سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        تقدیم به حضرت معصومه (س)

        شعری از

        محسن کاویانی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۵۶ شماره ثبت ۸۹۷۳۸
          بازدید : ۲۹۴   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محسن کاویانی


        در شهرِ پُر غَمی که نَمانده ست مَحرمی
        تو دافعَ البلایی و تو رافعَ الغَمی

        در شهرِ شوره زار و نمکزار ، زخمی ام
        تنها برای این دلِ زخمی تو مَرهمی

        در هر قَدم زدن به تو ناگاه می رسم
        بر هرچه مَقصدست همیشه مُقَدمی

        ای از بهشت آمده،  ای بهترینِ بهشت
        امیدِ مَردمانِ من و این جهنمی

        در این هوای خسته نسیمِ ملایمی
        بَر این کویرِ تَف زده بارانِ نَم نمی

        شَب های صحنِ تو همه را مَست می کند
        بَه بَه چه گنبدی چه شکوهی چه پرچمی

        صَحنِ اتابکی دَمِ ایوانِ آینه
        هی دسته دسته رونَقِ ماهِ مُحَرمی

        حاشا اگر خُلاصه کنم در حرم تورا
        وقتی تو ماورای هرآنچه که دیدمی

        ما گرمِ وصفِ گُنبد و گلدسته های تو
        غافل از این که تو شرفِ عرشِ اعظمی

        شاعر خیال کرده که همسایه ی شماست
        بانو تو سایه سارِ  تمامیِ عالمی

        ای تو ز کوهِ خضرِ نبی تکیه گاه تر
        ای آنکه مثلِ پایه ی افلاک محکمی

        ای یک نگاه کوچکِ تو مُرده زنده کن
        ای آنکه دَم به دَم ، دَمِ عیسی بن مریمی

        دریا و رود و جنگل و صحرا و کوه و دشت
        بانو تو در هر آنچه که دیدم مَجسمی

        گاهی میان جذبه ی رنگین کمانی و
        گاهی به روی نرمیِ گلبرگْ شبنمی

        باران و ابر و نور و مَه و آسمان تویی
        مانند کهکشانِ خدایی ، مُنَظمی

        هرکس به قَدرِ ظرفِ خودَش از تو نوش کرد
        دریای بیکران تو در این شعرها کمی

        عمری اگرچه شاعرِ این شهر بوده ایم
        بانو ببخش شأنِ تورا کم سروده ایم

        از تو رها ، به وصفِ خیابان رسیده ایم
        در وصفِ تو به مزه ی سوهان رسیده ایم


         
         
        حاشا اگر خلاصه کنم در حرم تورا
        بانو کمک نَما نشوم یک حرمسُرا

        بانو برای شاعری ام تو بهانه ای
        آیینی است پیشِ تو هر عاشقانه ای

        تنها نه من! زمین و زمان سینه چاکِ توست
        هرجای این جهان بشوَم خاک ، خاکِ توست

        تنها برای مردمِ قُم نیست یاری ات
        بانو کمک نَما نکنم انحصاری ات...!



        محسن کاویانی
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0