .



    سال ها بود
    در شکمِ نهنگِ تنهایی
    زندگی می کردم


    خوب قطعا تلمیح یونس تداعی میشود . اما یادمان باشد هنوز فضای سیلابی و اقیانوسی شعر را که از تزار زار و کشتی نوح تشخیص دادیم ترک نکردیم .


    مگر حیاتِ بی فطرت
    با قذافی غصه اش
    خون چندین توازن را به پایَت ریخته اند
    که همیشه چشمانَت سرخ ست؟؟؟


    ارتباط قذافی با تزار و الیگارشی حاکم بر مدیریت آنها را در نظر داشته باشید . بعد به بحث توازن کمونیستی در این شعر توجه کنید و ایضا ارتباطش با ارتش سرخ شوروی و روابط لیبی و بلوک شرق و ایضا تزار که کمونیست زارش کرد ... برای فهم شعر حتمن باید تاریخ جهان را پس از جنگ دوم جهانی و کل انقلابهای مخملی و بهار عربی و ... را مرور کرد . اما پژمان همینکار را با چند کلید واژه انجام داده :
    سرخ
    تزار
    قذافی
    توازن


    و اما پاسخ قطعی سوالات شاعر :

    "انسان ها برابرند
    امّا بعضی برابرترند"


    آیا این نقد کوبنده ی کمونیست و لیبرالیسم به شکل همزمان نیست ؟؟؟

    صبر کنید تا ببینیم با این شعر به کجا میرسیم :

    گوش کن
    از مناره های روزگار
    شیطانست
    اذان می گوید
    الله...

    خوب حالا باید بحث را به سمت فراماسون ببریم که واقعا شکیبش را ندارم
    بهتر است ما هم مثل پژمان نماز عشق بخوانیم . چرا که همه ی این مکاتب فقط انسان را خسته تر میکنند و به قول سهراب تنها عشق ترا میرساند به امکان پرنده شدن :


    باید تا قضا نشده
    درونِ محرابِ بازوان ات
    به افقِ رفاقتِ لمس و بوسه
    نماز شکر بخوانم
    قد قامت معاشقه...
    با اقامه ی نوازش
    تنِ تو
    به هزاران شاپرک
    تبدیل شد
    تا از پیله ی جهان
    بال رهایی ام باشند ....



    راستی من هم سیگاری برای نکشیدن دارم شعری برای گریه ی گلاله خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۱۸
    سلام شیخ الشیخات

    تو را لطفیست به من که مگر اسید بخورم این سری جبران شه خندانک
    دنیا بدون محبت و آدم بودن که دنیا نیست...
    تو میدانی من چقدر به ارتباطات عمودی افقی شعر اهمیت میدم برای همین ممنونم که به ارجاعات درون و برون متنی شعر اشاره کردی
    راجع به سوالات اگر بخوام درست و جامع حرف بزنم ساعتها گفت و گو حاصل میشه ولی کلی بگم من هیچ ییسم یو قبول ندارم...
    و بسنده میکنم به این شعر رفیقت شیخ اجل
    سعدی وفا نمی کند ایام سست مهر
    این پنج روز عمر بیا تا وفا کنیم
    کمی انسانم آرزوست...

    مخلصینات خندانک
    ارسال پاسخ
    سلمان مولایی
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۶
    سلام

    و

    قذافی غصه و تزار زاری ، بی گمان این قبیل ترکیبات که با اسامی خاص همراه می گردند و غالباً صاحبان این اسامی اشخاصی دارای شهرت جهانی هستند و در پیشینه ی ذهنی مخاطب نمودی خاص را به یاد می آورند ، می توانند جزء خطرناک ترین ترکیبات شعری از ان ها نام برد و حالت آن پژمان بدری در استفاده ی از آن ها مصر است و از حق نگذریم همواره هم به درستی و به خوبی به کار گرفته است و توانسته شعر و تصویر بند مورد نظر را از ورطه ی تکرار و شعار عبور دهد ، ورطه ای که همواره در کمین این کلمات نشسته است و به همین دلیل آن ها خطرناک خواندم .
    واژه های که خودنما هستند و قابلیت بیرون زدن از متن را دارند من به آن ها واژه های زرد می گویم مثل همین قذافی که با خواندن شعر سریعا و پیش و بیش از تمام شعر ، ذهن مخاطب را به سمت خویش می کشاند و سعی در ادراک اش دارد و نقطه ی قوت پژمان نیز در همین قسمت نهفته است ، او معمولا این واژه ها در پیوند با مفاهیمی جدید که قبلاً در ذهن مخاطب از آن ها وجود نداشته به کار می گیرد ، مفاهیمی که با حافظه ی تاریخی خواننده جور در نمی آید و به همین منوال است که از تکرار عبور می کند و بعد هم که مخاطب را به اندیشیدن و کشف و شهود معنا سوق می دهد شعار را نیز دور می زند و جالب تر آن که به طور معمول این ترکیبات از لحاظ ظاهری دارای تناسب های آوایی می باشند و در معنا نیز به علایق متعدد و متفاوت می توانند به هم مربوط شوند ولی علایقی و قرینه هایی که شاعر کشف کرده است و در نمونه ی تاریخی وجود نداشته است ...

    پژمان نازنین من

    مجال پرداختن بیشتر به تمام شعر را نیافتم و آن چه یافتم را با خود می برم تا در تنهایی همنشین ذهن ام شوند و صیقل دهند روح ام را اما نتوانستم از اشاره به این ویژگی خاص که کم کم دارد تبدیل به یکی از نشانه های سبک شخصی ات می شود ، بگذرم ...
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۲۴
    سلام مولای کلمات

    همیشه از حضورت شعف خاصی تو نگاه واژگانم میبینم
    شخصا دنبار ساخت ترکیبات نوع هستم که حداقل کار تازه ای کرده باشم و بوده روزها به معماری یه ترکیب فکر کردم و زوایای پیدا و پنهانشو در نظر گرفتم حتی به کور سو ترین قسمت مغز مخاطبم فکر کردم که چفت و بست بندها یا کلماتی که استفاده میکنم به قول خودت بیرون زدگی نداشته باشه...و تایید رفیق دوست داشتنی مثل خودت باعث تقویت این کار خواهد شد...
    چه کم چه زیاد هرچی از دانش ناب تو تتو این صفحه جاری شه اینجارو به گلستان تبدیل میکنه
    ممنون که هستی خندانک
    ارسال پاسخ
    موسی ظهوری آرام(آرام)
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۳۶
    سلام
    هر چند تمسک به اسطوره و تاریخ در شعر که این روزها در سایت شعر ناب باب شده جز به عنوان یک صنعت ادبی بنام تلمیح اعتبارو افضلیتی برای شاعر محسوب نمی شود در این شعر به زیبایی اسطوره و تاریخ و مدرنیته چنان در هم تنیده شده اند که گویی شاعر سوار بر ماشین زمان تاریخ را روایت شاعرانه می کند و اعتبار این شعر همین روایت شاعرانه است نه پرداختن به وقایع تاریخی و اشخاص موثر در آن
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۲۸
    سلام حضرت موسی
    خوشحالم که اینچبن عصای کلماتو به دریای این واژگان سوار بر کشتی نوح زدی و قسمتی از اونو به ساحل فهم راهنمایی کردی...
    مخلصات دربست خندانک
    ارسال پاسخ
    عیسی نصراللهی ( سپیدار )
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۴
    انسانها برابر نیستند
    هستند که نابرادرترند
    پیِ قدقامتِ خون
    دنیایِ پراگماتیسمِ واپسزده را نمیتوان درک نمود.
    گو اینکه آمالِ حقیقی،سَوایِ آمالِ واقعیست ولی در هر روی از همان تَکِ پیکهایِ سیاهی که همزمان وآنا و در یک بازی،تجمیعا رو شده اند میتوان عمقِ فاجعه را تشخیص داد( بِصورتی که راستی و درستی در نحن فیه چیزهایِ قراردادی اند که انسانها بر آن معنایی مترتب نموده اند) از همان راستی میتوان کژی را کشف و شکوفا نماییم . اینکه عمدتا دروغ بد نیست و حیواناتِ راوی و قلعه یِ ایماییِ شان نمود و نمادی از انسانهایِ طرد شده یِ جامعه یِ طبقاتی اَند که خود،به ضرورت و نیاز میتوانند بشکافند و با یکی گیری(ولو بدونِ خردِ کُلی) البته این وسط یک رِند و اندیشه مند و به ظاهر بِصواب که گاهی به چپ نظر داشته باشد و گاها راست را تخطئه نماید و ادای پیرِ دوران دیده درآورد و خویش را ستونِ حرکات و اقدامات به اطرافیان بقبولانَد بدون تردید در متنِ ماجرا بِدان نیازمندیم.


    انسانهایی اَند که از بُعدِ روانشناختی و جرم انگاریِ اجتماعی اصولا مداقه یِ عملی بهِشان ننموده" هم اینان دارای حقوقی اَند که در سکوت و یک سنتِ عجیبِ معمولِ گذشته به دست فراموشی سپرده شده که روزگاری وقتی گُرده یِ زخمیِ خویش را به یکدِگر میشناسانند تازه یادِشان می اُفتد که معنایِ کوپن و زیستِ اولیه و حقِ البسه و تیمارِ جمعی و وعده یِ غذایی و امنیتِ روزمره چیست و از کدامین رهگذر میتوان در سایه ناچیزِشان لَمید و دَمید"

    من قلعه یِ حیوانات را رِفورمِ عقده هایِ واپسزده یِ تمامیِ ملل میدانَم( به مرز و بومِ مشخصی نمیتوان تعمیمَش داد)

    گو اینکه،نِگاره و نِگَرِه در دنیایِ امپریال و لیبرال و در مقاربتِ بورژوا و عالمِ مارکسیستی و جوامعِ توتالیتر زاده شده و در هم آنجا دفن خواهد گردید...

    ______________

    اینکه، کاش از نهنگ و کشتی و شُبان و ابلیس خارج شوید
    کاش


    ✍ عیسی نصراللهی
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۳۶
    سلام بر عیسی بن مریم

    هر جا که در این سایت بودی علم های مرده را زنده کردی...
    از آموزه هایت استفاده میکنیم و یاد میگیریم
    اصولا لگد مال شده ی محیط اطرافمان هستیم
    و با حرفت موافقم که قلعه ی حیوانات مخصوص مرز بوم مشخصی نیست چون هر انقلاب چنین شرایطی را تجربه خواهد کرد دروغ و خون و ظلم و شهوتِ قدرت در لابه لای وعده های پوچِ دموکراسی...

    گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
    رنگ رخسار خبر می دهد از سر ضمیر
    سعدی
    کاش...
    مخلصات خندانک
    ارسال پاسخ
    حسین راستگو
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۰:۴۸
    سلام وعرض ادب
    زیبا می سرایید
    در کل فضای ذهنی من کاملن به دور از سیاست است به همین دلیل شعر هایی که در فضای سیاست نوشته می شوند برایم کمی مبهم هستند. این را باید همیشه در نظر داشت که شعر اول باید شعر باشد و بعد پاسخ آگاهی و اطلاعات بدهد.

    من نطفه ی نگون بختی ام
    که دست و پا در آورده است
    تزار زاری
    چنان حکومت می کند
    در این چار دیواری
    که برای عبور و مرور
    از کشتی نوح استفاده می کنم

    به نظرم فقط این بخش برای من شعریت داشت و باقی اضافه ای بود که به این بخش چسبیده بود.
    البته انتقادم نباید زیبایی شعر شما را کتمان کند - بسیار بسیار زیباست
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۴۰
    سلام رفیق
    حقا که نام فامیلیت برازنده ی توست
    راستگویی که هرچه این جامعه ی پسرفت کننده میخورد از همین نبود صداقت است...
    همیشه باش و نظر واقعیت را بگو که در این اختلاف نظرها آدمی روزی روحش میرسد

    اما این اشعار سیاسی نیست بیشتر از وقایع دردآور اجتماعی پرده برداری میکند...

    دوست دار کلام بی ریات هستیم دس بوس و چاکرونات خندانک
    ارسال پاسخ
    حسین راستگو
    حسین راستگو
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۱۴:۰۵
    خندانک خندانک خندانک
    سحر غزانی
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۱۸
    درود جناب بدری😍
    شعراتون مثل گرداب میمونه😅
    هروقت که میخونم انگار یکی مغزمو
    میبره توی عمق واژها و کلمات شعرتون

    💛درونِ محرابِ بازوان ات
    به افقِ رفاقتِ لمس و بوسه
    نماز شکر بخوانم
    قد قامت معاشقه...💛

    اینجای شعر که منو کلا برد ته ته ته اون گرداب 🌊 خندانک
    خیلی زیبا بود🌻💛🌻💛🌻💛
    قلمتان نویسا✌
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۱۹
    سلام شیخ السحرناک

    این گردآب سالهاست درونم در حال طوفانه...

    ممنون که با مهر قدم بر چشمان این صفحه میذاری خندانک
    ارسال پاسخ
    مریم رامجردی
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۳۱
    درود بر شما
    بسیار زیبا خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۱۹
    سلام بر گل مریم
    بودن هم عطر نامت...
    سپاس خندانک
    ارسال پاسخ
    ابراهیم آروین
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۱۸
    با سلام
    بسیار زیبا قلم زدید
    درود بر شما استاد ارجمند
    زنده باشید
    خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۲۲
    سلام ارجمندترین...
    اگر من استادم وای به حال استادی خندانک
    خاک مرامتم خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد مانا
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۷
    سلام پژمان
    درب فولاد خرمشهرم . برم داخل شب که برگشتم خوابگاه اول به شعر نازنینت سر خواهم زد
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۴۲
    شیخ یکم فولا با خودت بیار چون میدونم بعداز انتشار شعر بعدت باید فولاد و تلیت کنم بخورم خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد قنبرپور(مازیار)
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۱۴
    سلام پژمان جان
    جدیدا دیگر حوصله ام کم شده
    مخصوصا در مورد شعرهای سپید سعی میکنم نخوانده بگذرم
    نه اینکه قصد بی ادبی داشته باشم فقط حوصله جستجوی لمعنی واژه های شعر را نداشتم
    امروز حوصله ای دست داد تا شعرت را کامل بخوانم و درک کنم
    و خوشحالم که عالی بود و آفرین به دوست خوبم پژمان
    خندانک
    من پر از دلتنگی
    و پر از حسرت این واژه نوازی هایت
    کاش یک لحظه کنارم باشی واژه های سرشار
    عشق ارزانی تو
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۴۵
    سلام بر آس ترین مازیار قلبم
    آره شعرهای سپید که روایتی باشن اصولا به کشف و شهود نیاز دارند
    و تنها تو نیستی که بی حوصله ای
    این کلافگی تو وجود عموم آدما آشیانه کرده...
    خودت عشقی که به این صفحه خدیه شدی
    ممنونات خندانک
    ارسال پاسخ
    عیسی نصراللهی ( سپیدار )
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۱

    _________________________

    از اشکِ فرومانده یِ این خلقِ سزاوار
    آبی نَرَساندی تو بر این سفره یِ خونبار

    ای نامِ تمامِ نامه ام، پُر زِ تو ای _ آه _
    بر ناله یِ هر روز و شَبَم، نیست خریدار؟

    __________________________

    بداهه ( عیسی نصراللهی )
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۴۶
    این بداهه ی زیبایت را به قاب دلم طلاکاری میکنم
    ممنونات رفیق خوش ذوق من خندانک
    ارسال پاسخ
    درویش حسین ندری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۳
    عرض ادب
    عالی سرودید احسنت
    🌹🌹🌹🌹🌹🌹
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۴۶
    سلام و سپاسات فراوان خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    شریف شریفیان
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۲:۳۲
    سلام بر پژمان با کرامت
    سروده ای زیبا ژرف از
    شما خواندم عالی بود
    ما شاالله نقاد ها هم همه جمعند
    در جوارتان مجاورند
    ولی قذافی را خوب خفت کردی و
    تزار را خ فت احسن درود خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۵۰
    سلام استاد شریفیان
    چقدر بودن شما تو این کلبه ی حقیرانه ی ما باعث مسرته
    نقادها به این شاگرد کوچکشان لطف دارند
    هزار قذافی و تزار فدای قدمهایت استاد
    شرمنده که جز بزم سادگی و دوست دارم های مجازی چیز لایقی نداریم تقدیم حضورتان کنم
    خاکم ویژه خندانک خندانک خندانک
    بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۴۷
    درودبرشماشاعرگرامی زیبابود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۰:۲۴
    سلام بامدادی ترین شاعر
    ممنون از وجودت خندانک
    ارسال پاسخ
    امید کیانی (امید)
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۰۱
    سلام بی کران
    ارادتمندم جناب بدری
    لحظاتتون بــــه شعـــرنـــاب دوســت پیــــوســـت واحوالـت
    خـــوش وخـــرم🌸
    خستـــه نبـــاشے
    بـــارشــت سبـــز وجــاری‎‌‌‌‌‌👌👍
    خندانک خندانک
    فعلا بدرود
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۰:۲۵
    سلام امیدی ترین امید
    خودت شعری و نهر مرامت همیشه در این صفحه جاری خندانک
    ارسال پاسخ
    مسيحا الهیاری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۳۷
    سلام بر شاملو ی سایت هر چند قلمت خاص و شناسنامه دار است .واین اولین ویژگی شاعری ست.
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۰:۲۷
    سلام بر حضرت مسیح
    لطفت منو شرمنده میکنه
    شناسنامه ی ما مگه با مهر عزیزان مثل خودت اعتبار پیدا کنه
    خاکم خندانک
    ارسال پاسخ
    درویش حسین ندری
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۱۰
    عالی بود احسنت بر شما دوست
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۰:۲۸
    سلام رفیق حس میکنم این دوبار کامنت گذاشتنت یعنی شعرو هی نخوندی و از همه دوستان میخوام برای رفع تکلیف یا دیده شدن این کارو انجام ندن...اگرم من اشتباه میکنم شرمنده ام خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    یزدان سعیدپور
    سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۱۸:۳۰
    درود بر استاد و همشهری عزیز
    چه زیباست شاعری که غم همنوعش را بر دوش می کشد نه اینکه هنرش را به اربابان ستم بفروشد تا سکه ای و جایی دست و پا کند
    چه هنرمندانه نقاب از روی خوکها برداشتین و چه تناسب خوبی برقرار شد.
    شعر و روحیه شما مرا یاد دوست و استاد عزیزمان کیومرث امیری(لک امیر) می اندازد
    زنده باشید بزرگوار
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۰:۳۳
    سلام همشهری نازنینم
    دادا ما فیتیله پیچ شده ی مرامتیم...
    انسان به انسان دوستی اش انسان است هرچند این جماعتی که من میبینم قانون جنگل انگشت کوچکِ وحشی گریهایشان است
    لک میر قلبمی رفیق
    خیلی مخلصینات خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد راد
    چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۵۲
    امان از این نطفه ی دست و پا در آورده خندانک
    درود پژمان عزیز
    شعر مغز داری بود خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۵۶
    سلام بر رادِ رادان
    ممنون عزیز دل وجودت روشنی بخش ستاره هاست خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    نیما ابراهیمی
    پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۳:۵۲
    درود بر شما
    "انسان ها برابرند
    امّا بعضی برابرترند"
    در انتهای رمان، ناباورانه تبدیل می شود به:
    "انسان ها با خوک ها برابرند"
    شعر زیبایی سرودید
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۵۷
    سلام نیک طبع ترین
    سپاس از مهری که اینجا ساطع کردی خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    بهروز ابراهیمیان
    پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۷:۲۴
    درودها شاعرگرانمهربسیارزیباوشیواسرودید خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۵۸
    سلام جناب
    شیواست حضور شما خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
    جمعه ۴ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۱۵
    سلام و عرض ادب
    درودها بر شما استاد بدری بزرگوار
    بازم یه اثر ناب رو قلم زدید
    برقرار باشید گرانقدر
    🌼🌼🌼
    به امیدی که بال های رهایی تان شما را تا مقصد همه آرزوها ببرند 🌹
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۸:۴۲
    سلام بر مالک ترین مالکِ مهربانی ها
    سپاس از وجود ارزشمندت خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    فاطمه عبدی
    جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۱۹
    سلام🌷
    بینظیر بود🌹
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۸:۴۳
    سلام و خودت بی نظیرترین شعری خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    فرهاد شریف
    يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۳:۲۰
    سروده تان عمیق است و تامل برانگیز
    خواندم و لذت بردم و آموختم
    سپاس خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۸:۴۳
    سلام بر شریف ترین
    لذت ما بردیم که تو اینجایی خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۵۱
    بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
    شاعری شیوه ی
    رندان بلاکش بود و
    جاده شاعری تو
    کلی پر هنر است
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۱۸:۴۴
    سلام و مچکرات ویژه از بداهه ی شما خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    سعید صادقی (بینا)
    شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ ۰۵:۵۸
    درود بر پژمان عزیز و با اخلاصم
    دعوتت میکنم تا بیشتر اشعار دوستان نوپا
    در سایت را مانند این حقیر و امثالهم در سایت
    را نقد کنی عزیز

    با شناختی که از شما و مرامتان یافتم قبول می فرمائید
    که فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره

    شعرت هم که مثل همیشه عالی ست
    و بر بال تعالی همواره سوار خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۰۵
    سلام بر بیدل ترین
    ما خودمان هنوز شاگردیم
    تو خودت معلم مایی
    اگر چیزی بلد باشم
    بیشتر راجع به اشعار سپید و آزاد حرف میزنم
    اشعار کلاسیک هم از لحاظ محتوایی در موردشان به گفتگو بنشینم
    مگر کسی ازم بخواد وارد جزییات شم
    من کوچیکتم هستم رو سرم
    سعی میکنم رو اشعار نو بیشتر نظر بدم
    اگر این حوصله ی از سر رفته بذاره
    خاکتم خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    سعید صادقی (بینا)
    سعید صادقی (بینا)
    شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۲۹
    داداش گلمی عزیز
    بلاخره این از تواضع تو بر میاد
    وگرنه بچه ها اونایی که درخواست نقد
    زدن خوب معلومه که تشنه ی نقد شدنن
    حالا یک کم تعریف از نقاط مثبتی که دارن
    در شعر راه رو هموار میکنه برسیم به موارد مورد انتقاد و بررسی.

    پر حرفی منو ببخشید با اخلاص خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۵۲
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۷:۲۲
    درود پژمان عزیزم...چنان همیشه سروده ی خوبیست
    و البته انتظار هم از پژمان همین است...
    برمیگردم به شعرت.فعلا گل تقدیمت خندانک
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۲۷
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۱۶
    سلام رفیق
    این صفحه همیشه چشم به راه دانشِ توئه
    به شیطان سلام برسون خندانک
    ارسال پاسخ
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۲۳
    خندانک خندانک خندانک
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۴۳

    درود جناب بدری
    پیله و پرواز ،ضرب و دلتنگی
    خیالی بیش نیست زندگی
    فراخ نقش بزن فالت را
    همه در تمنای همه چیز و من درطلب هیچ

    قلمتان ماندگار خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۱۷
    سلام بانو طبیعت نسب
    اصلا هر صفحه ای شما هستید خوش آب و هواست خندانک
    ارسال پاسخ
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۴:۴۴
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۲۶
    سلام و عرض ادب
    بسیار زیبا و ناب نگاشتید
    قلمتان مانا خندانک خندانک
    پژمان بدری
    پژمان بدری
    دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۲۰
    سلام بر رحمان و رحیمِ صفات
    بودنت ناب و دلنشین خندانک
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0