سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        مثل یک بغض

        شعری از

        سارا وطن زاده ( بوتیمار)

        از دفتر سی سالگی نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۸ ۱۱:۴۳ شماره ثبت ۷۸۷۵۵
          بازدید : ۵۵۷   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        آخرین اشعار ناب سارا وطن زاده ( بوتیمار)

        سالهاست چیزی گلویم را می فشارد 
        مثل دو دست قوی مردانه
        مثل یک طناب گره خورده بر چوبه 
        مثل یک بغض؛
                         یک بغض کهنه؛
                                           یک بغض آشنا؛
        رو به آینه می نگرم
        رگهای ورم کرده پیشانی ؛
        لبهای لرزان نگران؛
        گونه های خیس و استخوانی
        چه وقیحانه به ضیافت هق هق شبانه ام آمده اند
        چه بی سخن اند اینان 
        اما چشمانم؛
        این چشمان پف کرده قرمز
                              این چشمان خسته سیاه 
                                               عجب سکوت وار رسوایم می کنند
        چشمانم را می بندم ؛ آینه هم چشمانش را 
        رنگ آشنای روزگارم است ، سیاهی
        آرزویم این است که در آن سیاهی مطلق، معلق بمانم
        بی هیچ رازی،
        بی هیچ بغضی
        بی هیچ کلامی
        باز هم چیزی مبتلایم می کند 
        به بودن 
                 به ماندن 
                         رسیدن
        چشم می گشایم ،خیره در چشمان آینه
        این بغض، 
        این بغض کهنه آشنا
        خوب می دانم از چیست ،
                      خوب می دانم از کیست ،
                                                او هم می داند،
                                                                پدر هم شاید ...
        ۱۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        پیمان اسماعیل وندی (کهخدا)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۰۲:۳۱
        درود
        بسیار زیبا وعالی سرودید خندانک خندانک
        سارا وطن زاده  ( بوتیمار)
        سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۳۶
        سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۰۸:۳۲
        با عرش سلام
        زیبا و دلنشین سرودید
        درود درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سارا وطن زاده  ( بوتیمار)
        سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۳۷
        سپاس استاد ارجمند خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خسروی فرد
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۱۱:۱۵
        درود بانو وطن زاده ارجمند
        بسیار زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        سارا وطن زاده  ( بوتیمار)
        سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۳۷
        سپاس از لطفتان.سبز باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۱۱:۲۶
        سلام



        زیباست


        به ما سری بزنید

        خندانک خندانک خندانک
        سارا وطن زاده  ( بوتیمار)
        سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۳۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        وهب رنجبرکلیبی
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سارا وطن زاده  ( بوتیمار)
        سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۸ ۰۰:۵۶
        سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        فائزه طاهری(ماهور)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۱۵:۲۱
        درود بر شما👏👏🌷
        سارا وطن زاده  ( بوتیمار)
        سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۳۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        منوچهر فتیان پور (راد)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۱۷:۰۴
        باسلام
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۲۰:۵۱
        درود بانو وطن زاده گرامی خندانک
        سپیداری زیبا و پراحساس: مادر خندانک
        با پایانی هنرمندانه خندانک خندانک خندانک

        مثل شبهای زمستانی و سرد
        چشم در چشم افق دوخته ام
        تا کدامین خورشید
        برف مرا آب کند
        مثل یک کولی آواره پُرم از هوس دلکش خواب
        تا کدامین بستر
        چشم مرا خواب کند

        مثل یک آه عمیق
        کوله بارم نفس گرم غم است
        از کدامین درد آغاز کنم؟
        مثل یک مانده ز کوچ
        شوق هجرت دارم
        به کدامین فصل پرواز کنم؟

        مثل پروانه و شمع
        قاصد پاکترین راز شبم
        با کدامین دل افروخته دمساز شوم؟
        مثل یک پنجره ی بسته به دیوار زمین کوفته ام
        کو نسیمی که به شوق نفسش باز شوم؟...( م. فریاد)

        شاد باشید دخترم خندانک
        سارا وطن زاده  ( بوتیمار)
        سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۴۳
        سپاس از لطفتان
        از شعرتان لذت بردم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا امریاس(پریسا)
        دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۸ ۰۰:۴۰
        درود بانو
        خندانک
        سارا وطن زاده  ( بوتیمار)
        سارا وطن زاده ( بوتیمار)
        دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۸ ۰۳:۲۰
        خندانک سپاس از لطفتون
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0