سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        سایه مجهول

        شعری از

        نسترن کوشکی(پاییزی)

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۶ آذر ۱۳۹۷ ۱۲:۰۱ شماره ثبت ۶۹۵۳۰
          بازدید : ۵۰۲   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نسترن کوشکی(پاییزی)
        آخرین اشعار ناب نسترن کوشکی(پاییزی)

        گه گاهی او مرا مینگریست
        سایه اش را
        از روی دیواری
        که اقاقی ها دوره اش کرده بودند
        همچو اختران‌شب میدیدم
        گنگ و آرام بود
        التهاب تپش های قلبش
        یک به یک‌ زیر و برم را می ربود
        گرم‌میشد سراپای تنم از بویش
        بوی خاک نم باران زده میداد
        آنچنان کرد مرا مست
        به یکباره شدم‌مدهوشش
        زد هوا و حال قلبم را همان سایه مجهول بهم
        زان شب همه شب منتظرش میماندم
        که بیاید و بگوید به من
        چه کسی است چه میخواهد ز من
        سایه اما دگرش باز نیامد ز شب
        من، حیران و پریشان و غضب
        دل در بند کسی بود که دیگر نبود
        سایه رفت،
        اما دلم را بربود
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۱:۰۵
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        بسیارزیبابود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۸:۳۱
        درود بانو
        بسیار زیبا بود خندانک
        مجید شیاسی  مجید
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۰۶:۵۶
        سلام بسیارزیبا و پراحساس درودبرشما
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۱:۲۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک ممنون بانو
        کبری یوسفی
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۴:۰۹
        سلام بزرگوار
        زیباست
        دروتان
        در پناه حق خندانک خندانک خندانک

        شهرام مودب
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۴:۴۲
        دل در بند کسی بود که دیگر نبود
        قلمتان نویسا بانو
        درودتان خندانک
        سعید فلاحی
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۴:۵۰
        درود بی پایان
        عالی
        خندانک
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۵:۴۱
        تشکر دوست گرامی خندانک خندانک
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۵:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        داریوش عرفانی(محزون)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۸:۱۱
        سلام و درود
        قلمتان سبــــــــــز
        خندانک خندانک
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۱۹:۵۲
        بسیار تشکر خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۲۰:۱۰

        شاعر فرزانه
        سرکار خانم نسترن کوشکی
        آفریده ات چقدر زیبا و آشناست اگر چه در دست نیست
        رویایی عاشقانه- رومانتیکی دل انگیز ...
        عالی بود
        سلام
        فائزه طاهری(ماهور)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۲۲:۰۶
        درود بانو👏👏👏👏👏
        به جمع ما خوش آمدید🌺🌺🌺🌺
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        يکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ ۱۵:۲۴
        مرسی دوست عزیزم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۲۲:۱۲
        دل در بند کسی بود که دیگر نبود
        سایه رفت،
        اما دلم را بربود
        درودتان بانو پائیزی گرامی
        بسیار زیباااااااا و دلنشین
        خندانک خندانک خندانک
        رسول رفیقی
        شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ ۲۳:۲۳
        عاشقانه ای بسیار زیبا از پنجره ی چشم کسی که معشوقه ی داستان بوده و حس رئالی که به نظر من از یک زمان و مکان کاملا حقیقی بیرون زده🌷🌷🌷 درود شاعر گرامی 🌷🌷🌷شاید معشوقه ی داستان اونقدر جذاب بوده که صاحب یک سایه ی رهگذر رو میخکوب و مات و مبهوت کرد برای مدتی و شاید سایه سفر کرد برای فرار از جنون درد عشقی که نزدیک بود به اندازه ی دیدن ولی دور به وسعت حس نرسیدن🌷🌷🌷
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        يکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ ۱۵:۲۴
        نحایت تشکر،بخاطر نقد بسیار زیبا و زاویه دید رومنتیک :30 خندانک برداشتی زنده و در عین حال عاشقانه، برداشتی که دوست د‌ارم خیلیا اینطوری درکش کنن.عالی بود ممنون خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید چرخچی
        يکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ ۰۰:۳۵
        درود بر شما خندانک
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ ۱۹:۳۳
        با سلام
        ابتدا عذر مرا پذیرا باشید که بی تعارف مینویسم.
        چون شما تازه شروع به کار کردید و این نکته را هم در شعر قبل اشاره کردم لازم دانستم دوستانه مواردی دیگر را هم اشاره کنم که با این تعریف های همیشگی که باعث امید میشود ولی باعث صعود به قله های پیشرفت نمی شود در همان کوهپایه نشینید و با دوستان چای بخورید.
        این اثر از لحاظ احساس شاید توانسته باشد جزیی از احساسات شاعر را بیان کرده باشد اما اگر ما بخواهیم همین چیزهای دم دستی را بیان کنیم پس شعر چه فرقی با نثر دارد؟؟؟شعر متفاوت بیان کردن نثر است مثلا ما همیشه میشنویم باران می بارد اما وقتی میگوییم آسمان زاز میزند کلام را شعرگونه میکنیم
        این شعر یک کار نیمایی نیست و اولین چیزی که در خوانش شعر بنظر میرسد دست اندازهای فراوانیست که باید رفع شود
        وقتی به شعر می نگریم متوجه اشکالات صرف و نحو بسیاری میشویم یعنی شما با چابجا کردن فعل و فاعل به هیچ وجه نمیتوانید یه نثر را شعرگونه کنید یک مثال آنچنان کرد مرا مست...
        نکته ی بعدی استفاده از حروف اضافه به شکل کهن آنها می باشد یعنی از را ز بنویسیم
        حتی وقتی در بطن این کار کاووش میکنیم به نثرهای معمولی بسیاری میرسیم که خواسته اید با یک کلمه مثل همچو آنرا تشبیه کنید
        شاید تشبیه ساده ترین آرایه ی ادبی باشد که نوشته ی شما از آن بهره ای نبرده است
        میشود گفت وقتی غضب و شب را قافیه قرار دادید احتمالا از قافیه شناسی باخبرید و این نکته در دل تاریک مسیر امروزی شعر فانوسی ست که راه را از بیراهه به شما نشان میدهد.
        حال امیدوارم اگر به دندان پزشکی مراجعه کردیم تمامی دندانهای ما را نکشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        مخلصون و مخلصات
        یاعلی
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        نسترن کوشکی(پاییزی)
        چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ ۲۰:۲۹
        سلام خیلی ممنون از نقدتون،نقده دیگه عذر خواهی لازم نیست،سعی میکنم به تذکراتتون توجا کامل رو داشته باشم،شما تشریف بیارید ما یه دندون اضافه هن بهتون میدیم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0