سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      به مناسبت تولد حضرت رضا \ع\

      شعری از

      ولی اله بایبوردی

      از دفتر اشعار ولی اله بایبوردی نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ تير ۱۳۹۸ ۲۳:۳۴ شماره ثبت ۷۵۳۶۸
        بازدید : ۲۱۷   |    نظرات : ۱۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ولی اله بایبوردی

      مناظره امام رضا علیه السّلام با چند تن از علمای سایر ادیان در مجلس مأمون
       
      زمان را یاد ،یادی از زمانی
      چو مؤلا هشتمین وارد به جایی

      همان جایی که مأمون بود آن جا
      به فضلی حکم دادش لازم اجرا

      مکاتب مختلف را هان فراخوان
      بزرگ عالِم که باشد جاثلیق آن

      بخوان نزدم بزرگان پیشوا را
      ز آیینی یهودی با نصارا

      ز دانایان کلامی هر که دانا
      بکن دعوت که محفل علم برپا

      تمامی چون که دانایان مُناظر
      گزارش داد فضلی جمع ناظر

      ز جانب حاکمی مأمون حالا
      خوشامد گو تمامی عالمان را


      شما را دعوتی کردم تمامی
      که با ابن عمویم بحث هایی

      که فردا از شما خواهم تمامی
      که با او بحث علمی هر کدامی

      حسن بن سهل نوفل گفت ما را
      که در خدمت رضا بودیم بر پا

      که ناگه یاسر آن خادم امامی
      خبر آورد از مأمون سلامی

      که صاحب علم مکتب های ادیان
      ز هر دینی مکاتب مختلف هان

      که بحث علمی میان اندیشمندان
      میان اندیشمندان دین ادیان

      شما را دعوتی حاضر در این جمع
      میان اندیشمندان همچو یک شمع

      پذیرا دعوتی شد آن هُمامی
      ولایت شاه مردان خود امامی

      ز جانب من ببر بر او سلامی
      بگو دانم چه می خواهی جوابی

      چو یاسر خارج از مجلس امامی
      به نوفل کرد رو گفت از عراقی

      عراقی مردمان باهوش باشند
      که مأمونی چه سر اندیشه دارند

      که فردا حاضر آیم در میان جمع
      میان اندیشمندان همچو یک شمع

      که نوفل عرض کردش ای اماما
      که با علمی شما را آزمون ها

      خورم سوگند بر خالق که یکتا
      بنا بد طرح ریزی لازم اجرا

      چه طرحی نقشه ای دارند ایشان
      که نوفل عرض کرد ای پور ایمان

      کلام علمی تمامی اهل بدعت
      مخالف دین اسلام اند و آیت

      حقایق را کنند انکار اینان
      که از انکار اهلان سفسطه هان

      دلیلی گر که واحد آن خدایی
      دلیلت را پذیرا لا بدانی

      اگر گویی محمّد را رسالت
      نبی ما بین امّت صاحب آیت

      هم اینان مغلطه کاران ادیان
      چنان با سفسطه حرفی نمایان

      پذیرا لا علومت را اماما
      از اینان برحذر باشید جانا

      تبسّم کرد مؤلا روی نوفل
      دلیلی آستین دارم که نازل

      خدا با ما تمامی حال نوفل
      مرا خوفی نه ما را خوف باطل

      پشیمان می شود مأمون از این کار
      چو برهان آشکارا گردد ای یار

      برابر اهل توراتی گواهی
      دلایل آورم مبهوت مانی

      برابر اهلِ انجیلی به انجیل
      چنان برهان که انجیلی به تبجیل

      برابر اهل آیین هان زبوری
      دلایل آورم قطعی صبوری

      برابر اهل رومی ها که رومی
      چنان برهان به حیرت در زبونی

      که با هر مختلف ادیان زبانی
      سؤالی را که مطرح شد جوابی

      زمان را یاد رؤیت حق نایل
      چو ابطالی نمودم با دلایل

      که هر دینی رها آیین خود را
      کلامم را هر آیینی پذیرا

      که مأمون مضطرب مانَد به حیران
      پشیمان می شود آن لحظه نالان

      به جز خالق تعالا قدرتی لا
      که لا حول و لا قوّة هویدا

      که فردا صبح فضل آمد به خدمت
      سلامی عرض شد جان ها فدایت

      شما را دعوتی حاضر در این جمع
      ولایت دار ایمان همچو یک شمع

      وضو بگرفت تا حاضر خودی را
      به نوشیدن سُویقی شربتی را

      کمی نوشید یک کم داد ما را
      برون از خانه تا راهی به آن جا

      همان جایی که مجلس جلوه آرا
      سران مشهور ادیان حاضر آن جا

      محمد بن که جعفر با تنی چند
      میان اندیشمندان گوش بر پند

      جماعت از بنی هاشم در آن جمع
      ابی طالب گروهی جمع تا سمع

      گروهی لشکری فرماندهانی
      امامی چون که وارد صحن قیامی

      نشست جانا امام همراه مأمون
      دگر افراد قایم حکم قانون

      که اذنی داده شد فرمان جلوسی
      که مأمون با ولایت گفتگویی

      به جانب جاثلیقی کرد رو را
      که این ابن عمّ من فرزند موسا

      علی فرزند موسی ابن جعفر
      که سنجش آزمونی علم را سر

      رها کن عدل را بحثی کن آغاز
      طریق عدلی رها در بحث بی راز

      بگفتا جاثلیق ای حکمفرما
      چسان بحثی کنم من گفتگوها

      که آیین بین ما لا اشتراکی
      جوابی لا که مطرح من سؤالی

      به استدلال گر گوید سؤالی
      چو آیین مختلف مطرح جوابی

      پذیرا دین او لا منکرانیم
      جدا آیین ما ،لا ناتوانیم

      که ثامن حق بفرمودش در این جا
      که ای نصرانی ای دانا که گویا

      کنی اقرار اگر با دین انجیل
      شما را آورم برهان به تبجیل

      سؤالت را جوابی هر چه پرسی
      شنیدی منکرش لا ای مسیحی

      چنین اقرار شاهد آن خداوند
      جوابی گر به منطق بشنوم پند

      که هر چند در زیان خسران خودی را
      کنم رؤیت جوابت را پذیرا

      بخواهی پرس از من هر چه خواهی
      به منطق بشنوی گویم جوابی

      چه گویی راجع عیسی با کتابش
      کنی انکار یا تصدیق آنش

      به عیسی با کتابی اعترافی
      بشارت امتش حواریانی

      که چون حواریانی اعترافی
      که اقراری به عیسی با کتابی

      کنم انکار عیسی را بدانی
      نه تصدیقی به امّت خود پیامی

      که بعد از من رسالت ختم دینی
      محمّد مصطفی باشد یقینی

      هم او صاحب کتابی نام قرآن
      تکامل دین میان هر یک که ادیان

      دو شاهد عادلی آور که تصدیق
      که غیر از مذهبی تصدیق تحقیق

      هم اکنون عدل و انصافی رعایت
      سخن بشنو حقیقت را روایت

      که عادل نزد عیسی را روایت
      گواهی داد عیسی حکم آیت

      چنین مردی که عادل چیست نامش
      یوحنّا دیلمی باشد نشانش

      همان محبوب تر فردی به عیسا
      کنم اقرار تصدیقی یوحنّا

      تو را سوگند بر خالق جهانی
      کلامی را گواهی تا بیانی

      که یوحنّا بکردش اعترافی
      که از عیسی شنیدم این کلامی

      که بعد از من نبی خاتم بیاید
      محمّد از عرب حرمت بباید

      برایم داد عیسی خود بشارت
      که بر حواریان او را اشارت

      گواهی هر یک از حواریانی
      محمّد مصطفی ختم انبیایی

      بکردش جاثلیقی اعترافی
      که یوحنّا ز عیسی نقل هایی

      بشارت بر نبوت اهل بیتی
      وقوعش کی خدا داند نه عینی

      دگر فردی که شاهد آوریم ما
      که انجیلی قرائت بین ماها

      محمّد اهل بیتش امتش را
      تلاوت تا عیان گردد میان ما

      به رومی فرد نَسطاسی بفرمود
      ز انجیل سِفر سوم را بخوان زود

      که حافظ سِفر سوم بود نَسطاس
      قرائت کرد ما بین ایهاالناس

      دگر باری اشارت کرد امامی
      به رآس الجالوتی کردش خطابی

      تو هم انجیل می خوانی کن اقرار
      خورم سوگند بر جانم نه اصرار

      که سوم سِفر را خوان اعترافی
      که بیت اهلی محمّد را گواهی

      دگر باری قرائت سِفر سوم
      ز انجیلی تلاوت بعد دوم

      توقف کرد از خواندن کلامی
      نگاهی کرد جانب جاثلیقی

      تو را سوگند بر عیسی مسیحی
      به نام مادرش مریم قسیمی

      که هر یک پاک دامن در جهانی
      که بر انجیل آگاهم همانی

      سپس نامی قرائت کرد دانی
      که امّت ختم مرسل را نشانی

      کلام از قول عیسی را تلاوت
      که تکذیبی اگر کفری عنایت

      گواهی داد کردش اعترافی
      کلام انجیل را لا کذب دانی

      بپرس از من هر آن چیزی که دانی
      خبر بر ما ده از حواریانی

      که آنان چند تن بودند تمامی
      به اثنایی عشر اعلم لوقایی

      خبر ده هان به ما از عالمانی
      سه تن بودندشان هر یک به نامی

      یوحنا اکبری در باخ جایی
      یوحنا دیگری در قرقیسایی

      یوحنّا دیلمی در جا رجازی
      هم او بودش بشارت داد آری

      که نامی از پیمبر اهل بیتش
      میان امت بشارت اسرئیلش

      میان امّت که عیسی خود نمایان
      نشان از ختم مرسل بین ادیان

      خورم سوگند بر خالق جهانی
      که ایمان بر محمد خود بدانی

      که عیسی یا که موسی کرد تصدیق
      به هر یک انبیایی حکم تحقیق

      گمان کردم تو اعلم مسلمینی
      که علمت رو به بطلان شد یقینی

      تو گویی کم نمازی روزه ای را
      عبادت داشت عیسی آن مسیحا

      چه شد حالا بگو ای جاثلیقی
      که عیسی صائم الدهری ببودی

      نه تنها صائم الدهری که بودش
      که قائم لیل بودش در وجودش

      نمازی روزه هایی داشت عیسا
      چه علت جاثلیق گویی به ماها

      که در پاسخ بماندش جاثلیقی
      یقین دور از الوهیت یقینی

      که عیسی بنده ای باشد خدایی
      که ما بین حق و باطل را جدایی

      سؤالی دیگری پرسم که عیسا
      به أذنی لا که منکر مرده احیا

      کنی انکار لا أذن از خدایی
      برص هر مرده کوری را شفایی

      تو را گویم یَسَع پیغمبری یاد
      برص کوری چو عیسایی شفا داد

      چو عیسی روی آبی راه می رفت
      چو هر یک بندگانی رخت بر بست

      عبادت کرد خالق را ثنایی
      چو هر یک بنده در طاعت خدایی

      به رأس الجالوتی رو کرد امامی
      نبی حزقیل چون عیسی بدانی

      زمان را یاد در تورات مضبوط
      که بُخت النصر اسیران را که مربوط

      نبی حزقیل احیا مرده ها را
      که در تاریخ ثبت آمد هویدا

      بگیر این سِفر از تورات را خوان
      به خواندن آیه توراتی چه حیران

      تکانی خورد بر خود با تحیّر
      که رأس الجالوتی حیران تدبّر

      به نصرانی نمودش رو اماما
      چو عیسایی یَسَع حزقیل دانا

      محمد مرده ای را کرد احیا
      چو ابراهیم دانا طایران را

      چو موسی بن که عمران کرد احیا
      همان هفتاد تن هان کرد احیا

      ز تورات و زبور انجیل و قرآن
      یکایک این روایاتی بیان هان

      دگر باری ز رأس الجالوتی هان
      سؤالی از کتابی اشعیا دان

      همی گفت اشعیا دیدم کسی را
      لباسی کرده تن از نور اعلا

      حماری را سواری راه می رفت
      اشارت بر مسیحی کرد برگشت

      دگر کس را بدیدم با سواری
      که رو اشتر چه نوری همچو ماهی

      اشارت کرد بر ختمی رسالت
      گواهی ها حکایت شد روایت

      ز عیسی بشنوی انجیل راوی
      به آن سمتی روان جانب خدایی

      سؤالاتی دگر طرحی جوابی
      که انجیلی نخستین را نیابی

      متی مرقس یوحنّایی لوقا را
      کنی یادی دگر انجیل احیا

      کم آورد جاثلیقی کرد اقرار
      ندیدم تا کنون فردی که احرار

      به علمش آشکارا کرد حق را
      علومش را به هر شخصی هدایا

      به رعنا قامتی نازم خدایی
      به علمش مردمان را رهنمایی

      روایت از عیون اخبار نقلی
      خوشا شخصی به خواندن کرد عقلی

      خدایا شکر گویم کن عنایت
      که با ید خود ولی را کن هدایت
       
      ولی اله بایبوردی
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۸ ۲۲:۲۰
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و طولانی بود خندانک
      ولی اله بایبوردی
      ولی اله بایبوردی
      دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ ۰۸:۱۸
      سلام استاد ارجمند جناب استکی عزیز
      سپاس از حضور سبزتان
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      کبری یوسفی
      يکشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۸ ۱۴:۵۹
      سلام ودرودبرشما استاد بزرگوار
      درودخدا برشما احسنت ودس درست
      خانه ات آباد عاقبتت بخیر باخانواده بسیار عالی وآموزنده
      اجرتون با امام رضا درخت دانشتون پربار ان شاءالله
      درپناه خدای مهربان آمین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ولی اله بایبوردی
      يکشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۸ ۱۵:۲۰
      سلام سرکار خانم یوسفی
      سپاس از همراهی تان
      در پناه حق خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی رفیــــعی وردنجانی
      يکشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۸ ۱۸:۰۸
      خندانک خندانک اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي  و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ. خندانک خندانک
      .......
      سلام و ارادت استاد بزرگوار جناب بایبوردی عزیز
      عالی و ارزشمند...دستمریزاد استاد
      خندانک عید ولادت حضرت ثامن الحجج علیه السلام مبارک خندانک
      در پناه خدا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      ولی اله بایبوردی
      ولی اله بایبوردی
      يکشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۸ ۲۰:۴۳
      سلام استاد ارجمند جناب رفیعی عزیز خندانک
      سپاس از همراهی تان خندانک
      عید ولادت حضرت ثامن الحجج علیه السلام مبارک خندانک
      پایدار باشید به مهر خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      فرشته گرامی (دیبا)
      يکشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۸ ۱۸:۳۳
      درود بر شما استاد زیبا کلام و ارجمند

      بسیار زیبا بود ...........راوی متبحری که مخاطب را بارها به خواندن
      ترغیب میکند.....احسنت

      تبریک عرض میکنم
      قلمتان همواره مانا خندانک خندانک
      ولی اله بایبوردی
      ولی اله بایبوردی
      يکشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۸ ۲۰:۴۴
      سلام خانم گرامی
      سپاس از همراهی تان....
      با تشکر از اظهار نظر زیبایتان...
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مرغ آمین
      دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ ۲۰:۱۷
      درود
      بسیار زیبا خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ولی اله بایبوردی
      ولی اله بایبوردی
      دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ ۲۲:۰۹
      سلام
      سپاس از همراهی تان
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جواد  رفیعی  (جواد)
      دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ ۲۰:۴۶
      سلام استاد
      عالی سرودید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ولی اله بایبوردی
      ولی اله بایبوردی
      دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ ۲۲:۱۱
      سلام جواد آقا رفیعی گرامی
      سپاس از همراهی تان
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ ۲۰:۵۱
      .



      سلام استادگرامی
      بهره بردم از شعر ارجمند تان
      مستدام باشید انشاء الله

      خندانک خندانک خندانک
      ولی اله بایبوردی
      ولی اله بایبوردی
      دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ ۲۲:۱۲
      سلام استاد ارجمند جناب انصاری گرانمهر
      سپاس از حضور سبزتان خندانک
      تشکر از همراهی تان
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0