پروانگی 🌹
خندیدی و شال از سرت افتاد
عاشق شدم ای داد و ای بیداد
برق نگاهِت تو چشام خورد و
چشمای زیبات ؛ کار دستم داد
صدایِ تو موسیقی پاپه
برایِ منِ خسته تسکینه
آرامشم باش و صدام کن باز
لحنِ صدات آروم و شیرینه
تو چشم تو پروانه می رقصه
آروم و بی پروا و تو خَلسه
عاشق که میشی ترس میمیره
پروانه از آتیش نمیترسه
پروانگی با تو چقدر خوبه
این دل فقط واسه تو میکوبه
دوس دارم این روزا بشه تکرار
عاشقی از روزای محبوبه
وقتی که نزدیکی دلم قرصه
قلبم فقط از عشق می پرسه
میخندی و زخمامو میبندم
خوب میشه زوده زود یک دو سه
از فاصله و دوری میترسم
از بی تو بودن ها گریزونم
لیلی ترینم باش و عاشق شو
ببین برای تو چه مجنونم
#مژگان_بختیاری (پرتو)
از مجموعه در حال نگارش : پروانگی
___________________________
باید برگردم 🌹
باید برگردم این روزا
به آغوش تو محتاجم
اگه درکم کنی شاید
ببینی رو به تاراجم
منو بارون منو گریه
منو روزای تنهایی
یه روزی برمیگردم باز
میگن می ارزه رسوایی
میدونم تنهایی سخته
میخوام بیام بمونم بات
منو عشق و یه دنیا حرف
بگم که خالی بوده جات
نذاشتم جای خالیت رو
کسی پر کنه تو قلبم
عزیز من خیالت تخت
تویی اون عشق دلچسبم
#مژگان_بختیاری (پرتو)
از مجموعه در حال نگارش : پروانگی
_______________________________
شک🌹
یه حسی دارم این روزا
مثِ افسردگی حاد
همش سیگار رو سیگار
مثِ سرگردونی باد
یه چند وقتیه که انگار
همش حرفاتو گم کردی
همش بهونه میاری
بگو چرا باهام سردی ؟
بگو اشتباهه حدسم
اینکه دلت جایی گیر نیس
نکنه که درست باشه؟
فقط نکن چشاتو خیس
اگه دنیات آرومه
اگه با اون خوشبختی
ولم کن زیر این آوار
اینم میگذره با سختی
حلالت میکنم تا که
نگی بد بودی و رفتم
آخه میدونی اینو که
چقدر تو عشق سر سختم
من از این راه برگشتم
میرم به سمت تنهایی
برو دیگه تمومش کن
از امشب دیگه آزادی
تو رو از دست دادم من
سرِ یه شکِ بیهوده
نمیتونم بگم خوبم
منو کشته همین توده !
#مژگان_بختیاری (پرتو)
از مجموعه در حال نگارش : پروانگی
بسیار زیبا بود ند