ای نام تو ارایه یِ شعر و سخن
ای یاد تو رامشگر افکار من
آنقدر بزرگی، خارجی از درک فهـم
عضمایِ عضیمی که نیایی به وهـم
چون سلسله اسرار جهان رام توست
هم کلید اسرار نهان نام توسـت
پس بینام تو سخت است که چیزی نوشت
بی اذن تو باری ندهد زرع و کشـت
در نام تو سریست پر از رمز و راز
زان میکنـم این نامـه به نـام تو بـاز
چون نامه به نام تویِ خالق شود
صادق شود و کمینه لایق شود
با ذکر لا اله الا انت زدیم
به نام بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدُ رَبـّی مالـکِ یـومٌ الجـزا
الحق که توراست حمد و ستایش سزا
نه مولودیُ والد نه جسمی ولیک
تنهایـیُ بی شبهه نداری شریـک
اهدنــا بـه راه مستقیـم ای نگــار
راهی که تو خوشنودیُ مـا رستگـار
سبحان ربـی الاعـلی و بحمـده
به راهی بکشان ما را که همان به
در حلقه عشـاق ندیده دل راهـی
بهرِ نفوذِ نقصُ عیـب و گمراهـی
در جاذبه یِ عشـقِ تو پروردگـار
دل هم به طواف آمده پروانه وار
از ان دم که عشقت به دلم کرد هبوط
عشـق تـو رازو گشتـه نیـازم سجـود
سـزَد کـه اعضـای تنـم همـه از دم
کنـد همهمـه ها بـا حمـد تو هر دم
#ادامه_دارد
حسین فیضی(تکید)
درودبرشما
عارفانه عاشقانه ی زیبایی بود