سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        شطحیات

        شعری از

        نوید خوشنام

        از دفتر شعرناب نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۴۶ شماره ثبت ۸۲۳۶۳
          بازدید : ۵۰۷   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نوید خوشنام

        از کنار آینه اتاق که رد میشود، جا‌ میخورد! میلرزد و عقب عقب میرود، چشم‌ که باریک میکند خودش را می‌یابد که هنوز عادت نکرده‌ به جسم سردش.
                                                                              ...
        من آئینه ام. خویش را خُرد خواهم کرد؛ و آن روز تو هزار تکه‌ خواهی‌ شد، که هنوز به خود مینِگری؛ و چه زجری‌ ست نگاه به هزاران خودِ بی‌خودَت!
        آن روز، در تک تکِ هزاران تکهٔ وجودم، در ذره ذره های خرد شده ام، نگاهِ تکه های روی زمینم، ‌خیره به تو اند؛ و لبانم که هزاران هزار بار نامت را زمزمه میکنند آئینهٔ منعکس کننده ی علتِ زجرِ دردناکِ در خود شکستنِ من اند.
                                                                               ...
        لاف میزنم که کهنه ‌دردهایم را فراموش کرده ام. هنوز تکه ای از آنها را نگه‌ داشته‌ام، قلبم که از دردهای جدید درد میگیرد زیرِ زبانم میگذارمش، تلخ است، به زهریِ آخرین قهوه ای که روبرویت نوشیدم.
                                                                          ...
        به اطرافیان احمقم نگاه‌ میکنم که این روزها منطقی شده اند! منطقی به احمقانه ترین عقلِ تاریخ که زوزه میکشد عاشق نشوید ، تا روزی دلشکسته-تنها نشوید. می پرسم آخر این کدام عقلِ لاشعوری‌است نازنین!
                                                                          ...
        من از همان روز اول، از امروز میترسیدم. روزی که فکر کنم به پاک‌ کردنِ عکسهای خاطرات خوبِ ترسناکِ قدیمی؛ روزی که بترسم از پوشیدنِ لباسهای مانده در کمد، بترسم از عطرهای مانده بر آنها را.  بترسم از پستچی، و نامه های خصوصی، و لبخندها و نوازش‌ها و مهربانی‌های انسانهای دور و اطرافم که میخواهند من را بدزدند. که از ابتدا همه میفهمیدند و میشناختند من را، جز تو؛ که نفهمِ نشناسِ همیشه ی تاریخی.
        من از ابتدای شروعت که ابتدای پایانم بود میترسیدم. من، بی تو –ای خاطره‌ی خوبِ قدیمی- شعر خواهم‌ نوشت. تو، بی‌ من در این دنیا، نه من را داری، نه شاعری که برایت شعر بنویسد، و زیرِ گوشَت شعر بخواند.
                                                                             ...
        از آن قدیم‌ها، در خانهٔ ما، مادرم سه قانون داشت؛ عاشق شو، عاشق بمان، عاشق بمیر. پدرم نمیفهمید! از سرِ شغل که برمیگشت، بر سرِ سفره مینشست، و کمی آرزوها و رویاها و احساساتم را به تمسخر می خشکاند، و من را جَسَدانه میگذاشت و میرفت به دنبال دغدغه های مکانیکی اش،
        خواهرم، قانونِ اول را خیلی دوست داشت، آنقدر زیاد که هر روز لابه‌لای فرمولهای ریاضی‌اش سرِ کلاسِ درس، چندبار مرورش میکرد.
        برادرم بَدل من بود در قانونِ دومی. مادر زاد عاشق زاده شده بود. برادرم مثل روزهای خوبِ من، گنجشک‌های ایوان را خاتون صدا میکرد، اناثِ اطراف را بانو!
        و‌ حوض حیاط، چقدر شبیه قانونِ سوم بود. آب نداشت، و از هر طرف که‌ نگاهش میکردی، دو ماهیِ سرخ را در ذهنش میدیدی که روحت را میرقصاند.
        من اما، آدمی بودم قانونمدار. عاشق شدم، عاشق هستم، و این عشق در نهایت...
        من، چند وقتی‌است مُرده ام.
         
        نوید خوشنام پنجشنبه 15 مرداد 95
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۳۸
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۰۸:۵۷
        درود آقای خوشنام عزیز خندانک
        متن زیبا و تفکربرانگیز شما رو با دقت خوندم و لذت بردم از این کلام شاعرانه و منسجم خندانک خندانک خندانک
        بی تو از شبهای پرمهتاب سهمم اشک بود
        بی تو از بیداری و از خواب سهمم اشک بود
        بی تو در دست خزانها من طراوت باختم
        بی تو از صد چشمه ی پرآب سهمم اشک بود

        بی تو از لبخنده ی آیینه سهمم اشک بود
        بی تو از موج هوای سینه سهمم اشک بود
        بی تو در شمع خیالت بالها را سوختم
        بی تو از آدینه تا آدینه سهمم اشک بود... (م. فریاد)

        شاد باشید خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۴۷
        درود شاعر گرامی
        زیبا نگاشتید
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۵۴
        عاشق شو
        عاشق بمان
        عاشق بمیر
        درود جناب خوشنام
        مانا باشید گرامی
        مسعود میناآباد  مسعود م
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۳۳
        سلام :
        بسیار عالی..........
        درود بر شما ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . خندانک
        دفترِ گل واژه درطوفانِ باد از دست رفت
        با ورود لشکرِ غـم شعرِ شاد از دست رفت

        کشورِجم را سراسر جهل و بدبختی گرفت
        بستر اندیشه درعلم و سواد از دست رفت

        از همان روزی کـه آقـایِ ریا شـد شیخ شهر
        در میـان نـوجـوانان اعتـقاد از دسـت رفت

        بس کـه بــر منبـر بگـویـد از جهـان آخـرت
        معنی آسایش ِ بعد از معــاد از دست رفت -------علی قیصری
        شریف شریفیان
        دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۹:۲۳
        درود بزرگوار
        عالی بود
        خندانک خندانک خندانک
        ابراهیم هداوند
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۲۸
        درود بر شما گرامی
        زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک
        فروغ فرشیدفر
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۰۲:۴۰
        زیبا بود جناب خوشنام گرامی🌹🌹🌹🌹
        علیرضا بنایی
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۱۱
        سلام و درود
        زیبا بود خندانک خندانک
        امیر علی علیزاده ( الف سکوت)
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۴۸
        درود بر قلم زیبا شما بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0