سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        پاییزان

        شعری از

        محمد شمس باروق

        از دفتر عارفانه نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۸ ۰۷:۰۳ شماره ثبت ۷۸۸۲۳
          بازدید : ۵۱۶   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        برگ ها یک به یک ریختند، پاییزان شد
        بادو باران آمد هوا یک لحظه بهاران شد
        نیامدی تا بچینیم سیب سرخی از باغ
        که ماند بر سر آن شاخه تا زمستان شد
        گفته بودی می آیی،آخر من ماندم و... آه
        چقدر یک‌ شبه هوا سرخ و طوفان شد
        نیامدی باغ پدر زیر برف سفید گم شد
        نیامدی مادر من تنها و بی مهمان شد
        چقدرچشم ‌به در انتظار آمدنت ماندم
        گذشتن از من و رفتن برایت آسان شد
        آخر قصه‌ من وتو چقدر تلخ تمام شد
        آنچه از خدا نمی‌خواستم آخر همان شد
        سیب سرخ سر شاخه ماندخشک شد
        ناله ام در باغ ماندو زیر برگ پوشان شد
        هوا سردشد و میوه در درخت تنها ماند
        بی تو صورت سیب خشک بی جان شد
        دگر من ماندم و چشم یخ زده باغ بی رمق
        بعد ما این باغ خالی از برگ عریان شد
         
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸ ۱۷:۱۹
        درود بزرگوار
        غمگین و زیبا بود خندانک
        اعظم قارلقی
        سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸ ۱۱:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸ ۱۲:۲۱
        با غرض سلام
        همیشه
        بهترین ها را برای شما آرزو می کنم
        قلمتان مانا ونویسا باد
        شاعربزرگوار
        هزاران درود درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیده نسترن طالب زاده
        سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸ ۱۸:۳۶
        درختها همه عریان شدند و آبان شد
        و باد آمد و باران گرفت و ـ.
        شعریست از سرکار خانم پانته آ صفایی بروجنی
        کاش مینگاشتید الهام گرفته از شعر فوقست ..که از مصادیق انتحال ادبی نباشد ..

        زیبا بود برادر گرامی
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0