سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        جنگ

        شعری از

        بهروز دارابی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۸ ۰۵:۵۲ شماره ثبت ۸۰۳۳۰
          بازدید : ۶۶۳   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهروز دارابی

        شبی در خواب و رویا 
                       غرق خود بودم
        سراسر سرد و‌ بی سامان
                  دوای درد بی درمان خود بودم
        نمیدانم چه حالی بود
        کسی شاید کجا ، درگیر فالی بود
        زمین چون بستر شب ها تاریک شد
        تمام کوچه ها بن بست و باریک شد
        زمین در نبض سنتور زمان 
        ‌            ‌  ‌         ناکوک می پیچید
        دلم گاهی غمگین بود
                 دوباره باز می خندید
        کبوتر میبرید دامهای صیاد را
        صدای تیشه بر هم زد
                   هوای خواب فرهاد را
        از آن دریای نا آرام و گاهی ها
            نگاه آسمان می‌سوخت
                    برای بچه ماهی ها
        چه زیبا بود 
        لباس عطری مادر
        تمام روز بی سامان
        تمام شب چشم بر در
        دلم مغرور‌ِ بابا بود
        دلش چون شیر دریا بود
                 تمام‌ بازوانش زور
        گره پیشانی و 
                  از زندگی رنجور
        کمین شد گریه هایش
        در شب شومی
        کنار بخت شب
        خوابیده بود
        تقدیر یک خنده به محکومی
        نسیمی با خیانت
        از جنوب و‌ غرب  می آمد
        هوا دلهره باران شد
        غیرت درد می آمد
        زمین تشنه به خون ، بو میکشید
        گویی شهید میخواست
        برای دلهره دام می تنید 
        مردانگی را از زمین میکاست
        برای زندگی کردن جهان تنگ بود
        هوای عاشقی آن روزها جنگ بود

        آری آن روزها
        جنگ بود 
        آری آن روزها 
        جنگ بود
        بهروز دارابی
        به پاس شهامت شهدا ، جانبازان ایثارگران ، و خانواده های معظم آنها
        ۱۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۰۹
        درود بر حس زلالتون خندانک

        آوای دلتون شاد خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۳۷
        بسیار زیبا و شورانگیز بود خندانک خندانک
        مجتبی سنجری(جزر و مد)
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۲۸
        بسیار زیبا دوست عزیز خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۱۹:۱۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی ناصری(عین)
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۲۵
        دروها برشما
        عالی بود خندانک خندانک خندانک با اندکی ویرایش بهتر می شود خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۱۹:۱۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۱۹:۱۷
        بسیارزیبا درودتان ارجمند
        سید احسان موسوی ( سام )
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۲۰:۳۶
        بسیار بسیار بسیار زیبا جناب دارابی خندانک

        ولی باز هم جا برای زیباتر شدن دارد خندانک
        عبدالامیر الهی(مسکین)
        سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۱۱
        درود بر شما
        بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک
        اعظم قارلقی
        چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۳۸
        درود بر شما خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۰۴:۴۹
        سلام

        درود بر شما
        وهمچنان درد ادامه دارد تا انتقام
        مرگ بر آمریکا ---------------- خندانک
        علیرضا ناظمی ناظم
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۳۲
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک
        ابراهیم آروین
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۴۰
        سلام‌برشاعرودوست‌عزیز‌
        زیباودلنشین‌بود
        درودبرقلم‌تواناتان
        خندانک خندانک خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        سه شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۸ ۲۰:۱۵
        بقول مولا:
        ان الحیاه عقیده والجهاد

        دست کلاغها که ضامن زمستان را کشید
        سروها_فهمیده و نفهمیده_رفتند
        زیر ارابه های برف...
        جنگ، جنگ است
        و پیروزی هدیه ایست
        که گاه سر از خانه ی پستچی در می آورد
        و دامن تاریخ را
        لکه دار می کند...
        آخر هر سال
        پرستوها می شکافند
        سینه ی ستبر ابرها را
        گرچه هیچ پرستویی
        آموزش نظامی ندیده است...(م. فریاد)

        شعری رسا خندانک
        درود و آفربن بر شما خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0