سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        خاطر خواه

        شعری از

        مسعود میناآباد ( مسعود م )

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۸ ۰۵:۰۰ شماره ثبت ۷۶۶۴۴
          بازدید : ۱۲۲۹   |    نظرات : ۶۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسعود میناآباد ( مسعود م )

                                 خاطر خواه
         
         
         
         
         
         
         
         
         
         
         
         
         
         
         
         
        چه پسندی  ،  نپسندی  ،  من پسندیده امت
        چه بخواهی چه نخواهی منکه بوسیده امت
         
        گل به پای تو چه ریزم  که خودت شاخه گلی  !!
        غنچه واکرده  نکرده  ،  گل من   چیده امت
         
        از همان روز که دزدانه به من ،  نخ دادی
        من به  ابریشم چین  رشته  و تابیده امت
         
        نه به یک بلکه به صد دل بتو وابسته شدم
        باورم کن که خاطرخواه تو گردیده امت
         
        چشم  بد  دور  ازان  چشم  خمار آلودت
        کس نبیند تو را آنگونه که  من دیده امت
         
        به گما نم که  خدا  نیز ، حســودی بکند
        آن چنان سخت و صنم وار  پرستیده امت
         
        زخــمی  جور  خزانیم تو و من ، دل من
        تو شدی  ناله و من ، نی شده  نالیده امت
         
        رنگ رخسار اگر سرخ  نماید ، چه عجب ؟
        خون دل را  به رخ  زرد  تو پاشیده امت
                                                                         ( مسعود  .  م   )
        ۹
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۶ شاعر این شعر را خوانده اند

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        مسعود میناآباد ( مسعود م )

        ،

        هنری داودیان

        ،

        علی کلان

        ،

        عیسی نصراللهی ( سپیدار )

        ،

        ابراهیم حاج محمدی

        ،

        حسن مصطفایی دهنوی

        ،

        جواد رفیعی (جواد)

        ،

        مجید خوش خلق سیما

        ،

        مجید آبسالان

        ،

        ابراهیم هداوند

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        منوچهر منوچهری (بیدل)

        ،

        حاج مهدی عاطف

        ،

        همایون طهماسبی (شوکران)

        ،

        ترانه ماندگار

        ،

        مجیددرگاهی(میم دال)

        ،

        امیر مسعود شفیق

        ،

        علیرضاوالیزاده

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        عبدالامیر الهی(مسکین)

        ،

        مهدی تنهائی

        ،

        نسرین حسینی (نسرین)

        ،

        علی نوری

        ،

        فائزه ناظر

        ،

        علی سینا مظفری (ع س قافله)

        ،

        محمدوریا جعفری (موج)

        ،

        وحید غلامحسینی

        ،

        الهام امریاس

        ،

        محمدصدوقی

        ،

        بهزاد دوست پرور

        ،

        شعله(م جلیلی)

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        دکتر غلامرضا شیبانی

        ،

        آرمان مرادی

        ،

        محمد خسروی فرد

        ،

        رضا سلطان

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        محمدعلی یوسفی

        ،

        لژیا آتین

        ،

        وهب رنجبر(وهب)

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        اعظم قارلقی

        ،

        مهدی سالوند (مهدی)

        ،

        علی ناصری(عین)

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۸:۲۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۰:۲۵
        سلام:

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک

        درود های فراوان
        بر جناب عباسعلی استکی بزرگوار
        بسیار غمگینم
        اگر شما را در خط الراس نبینم
        ارسال پاسخ
        ابراهیم حاج محمدی
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۰۳:۳۴
        سلام و درود
        مصرع { باورم کن که خاطر خواه تو گردیده امت} اولا لغزش وزنی دارد مگر اینکه بجای (( خاطر خواه)) ، { هوا خواه} نوشته شود . ثانیا بارز ترین شاهد مثال برای حشوِ آشکار در این مصرع خودنمایی کرده است . (( باورم کن که خاطر خواه تو گردیده ام)) جمله تمام است و معنای آن تمام . (( ت )) در آخر مصرع چه محلی از اعراب دارد ؟
        همین حشو آشکار در مصرع آخر هم دیده می شود:
        ((خون دل را به رخ زرد تو پاشیده ام)) جمله و معنای آن کامل است و ضمیر (( ت)) در آخر این مصرع نیز هیچ محلی از اعراب ندارد .
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۳۵
        ..
        ..
        ..

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک



        ایراد وارد است
        سپاس
        ارسال پاسخ
        علی کلان
        علی کلان
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۰:۵۹
        درود
        خندانک خندانک خندانک
        علی کلان
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۰۱:۳۸
        زخــمی جور خزانیم تو و من ، دل من
        تو شدی ناله و من ، نی شده نالیده امت

        رنگ رخسار اگر سرخ نماید ، چه عجب ؟
        خون دل را به رخ زرد تو پاشیده امت

        درود استادم
        بسیار جذاب سرودید خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۲:۲۳

        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک
        هنر مند گرامی جناب علی کلان
        سپاس
        ارسال پاسخ
        حسن  مصطفایی دهنوی
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۰۶:۵۹
        درود ها
        بسیار زیبا سروده اید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۲:۲۴

        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک

        سپاس استاد
        ارسال پاسخ
        جواد  رفیعی  (جواد)
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۰۷:۵۵
        سلام و درود
        بسیار زیبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۲:۳۱

        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک

        جواد رفیعی عزیز
        از همراهی همیشگی تان سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        مجید آبسالان
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۲۳
        درود بر شما شاعر گرانقدر


        بسیار زیبا

        🌺🍃🌺 خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۲:۳۵

        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک

        باشدچو یک غزالی در دام او گرفتار
        ایکاش دل به یاری هرگز نبسته باشد

        سپاس مجید آبسالان عزیز
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۰:۳۷
        درود بر شما جناب مینا آباد گرامی
        مراعات نظیر: (نخ، ابریشم، رشته، تابیدن) در بیت سوم و همچنین مضمون این بیت و برخی دیگر ابیات ششم و هفتم از زیبایی های غزل شما بشمار می روند.
        وزن غزل شما: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن بحر رمل مثمن مخبون محذوف است که این وزن در مصراع دوم از بیت چهارم همانطور که جناب حاج محمدی اشاره کردند کمی بهم ریخته است. و اما نکته ی مهمتر در قوافی شعر شما نهفته است. که اولا میشد این قوافی را به شکلی زیباتر و با وزنی دیگر بکار گرفت. مثلا: پسندیده ام تورا. بوسیده ام تو را. چیده ام تو را. دیده ام تو را و.... و ثانیا در همه ی این قوافی، \"من\" بعنوان ضمیر فاعلی و \"تو\" بعنوان ضمیر مفعولی مستتر است. لذا تکرار مکرر این ضمایر در متن اغلب مصاریع، هم از زیبایی آن کاسته و هم باعث از بین رفتن مفهوم ابیات شده است. که اصطلاحا به اینگونه موارد حشو قبیح گفته میشود. بعنوان مثال بیت چهارم:
        \"باورم کن که گرفتار تو گردیده امت\"
        \"اَمت\" بمعنای \"من تو را\"
        و معنی بیت: تو مرا باور کن که من گرفتار تو گردیده ام تو را....
        و یا بیت آخر:
        \"خون دل را به رخ زرد تو پاشیده امت\"
        و معنی بیت:
        من خون دل را به رخ زرد تو پاشیده ام تو را....
        چون درخواست نقد کرده بودید اندکی نوشتم. امید که جسارت این کمترین را ببخشایید. با آرزوی موفقیت.
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۲:۵۱

        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک

        شاعر گرانقدر
        جناب هداوند عزیز
        سپاس از توجه ودقت و حسن نیت شما
        اصلا و ابدا جسارت نیست وکرامت است
        دربست با نظر شما موافقم
        اما چون اصرارم بر بکار بری ردیف « امت » بود
        نا گزیر آن ایراد هارا به جان خریدم
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        علی کلان
        علی کلان
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۰:۵۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۲:۵۸
        بسیار زیبا استاد مینا آبادی شاعر شیرین سخن
        قلمت زیباست ممنونم عالی بود استاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک ن
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۳:۱۷

        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک

        استادم بیدل عزیز
        خوانده اید به مهر
        سپاس
        علی کلان
        علی کلان
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۱:۰۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۳:۱۹
        درودتان جناب مسعود م دوست گرامی
        مزین به نقد نافذ جناب استاد هداوند عزیز
        زیبااااااا
        قلمتان جاری
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        يکشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ ۱۶:۳۸

        سلام:

        ____________________ خندانک

        درود بر شما شاعر گرانمایه
        ارسال پاسخ
        ترانه ماندگار
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۳:۴۷
        خندانک
        چشم بد دور ازان چشم خمار آلودت
        کس نبیند تو را آنگونه که من دیده امت

        به گما نم که خدا نیز ، حســودی بکند
        آن چنان سخت و صنم وار پرستیده امت

        درود بر شما استاد گرامی خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۳۷
        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک

        مقدمتان گرامی بانو ماندگار عزیز
        ارسال پاسخ
        مجیددرگاهی(میم دال)
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۴:۴۰
        چشم بد دور ازان چشم خمار آلودت
        کس نبیند تو را آنگونه که من دیده امت

        سلام و عرض ادب استاد عزیزم، با مشکلات که گفتند باز چیزی از زیبای شعر شما کم نمیشه، زیبا و دلنشین لذت بردم قلمتان پویا خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۳۲
        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک
        سپاس
        مهربانی تان مستدام جناب درگاهی عزیز
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۱۶
        سلام بر شما
        استاد توانای غزلهای ناب
        بار ها خواندم
        با لذت فراوان
        بادودهای فراوان خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۴۰
        سلام :

        لحظه ها عریانند.
        به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز . ( سهراب )
        _______________________________ . خندانک

        درود شاعر جوان خوش ذوق
        خیلی وقت است از سروده های جدید تان محرومیم
        رفیق شفیق
        سپاس
        ارسال پاسخ
        علی کلان
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۱:۰۳
        چه پسندی ،
        نپسندی ، من پسندیده امت
        چه بخواهی چه نخواهی منکه بوسیده امت

        گل به پای تو چه ریزم
        که خودت شاخه گلی !!
        غنچه واکرده نکرده ، گل من چیده امت

        از همان روز ....
        که دزدانه به من ، نخ دادی
        من به ابریشم چین رشته و تابیده امت

        بسیار زیبا
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۱:۰۵



        _______________ خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی تنهائی
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۱:۱۰
        درود بر شما خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۴:۵۱
        سلام :

        چند این شب و خاموشی ؟
        وقت است که برخیزم
        وین آتش خندان را با صبح برانگیزم ( سایه )
        ______________________________________ خندانک
        سپاس

        صبح زیبایت بخیر جناب تنهایی عزیز
        ارسال پاسخ
        نسرین حسینی
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۳:۲۵
        درودها برشما استاد گرامی
        از همان روز که دزدانه به من ،  نخ دادی
        من به  ابریشم چین  رشته  و تابیده امت
        بسیار

        زیبا ودلنشین بود
        قلمتون نویسا خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ۰۵:۰۴
        سلام :
        چند این شب و خاموشی ؟
        وقت اسست که برخیزم
        وین آتش خندان را با صبح برانگیزم ( سایه )
        ______________________________________ خندانک

        آنچنان خیمه به گلزار درونم زده ای
        گویی از تیره ی تهمینه وزالی که نگو . ( نسرین )

        صبح زیبایت بخیر بانو حسینی عزیز
        شاعری به درس و مدرسه وسواد نیست و به ذات است
        درود بر شما که ذاتاً شاعرید
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۷
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فائزه ناظر
        يکشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ ۰۰:۲۴
        سلام و درود جناب میناآباد محترم
        عاشقانه ی پر از ملاحتیست این سروده


        به گما نم که  خدا  نیز ، حســودی بکند
        آن چنان سخت و صنم وار  پرستیده امت

         درودبر شما خندانک

        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        يکشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ ۰۰:۳۹
        سلام :


        دوباره
        عطر حضورت گرفته صحرا را
        به جشن این همه لاله ،تویی که مهمانی
        بیا و
        بر سر چشم ترم قدم بگذار
        بیا و رد شو از این کوچه های بارانی__ ) ؟؟ )
        ___________________________________ خندانک

        سپاس بانو ناظر گرامی
        ارسال پاسخ
        الهام امریاس
        يکشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ ۱۴:۱۹
        درود ها جناب آقایدمسعود مینا آباد گرامی

        تمام ابیات بجز همان بیت که اشاره شد و به اندکی تغییری عالی میشود
        بسیار دلشین بود

        اما بنظر من شاه بیتش این بود

        زخــمی جور خزانیم تو و من ، دل من
        تو شدی ناله و من ، نی شده نالیده امت


        خندانک
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        يکشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۱۳
        سلام :


        دوباره
        عطر حضورت گرفته صحرا را
        به جشن این همه لاله ،تویی که مهمانی
        بیا و
        بر سر چشم ترم قدم بگذار
        بیا و رد شو از این کوچه های بارانی__ ) ؟؟ )
        ___________________________________ خندانک

        خوش آمدید شاعر گرانمایه بانو امر یاس عزیز
         غلامرضا شیبانی
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۱۵
        🍀🌷🌷🌿
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۲۳:۰۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۴۰
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضاوالیزاده
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۳:۲۲
        از‏ ‏همان‏ ‏روز‏ ‏که‏ ‏دزدانه‏ ‏به‏ ‏من‏ ‏نخ‏ ‏دادی
        من‏ ‏به‏ ‏ابریشم‏ ‏چین‏ ‏رشته‏ ‏و‏ ‏تابیده‏ ‏امت

        به‏ ‏گمانم‏ ‏که‏ ‏خدا‏ ‏نیز‏ ‏حسودی‏ ‏بکند
        آنچنان‏ ‏سخت‏ ‏و‏ ‏صنم‏ ‏وار‏ ‏پرستیده‏ ‏امت

        عالی‏ ‏بود‏ ‏پیر‏مرد‏ ‏مهربان‏ ‏
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۳۳


        ممنون که پسندیدی
        جوان خوشگل خوش تیپ

        و حافظ فرمود :

        گرچه پیرم ،
        تو شبی تنگ در آغوشم گیر
        تا سحرگه زکنار تو جوان بر خیزم
        ....................................................... یا علی
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۳۳


        ممنون که پسندیدی
        جوان خوشگل خوش تیپ

        و حافظ فرمود :

        گرچه پیرم ،
        تو شبی تنگ در آغوشم گیر
        تا سحرگه زکنار تو جوان بر خیزم
        ....................................................... یا علی
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عبدالامیر الهی(مسکین)
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۴:۳۸
        درود بی کران بر شما استاد میناآباد عزیز و گرامی
        بسیار زیبا سروده اید
        قلمتان نویسا
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۳۲
        سلام :

        دوباره
        عطر حضورت گرفته صحرا را
        به جشن این همه لاله ،تویی که مهمانی
        بیا و بر سر چشم ترم قدم بگذار
        بیا و رد شو از این کوچه های بارانی__ ) ؟؟ )
        _________________________________ خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۳۷
        سلام :
        جناب عبدلامیر الهی عزیز
        سپاس که باحضورتان این صفحه را عطر آگین کردید
        __________________ خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۵
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
         غلامرضا شیبانی
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۹:۳۷
        به به
        چقدر پر شور و زیبا
        درود بر شما🌷🍃
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۲۳:۰۵
        سلام :

        __________________ خندانک
        افتخار دادید جناب دکتر شیبانی عزیز
        سپاس
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۶
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خسروی فرد
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۹:۵۱
        سلام و عرض ادب
        زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        دوشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۸ ۲۳:۱۹
        سلام :

        __________________ . خندانک

        تو فرزند ایـران و یک رستـمی
        بساز از رگ و خون خود پرچمی

        در اندیشه ی مـهر و مردانگی
        شـود خـون تو رنـگ آزادگـی

        بپاخیز و این خـانه از نو بساز
        که باشد در مـهر و اندیشه باز
        _________ درود برشما فرزند خلف ایرن زمین

        سپاس جناب خسروی عزیز


        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۶
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        سه شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ ۰۹:۵۶
        سلام مسعود خان، از پُستهایِ زیبایت هیچ سیر نشدم .... گفتم متنِ زیر را در زیر کدامینشان، بنگارم .آن شد که در این جا و پایینِ همین معصومانگی ، نگره و واگویه را بیآورم ( شاید تزلزل و تزعزع و‌تضعضعی توانَد ،چنین گمان)

        با مهر، عیسا
        امیر مسعود شفیق
        امیر مسعود شفیق
        سه شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ ۱۴:۰۸
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        سه شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ ۲۳:۵۶
        سلام :
        دوست من

        ایامت به کام
        سایه ی مهرت مستدام
        لب خندانت همیشه خندان
        خورشید بختت همیشه فروزان
        مسعود.م خندانک
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        جمعه ۱۵ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۳۸
        سلام
        خوندن شعرتون بسیار لذتبخشه خندانک
        خیلی وقته که شعری به این زیبایی نخوندم خندانک
        ممنون خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۱۵ شهريور ۱۳۹۸ ۲۲:۰۱
        سلام :
        _________________ خندانک
        دیدمت بر سر زدی،
        برسر زدی، بر سر زدی
        ناله ای با دیدنِ مظلومیِ اصغر زدی (اعظم)

        بانو اعظم قارلقی عزیز
        قریحه شاعرانگیتان قابل ستایش است
        سپاس که پسندیدید

        عارف افشاری  (جاوید الف)
        پنجشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۸ ۲۲:۱۹
        سخت ترین کار در این سروده از نظر حقیر ساخت قافیه امت بوده که اینکار را به زیبایی انجام دادید خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0