سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        نباش (شماره ۲)

        شعری از

        منصوره موسوی

        از دفتر غزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۸ ۲۰:۱۹ شماره ثبت ۸۰۲۲۱
          بازدید : ۷۱۷   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصوره موسوی

         گریه هایم باز غوغا میکند
        او نبودت را تمنا میکند

        هر که آمد تا شود دلدارمن
        ساز استعفای، اجرا میکند

        سایه ای بر قلب پر اندوه من
        خاطراتت، را چه هجا میکند

        چشمهایم راببین، دیوانه وار،
        راز عشقی کهنه را وا میکند

        گر چه با لبخند کوتاهی چه تلخ
        درد این غمخانه، حاشا میکند

        هر که آمد بعد تو محرم شود
        راز را، آنی هویدا میکند

        این طلسمت عاقبت دلدار را
        تشنه ای تا چشمه اغوا میکند
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۱۳
        بسیار زیبا بود
        شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی تسلیت باد خندانک خندانک خندانک
        منصوره موسوی
        منصوره موسوی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۵:۱۳
        سپاس از لطف شما خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۲۱:۱۶
        سلام بر شما خندانک
        غزل خوب و خوش وزنیست خندانک خندانک خندانک
        جسارتاً:
        بیت اول از نظر معنایی و نگارشی ضعیفه
        گریه ها... او
        جمع... مفرد
        مصرع دوم: او نبودت را تمنا می کند؟!
        یعنی هستی ولی آرزو میکنه نباشی؟!
        میشد مثلا گفت:
        گریه هایم باز غوغا می کند
        دل وجودت را تمنا می کند
        وزن تموم مصاریع درسته فقط یای آخر واژه ی استعفای که اجبارا و بخاطر سلامت وزن اومده، یکدستی زبان شعر رو خدشه دار کرده.
        مثلا میشد گفت: نغمه ای ناساز اجرا می کند
        یا هرچی که خودتون میدونید

        در مصرع: خاطراتت را چه هجا می کند
        برای صحت وزن هجا باید بصورت هجّا تلفظ بشه یعنی با (ج) مشدد که اینم از کیفیت کار کم کرده با توجه به اینکه نقش معنایی قابل توجهی هم نداره که شاعر ناگزیر از استفاده از این وصله ی وزنی ناجور باشه.
        مثلا میشد گفت:
        خاطراتت را چه برپا می کند
        یا هر واژه ی دیگه ای که خودتون میدونید با تناسب معنایی کافی و رعایت قافیه و وزن(دو هجای بلند)

        در مصرع: درد این غمخانه حاشا می کند
        حذف (را)ی مفعولی که در زبان فارسی امروز رایج نیست، از بلاغت کلام کاسته.

        در کل شعر زیبایی بود با تصاویر و تعابیری تازه و وزنی درست که نشان از توانایی شما داره.
        جسارتم رو ببخشید
        زنده باشید خندانک
        منصوره موسوی
        منصوره موسوی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۵۱
        درود بر شما، جناب آقای زارع بزرگوار سپاس از لطفتان، بسیار خشنود شدم. در خصوص بیت اول، برداشت شما کاملا صحیح بود ، همانطور که نام غزل نیز "نباش" انتخاب شده است. در ادامه، در مورد کلمه"هجّا"، به عمد استفاده شده است. در نظر اینجانب،" هجّا کردن"، نوعی ضربه زدن به کلمات با شدت بیشتر است و تاثیرغلیظتری بر ذهن شنونده می گذارد. که در این بیت شدت تاثیر گذاری خاطرات عشق قدیمی را نشان میدهد. در انتها، از نقد سازنده شما استفاده بردم و در صدد ویرایش آن در جهت بهتر شدن غزل بر خواهم آمد. ممنون از همراهی و آموزش ارزشمندتان که انگیزه من را در جهت سرودن بالا خواهد برد.🌹
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۴۳
        مهمان اندیشه نابتان بوده ایم
        درودبی پایان
        بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصوره موسوی
        منصوره موسوی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۵:۱۸
        درود بر شما
        استاد انصاری بزرگوار
        سپاس، نظرات شما، همیشه مایه دلگرمی من است خندانک
        ارسال پاسخ
        سید احسان موسوی ( سام )
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۰۲
        درود
        بسیار خوب منصوره خانوم موسوی خندانک خندانک
        منصوره موسوی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۵:۱۹
        درود برشما
        سپاس از نظر پر مهرتان خندانک
        اصغر محمودی( مور )
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۳۰
        سلام
        خندانک خندانک
        خندانک
        منصوره موسوی
        منصوره موسوی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۹:۱۵
        درود بر شما
        سپاس
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۳۸
        سلام‌بانوی‌نیک‌‌اندیش
        عالی‌بود
        🌹🌹🌹
        منصوره موسوی
        منصوره موسوی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۹:۱۶
        درود بر شما
        جناب آقای آروین
        سپاس از لطفتان خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد حسن زاده چلچله
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۹:۱۵
        سلام بانو . بسیار زیبا سرودید پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصوره موسوی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۹:۱۹
        درود بر شما
        سپاس از توجه و نظر پر مهرتان.
        باعث دلگرمیست خندانک
        قاسم رنجبر (میرزا )
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۳۶
        تشنه ای تا چشمه اغوا میکند
        سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار
        در یک مصرع قبل از این مصرع آخر شما از طلسمات سخن رانده ایی و در این مصرع از چشمه و از دو تضاد بسیار مهم بهره گرفته اید .چشمه و آب که مظهر زندگی و امید است و در مقابل طلسم و جادو را به کلک گرفته اید که مظهر پلیدی و دسیسه و بستن فردا برکسی یا چیزی دلالت دارد .
        بسیار لذت بردم از این سروده شما بزرگوار
        فقط یک نکته من نفهمیدم آن هم اغوا می کند .آیا اغوا نام مکانی خاص منظور بوده یا نه اغوا به معنی همراه تلقی نموده اید
        باز هم ممنون از شما با این سروده ی بی همتایتان
        منصوره موسوی
        منصوره موسوی
        شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۳۷
        با درود ، جناب آقای رنجبر بزرگوار سپاس از توجه شما و تحلیلی که روی غزل داشتید. در خصوص اغوا، از معنای "گمراهی" بهره گرفته شده است. طلسم مذکور ، دلدار را که به"تشنه" تشبیه شده است در راه رسیدن به چشمه، گمراه میکند و مانع رسیدن به آن می شود. با تشکر مجدد
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۱۲
        جسارتا شعرتون رو اصلاح کردم هر شاعری سلیقه خودش رو داره بسیار زیبا بود ولی میتونست خیلی بهتر بشه
        گریه هایم باز غوغا میکند
        دل نبودت را تمنا میکند

        هر که آمد تا شود دلدارمن
        نغمه ی ناکوک اجرا میکند

        سایه ای بر قلب پر اندوه من
        خاطراتت، را چه نجوا میکند

        چشمهایم راببین، دیوانه وار،
        راز عشقی را هویدا میکند

        گر چه با لبخند کوتاهی چه تلخ
        درد این غمخانه، حاشا میکند

        هر که آمد بعد تو محرم شود
        راز را، آنی هویدا میکند

        این طلسمت عاقبت دلدار را
        تشنه ای تا چشمه اغوا میکند
        منصوره موسوی
        منصوره موسوی
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۲۶
        بسیار عالی
        سپاس از توجه شما
        ارسال پاسخ
        علیرضا ناظمی ناظم
        چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۴۲
        درود بر شما
        عالی بود
        دوستان همه چی را گفتند
        نظرات شما وآفرینش ات هم متین بانو موسوی
        زیبا بود سروده ات
        لذت بردم از ذوق سرشارتان
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0