سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        سحر صوی تش و منقل به پا کرد

        شعری از

        فاطمه کیانی(میترا)

        از دفتر بهار سبز آرزو نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۵۱ شماره ثبت ۸۸۹۹۳
          بازدید : ۴۵۱   |    نظرات : ۳۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب فاطمه کیانی(میترا)

        سحر و صوی تش و منقل به پا کرد
        دلوم رُمنی ،هوامه بی هوا کرد
        سرشونس گرهده ،جوم نقره 
        خوسه از مو ،مونه از دل سوا کرد
        ___
        خدا دونا که خاکس سو تیامه
        همیشه خاطرس ،هرجا ،وابامه
        کل چشمه نشسته ،پاس مِنِ اُو
        بریده جون ز عشقس زونیامه
        _
        نسیم وسته به زلفاس ،مِنِ شالی
        خدایا برسون ی پرو بالی
        گرهدم آئینه دادم اشاره
        بووس دیدم ،ندادم دی مجالی
        _
        اچینه گندمانه هوشه هوشه
        جومه سوز و گل مخمل اپوشه
        دیدم زین کرده اسبو وقت کوچه
        چو سیر و سرکه، دل داره ایجوشه
        ____
        به مندیرس ایمهنوم تا بیایه
        سپردم دل به هوو هو به دایه
        باهارون رهدو وارگس مونده حالی
        خوس ایدونه که به دردم دوایه 
        #میتراکیانی
        صب زود تش و منقل کرد، ،دلم را خراب و بیقرارم کرد
        سرشانه اش جام نقه گرفته ،،و دلم رابرده
        خاکش ،نورچشمم ،،و خاطرش همیشه بامن است
        کنار چشمه نشسته ،پایش درآبست،،و من ازعشقش جان به زانویم نیست
        نسیم در شالیزار به موهایش افتاده ،،کاشکی پروبال داشتم و پیشش میرفتم
        آیینه چرخانی میکنم و به او اشاره میدهم ،
        پدرش مرا دید و مجالم نداد
        گندمها را خوشه خوشه میچیند ،جامه سبز با گل مخمل میپوشد
        اسبش را به قصد کوچ زین کرده،،دلم مثل سیر و سرکه میجوشد
        منتظرش میمانم تابیاید،،دل به او سپردم و به اورا به مادرم
        بهار هست و خانه اش خالی،ولی خودش میداند که دوای دردم هست
        #میتراکیانی
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۴۵
        درود بانو
        دوبیتی های بسیار زیبا و دلنشین بودند
        اصیل و خوش آهنگ
        متناسب با آوا ها و نواهای های بومی ایرانی کهن این سر زمین
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۰۰
        خندانک خندانک نوش نگاهتون
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۲۴
        سلام شاعرواستاد گرامی
        مانند همیشه عالی سرودی بود
        لذت بردم
        هزاران درود برشما
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۰۱
        درود برشما
        محمد راد
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۰۶
        خندانک خندانک درود عالی بود خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۵
        خندانک لطف داری
        ارسال پاسخ
        مهدی فروزنده
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۴۳
        درود بر شما
        🌹🌹🌹🌹
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۶
        زنده باشی
        ارسال پاسخ
        رامینه خوشنام
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۲۹
        درود مهربانو جانم
        برقرار باشید❤️❤️
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۶
        عزیزی مهربان
        ارسال پاسخ
        مریم رامجردی
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۵
        درود فراوان
        بسیار زیبا خندانک
        ابوالفضل زندیه شاهین
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۳۹
        درود بر شما خانم کیانی فرهیخته و پایبند به فرهنگ‌ غنی ایل بختیاری
        اشعاری بسیار زیبا از قلم توانای شما خواندم
        و بسیار به دل نشست
        پایدار باشید و موفق خندانک خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۶
        نوش نگاهتون عزیز
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۱۴
        سلام شاعر گرامی

        این سروده‌تان هم، مانند سرودۀ دیگری که از شما خواندم
        بسیار زیباست و دارای تصاویر ناب...

        لذت و بهره بردم از خواندن این سروده هم؛ سپاس.
        امیدوارم بتوانم برگردم و بخشی از زیبایی‌های برجستۀ این سروده را نشان دهم.
        قلمتان بی‌آفت
        خندانک


        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۷
        خوشحال شدم مهربان پایدارباشی
        ارسال پاسخ
        محمدرضا نیک نام
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۱۲
        درودتان
        استادانه قلم میرقصانید به ذوق و قریحه سرشار
        لذت بردیم خانم کیانی
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۷
        زیبا نگاهید
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۲۳
        سلام خانم کیانی گرامی خندانک
        چهارپاره ی روون و دلچسبی بود خندانک خندانک خندانک
        جسارتاً:
        ظاهرا زبان شعر لری بختیاری بود، ولی در پروفایلتون دیدم از اهالی استان لرستان هستید... گویش این دو کمی متفاوته درسته؟

        تندرست و شاد باشید خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۵
        بله تا حدی متفاوته ..لری چارلنگ برا ما و برا خرماباد لری لک
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۳۱
        باز سلام گرامی

        گمان می‌کنم که این دومین سرودۀ شماست که می‌خوانم و اگر بخت یار بود و عمر پایدار، از دیگر سروده‌هایتان بهره خواهم برد.

        در یادداشت پیش نوشتم که این سروده بسیار زیباست و دارای تصاویر ناب...
        و اکنون بخشی از آن زیبایی‌ها را در این یادداشت روشن‌تر و باریک‌تر ببینیم:

        ...
        سرشونس گرهده جوم نقره
        خوسه از مو، مونه از دل سوا کرد: جام نقره را سرِ دوشش گرفته؛ خودش را از من، (و) مرا از دل جدا کرد! [یعنی ... دلم را برد]. مصراع اول این بیت تصویری را در خاطر خواننده نقش می‌زند و همراه با زیبایی مصراع دوم، هم از نظر لفظ و بیان، و هم از نظر معنی، به زیبایی فهلویات و سروده‌های کهن می‌ماند؛ مثلاً به اشعار بابا طاهر. در این مصراع، تناسب و هم‌آوایی در "مو" (= من) و "مونه" (مرا، من را)، مانند "هوا" و "بی‌هوا" (در همین چهارپاره) می‌درخشد و علاوه بر آن یک بار، حذف فعل به زیبایی انجام گرفته است. فعل "سوا کرد" پس از "خوسه از مو" در عمل حذف شده است؛ بازهم چنین حذف در این سروده هست. چه زیباست این شعر!

        کُلِ چشمه نشسته، پاس مِنِ اُو
        بریده‌جون ز عشقس زونیامه: [دلدار] لبِ چشمه نشسته، پایش در میانِ آب [است]؛ از عشقش، زانوهایم بریده‌جان (= وارفته) است!
        بسیار زیباست.
        در اینجا علاوه بر تصویر زیبای کلی، پای دلدار و زانوی شاعر هم به زیبایی افزوده است.

        نسیم وسته به زلفاس مِنِ شالی...: نسیم به زلف‌هایش [در] میانِ شالیزار افتاده است...
        علاوه بر همین تصویر، تصویری دیگر هم در خاطر خوانندۀ ذوق‌پرورده نقش می‌بندد: گیسوی دلدار را همچون ساقه‌های امبستۀ (متراکم) شالی می‌بیند درحالی‌که نسیم در میان آن افتاده (وزیده) و به رقصش وامی‌دارد؛ این یک صفت خیال‌انگیزی این شعر است که امروزه در سروده‌ها کم دیده می‌شود.

        گرهدم آئینه دادم اشاره
        تیام زلفسه گِندزهدو، هو قالی: " آیینه‌چرخانی می‌کنم و به او اشاره می‌دهم، چشمم را به مویش گره زدم و او به قالی گره می‌زند". در اینجا هم همان زیبایی چشمگیر دیده می‌شود که در پاره‌های سوم و چهارم از چهاردانۀ اول (سر شونس گرهده...)، و یا در پارۀ دوم از چهاردانۀ پایانی (سپردم دل به هو و هو به دایه).
        اشاره دادن با آینه‌چرخانی در کوهستان و صحرا در گذشتۀ نه‌چندان دور بسیار متداول بود. این تصویرِ جاندار و زنده بسیار زیباست.
        بیان، در مصراع بعد مانند بیان در مصراع "خوسه از مو، مونه از دل سوا کرد" زیبایی ویژه‌ای دارد این گره زدن شاعر، نگاهِ خود را به موی دلدار، و گره زدن دلدار به قالی! با بیان این تأسف که من به دلیل نداشتن اشراف به گویش (یا زبان؟) بختیاری، نتوانستم به روانی پاره‌های دیگر بخوانمش. و همین‌طور زیباست تا پایان شعر. البته به گمان من بهتر است که سراینده در ترجمۀ فارسی اندکی دقیق‌تر بوده و وسواس بیشتری در گزینش واژه‌ها داشته باشند.

        این همه که گفته شد بخشی از زیبایی‌های این سروده است و جای دوستِ شاعر و بسیار عزیزمان، شادان شهروی بختیاری اینجا خالیست که حق آن است که زیبایی سروده‌های هر بوم را، عزیزان همان بوم بهتر به دیگران بشناسانند تا کسی چون من، که از دیاری دیگرم و زبانم دیگر است زیرا که بی‌گمان دقیق‌تر از چون منی می‌بینند؛ تازه جداگویی (لکنت) مرا هم ندارند...

        با این همه، یک اشتباه لغوی در این شعر دیده شد و روا نیست که به آن هم اشاره نکنم: "حوشه" شکل اشتباهی است از هوشه به‌معنی خوشه؛ "ح" عربی است. در برخی گویشها غوشه و گوشه هم گفته می‌شود. در زبان پهلوی هم هوشَک hôšak(g) و خوشَک xûšak به همین معنی است. در زبانها و گویشهای ایرانی "هـ" و "خ" به هم تبدیل می‌شوند: هوشک = خوشک = خشک؛ هوچیهر = هژیر = خوجیر = خجیر (خوب‌نژاد، خوب‌تخمه، نیکوگهر...)؛ هور = خور، (هورشیت = خورشید)؛ و مانند اینها.

        سپاس ویژه از شاعر این سروده، بانو میترا کیانیِ خوش‌کلک و چنین سرایندگان که "شعر" را زنده نگاه می‌دارند و با این زنده‌داری و آفرینش، لحظاتی نازنین و خیال‌انگیز برای ما خلق می‌کنند.
        شاعرانگی‌هایتان پایدار
        خندانک خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۱۵
        احسنت به قلمتان احسنت به توجه شما..خوشحال شدم ی دنیا خوشحای شدم ..در مورد خوشه ،،هوشه آگاهم کردی ..در مورد آینه چزخانی ..قدیما بخاطر این که نامزد یا دلبرده را متوجه حصور خودشان کنند ..با آینه اشاره میدادند ..خیلی عزیزی خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        بهروز عسکرزاده
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۵۵
        سپاس شاعر ارجمند
        خندانک
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۳۲
        خندانک خندانک مثل همیشه زیبا و استادانه خندانک خندانک

        لایک شد شعرتون👍🌹
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۲۳
        پایدار باشی
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۰۳
        سلام و عرض ادب
        دستمریزاد بانوی گرامی
        بسیار زیبا و دلنشین
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۲۴
        لطفتان پایدار
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۰۴
        درود و عرض ادب و احترام
        بسیار شیرین و زیبا
        قلمتان رقصان
        💐🌹💐🌹💐🌹
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        شنبه ۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۳۶
        زیبا نگاهید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۵۸
        سلا م استاد بزرگوار
        بسیار عاللی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۲۴
        لطف داری
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۶
        سلام بانو کیانی ,
        حقیقت من خیلی شعر های شمارا دوست دارم و ازخوندنش
        خیلی لذت میبرم همینکه بالهجه بختیاریه هم صادقانه و
        بدون ریا خیلی عالیه انشااله همیشه سلامت باشید و
        سرفراز م بنده را ببخشید که دیر خدمت رسیدم .
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        موفق باشیدو توانا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۵۹
        خاطرتون عزیزه،،لطف شما زیاد ،،سپاس از حضور گرمتون ..و توصیف شما که بنده رو قابل دونستین ..مستدام باشی..
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0