سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      باز هم بر شانه ات باید خریدارم شوی

      شعری از

      فاطمه کیانی(میترا)

      از دفتر کاهگل خانه نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۱۵ شماره ثبت ۸۷۳۶۹
        بازدید : ۲۵۸   |    نظرات : ۱۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب فاطمه کیانی(میترا)

      باز هم بر شانه ات باید خریدارم شوی
      ای پناه دردها ،باید که دیوارم شوی
      جای پایت را به مژگان ،آب و جارو می کنم
      رازهایم با تو گفتم ،تا که غمخوارم شوی
      جز تو هر سرمایه ای باشد به آتش می کشم 
      من پرستیدم تورا ،شاید پرستارم شوی
      گاه رسوا میکنی ،گاهی پناهم می دهی
      دارو دنیایم تویی ،حتی اگر دارم شوی
      ای قلم ،ای مونس شادی و تلخیهای من
      حرمتت با جان نگه دارم ،نگهدارم شوی 
      میترا کیانی
      دیگه این آخرین باره ,به پاهات می زنم بوسه
      بدون تو , تو این دنیا, شب و روزا ,ی کابوسه
      دیگه این آخرین باره , که بوی خونه رو میدی 
      با دستای خودت آب گل و گلخونه رو میدی
      چقد خالی شده چشمات, چرا حرفی رو لبهات نیست
      بگم چی وقتی هیچ حرفی , برا تسکین غمهات نیست
      دیگه این آخرین باره , که آزادی توی خونه
      اگه رفتی دیگه راهی , برا هیچ کس نمی مونه
      تو سالایی که رفت ازما, مث طاعون و بیداری
      همه باید بشن درمون , ازین درد و گرفتاری
      میترا کیانی
      برشانه های بالش خیسم غنوده ام
      هر شب ترانه برایت سروده ام
      هر شب هوای خانه مرا پس زده زخود
      گاهی هوای خانه قلبت ربوده ام
      در کوچه ای که وصله دار شده از حکایتم
      آنقدر مرده ام که نه انگار بوده ام
      بعد از تو مانده ام که بمیرم برای که؟
      از حرفهای نگفته , بنویسم برای که؟ 
      بعد از تو فکر فرو میخورد مرا
      سیرم ز زندگی و اسیرم برای که؟ 
      باران اگر ببارد و گلها ثمر دهند
      هی عکس پشت عکس بگیرم برای که؟ 
      میترا کیانی
      هرکجا پای گذاری وسط دنیایی
      تو که دیوانه ترین عاشق بی همتایی
      تو نبودی و دلم در صدفش می پاشید
      خون بیداد به دیوار رگ تنهایی
      پرگشودی و جهان زیر پرت پرپر شد
      آفرین بر تو که بالنده و بی پروایی
      از تو پیداست که پرورده ی فروردینی
      منم و ختم خزان , شاید اگر باز آیی
      شده باشی مثلا مایه ی آرامش من 
      هیجان دل من با تو کند بلوایی
      هم از آن روز که گفتم به تو می آید ناز
      شده ضرب المثل فخر به آدمهایی
      آخرین حرف من این است پشیمان نشوی
      وکنی ترک مرا بعد همه رسوایی
      میترا کیانی
      درین شوره زاری که ما مانده ایم
      نفس ها ترک خورده از بی کسی
      یکی خواهد آمد که در خاطرات 
      نبوده ولی گشته حالا کسی
      یکی خواهد آمد از آغاز دور
      زمین خوردگان را زمین می خورد
      یکی دست خالی نشان میدهد 
      ولی شعبده توی مشتش پر است
      یکی از بزرگان اهل خرد
      که از آهمان نان شب میخورد
      یکی خواهد آمد که دستان او
      اگر جان ندارد , جهان میخورد
      تماشای ما از دو چشمان او
      چنان کودکی دست بسته , اسیر
      که با هر تلنگر زمین میخورد
      میترا کیانی
      ازبس که گرد خورده ام از حسرت و سکوت
      آلوده ام به سیری ازین قوت لایموت
      آواره ام به وسعت دریای بی حدود 
      اما اسیرتر ازمن اینجا کسی نبود 
      فریاد له شده , چه کنم زیر پای بغض
      گنجشک قصه ها شده ام توی آب حوض
      پربسته ای که تشنه ی آزادگی شدم
      درمانده از ادامه ی این زندگی شدم
      روزی که چاره کنم , گره قید و بند را
      بیچاره می کنم مسبب حال کمند را
      میترا کیانی
      آخرین شب بخیر , آخرین رفتن 
      اشکهایت نریز , بر نمی گردم
      رفته ام سالها و دیر فهمیدی
      حرفهای نگفته , کوهی از دردم
      میترا کیانی
      گاهی چنان دلبستگی در خویش آوارم کند
      این واژه های خفته از هر خواب بیدارم کند
      در چنگ , موزون میکشی , هر پرده روی پرده ای 
      آهنگ در آهنگ تو , آخر گرفتارم کند
      آتش زدی و با نگاه آبی بر آن پاشیده ای 
      شاید نگاهت بیش ازین عمری گرفتارم کند
      حال و هوایم ابری و با چتر بیرون میروم
      گربی تفاوت بگذری , این غصه رگبارم کند
      آنقدر زیبایی که با رویای تو پر میکشم
      سرشادی از رویای تو گاهی بدهکارم کند
      با فکر تو گرمم دمی, بیخودتر از خود میشوم
      سرگرمی ی گرمای تو , بیمار و تبدارم کند
      میترا کیانی
      ۴
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۱۱
      درود بانو
      بسیار زیبا و جالب بود خندانک
      فاطمه کیانی(میترا)
      فاطمه کیانی(میترا)
      سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۱
      ممنون
      ارسال پاسخ
      عليرضا حكيم
      دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۵۵
      درود بر شما
      اشعار خویی بین
      زیاد و مفید و متنوع خندانک
      فاطمه کیانی(میترا)
      فاطمه کیانی(میترا)
      سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۱
      عزیزی
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۱۲
      با سلام وارادت
      استاد بزرگوار
      از اندیشه ناب برخوردارشدم
      سرشا از احساس زیبایی است
      درودفراوان برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      فاطمه کیانی(میترا)
      فاطمه کیانی(میترا)
      سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۱
      سپاس از توجهتون
      ارسال پاسخ
      مهدی فروزنده
      دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۴۷
      درود بر شما
      ❤️🌹🌹
      فاطمه کیانی(میترا)
      فاطمه کیانی(میترا)
      سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۱
      سپاستان
      ارسال پاسخ
      اصغر ناظمی
      دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۵۱
      درود
      فاطمه کیانی(میترا)
      فاطمه کیانی(میترا)
      سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۲
      درودتان
      ارسال پاسخ
      نیما ابراهیمی
      دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۲۹
      به به چه زیبا
      تماشای ما از دو چشمان او
      چنان کودکی دست بسته , اسیر
      که با هر تلنگر زمین میخورد"
      درود بانو
      خندانک خندانک خندانک
      فاطمه کیانی(میترا)
      فاطمه کیانی(میترا)
      سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۲
      مستدام باشی
      ارسال پاسخ
      جلیل میاحی
      دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۲۳:۵۰
      درود مهربانو کیانی گرامی
      بسیار زیبا
      لذت بردیم از خوانش اشعار زیباتون
      برقرار باشید خندانک خندانک خندانک
      فاطمه کیانی(میترا)
      فاطمه کیانی(میترا)
      سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۵۲
      خوشحالم
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0