« ماديات جهان »
دانا دلي زِ معصيت حق ، بُريده شد
از عمق ماديات جهان ، بـر پريده شد
مي بايدش به راه خدا ، رهـروي كند
هـر چيز اولـش ، زِ خدا آفريده شد
زين چاه بي تَـهس ،كس اَر آمدي برون
در محضر لطافت حق ، آرميده شد
هر كس زِ ماديات جهان ، دورتـر بـشد
نزديك تـر به نزد خدا ، برگزيده شد
زين چاه ماديات ، برون كي توان شدن
آنكس كه عمر خود،به همين چَه چريده شد
هركس كه چشم خود،به همين ماديات دوخت
آن منحرف زِ حق شد و چشمش دريده شد
لطف خدا ، به خلق خودش بوده از قديم
اين پاسبان ، زِ لطف خدا آفريده شد
لطف خدا ، هميشه به پاس عنايت1 است
طاعت گرش ،به بحر عنايت رسيده شد
خلق خدا ، به خدمت يكديگرند و بس
خدمت به يكديگر، همه جا برگزيده شد
خلق خدا ، به خدمت هم در وظايفنـد
اين موهبت ، زِ خالقشـان آفريده شد
دردا كه نيست كار جهان، بر اصول حق
تا بـنگري زِ حق، چه اصول آفريده شد
خدمت به خلق و رهبري اندر اصول دين
اين واجبات دين، به من از نو رسيده شد
عفريت2 نفس، كي بگذارد كه مرد حق
در راه حق ، بر آن هدف حق رسيده شد
آدم صفت،به وسوسه شيطان مكن تو گوش
زين وسوسه ، زِ جنّتـي آدم بريده شد
لطف خدا ، به آدميان گـر نمي بودي
آدم كجا بود ، زِ كجا پروريده شد
بر ما وظايفي زِ حق آمد ، در اين جهان
بر عهده دارد آنكه زِ حق آفريده شد
آنكس كه قانع است، قناعت كند زِ حق
بر چشم اهل حق ، همه جا نور ديده شد
در پايگاه حق و عدالت ، نـمي توان
در ماديات ماند و بر حق رسيده شد
هر كس تجمّلي زِ همين ماديات چيد
مغرور اين شد است و تكامل نديده شد
هر كس به راه حق و عدالت نـمي رود
نـتوان بگويمش ، به حقايق رسيده شد
هر كس زِ قرب حق، به مقامي رسيده است
از آه نيمه شب و از آن آب ديده شد
زلّت3 كه در تجمّل دنياس جاي آن
فردي كه از نصيحت يزدان بريده شد
دستان سراي منطق احكام ايزد است
هر كس اگر به منطق ايزد رسيده شد
در منزل قناعت و ايمان توان بـماند
هر فرد با عمل،كه به ايمان رسيده شد
هر دكتري زِ علم حكيم قديمي است
آن واعظان حكيمي و دانا كه ديده شد
اين نكته حكمتس زِ خدا ،اين نظر كنيد
روزي زِ حق،به مسلمان و كافر، رسيده شد
دانا به درد هـر بشـري آن خدا بُوَد
درمان درد و حكم شفا،از خدا رسيده شد
دام بلاست ، چاه همين ماديات دهر
مرغي به دام چو فُتد4 ، سر بريده شد
لطف خدا به نطق حسن ،گر نـمي رسيد
آن هم به ماديات جهان، والميده5 شد
***
1- قصد – توجه – احسان 2- غول- ديو 3- لغزش- خطا 4- افتد 5 - لم داده – آسوده