سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        بغض

        شعری از

        شهرام مودب

        از دفتر صاع نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۴۲ شماره ثبت ۶۵۸۵۵
          بازدید : ۱۵۷۸   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شهرام مودب
        آخرین اشعار ناب شهرام مودب

        باز باران، بی ترانه، وایِ من
        باز ناقوسِ شکستن های من

        با هجومِ قطره ها در این فلات
        کرده طغیان، زنده رودِ خاطرات

        دل شکستن های بی پایانِ تو
        فالِ نحسِ من، تهِ فنجانِ تو

        قلبِ مصلوبِ مسیحاییِ من
        از تو ای یارِ یهوداییِ من

        گفتم ای جانم! نرنجانم مدام
        دین نداری، لااقل قدری مرام

        مردِ این میدان اگر که نیستی
        لااقل نشکن حریمِ دوستی

        کس نکرده اینچنین با دشمنان
        بس کن این مجنون کُشی، لیلای جان!

        هر چه گفتم، باز آزردی مرا
        در بهاری سبز، پژمردی مرا

        قهوه ی فنجانِ من تبخیر شد
        فالِ من هم عاقبت تعبیر شد

        بعد از آن، دیوانه ای شاعر شدم
        می زدم حرفِ دلم را با خودم

        گاه هم، هم صحبتم از بی کسی
        هر کَس و ناکَس شد از هر مجلسی

        در میانِ کوچه ها با هر قدم
        در بدر به این در و آن در زدم

        هر چه کردم، کم نشد سوزِ دلم
        موسمِ سوز آمد و مستأصلم

        در سقوطی سرد، این پژمرده برگ
        لحظه ها را می شمارد تا به مرگ

        بگذریم از شکوِه ها و ناله ها
        از دلِ غرقِ به خون، چون لاله ها

        حضرتِ عشق است عالی مرتبه
        نشکند با این ستم ها کبکبه

        ما اگر دادیم سر در پای عشق
        باز می مانیم با سر، پای عشق

        شاعر: شهرام مؤدب
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ۰۸:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما خندانک
        زیبا قلم زدید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ۰۱:۴۴
        سلام و ارادت
        ممنون از نگاه زیباتون بانو عجم بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ۱۸:۵۷
        درود گرامي
        زيبا و شورانگيز بود
        مزين به نقد استاد زارع عزيز خندانک خندانک خندانک
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ۰۱:۴۵
        درود و عرض ادب و احترام
        سپاسگزارم استاد استکی گرامی خندانک
        ارسال پاسخ
        عليرضا حكيم
        پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ۰۰:۴۹
        درودها جناب مودب عزیز
        شعر زیبایی است اما از آنجایی که اجازه نقد داده اید در پی فرمایشات جناب زارع و حضرت عالی بهتر است کمتر از اختیارات شاعری استفاده کنیم قافیه های( شدم و آخرم) (مستاصلم و غمم) فکر نکنم از این قاعده پیروی نکنند چون برای یافتن حرف روی اصل واژه را در نظر می گیریم و نتیجه می گیریم که حرف روی یکسان ندارند بلکه حرف(م) در واژه های فوق الحاقی هستند
        و اگر حرف الحاقی را به حساب نیاوریم قافیه وجود ندارد
        موفق باشید گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ۱۸:۰۳
        درود بر استاد مودب گرامی خندانک
        مثنوی زیبا و رسایی بود با ارتباط طولی مناسب، و تعابیری بکر و دلنشین همچون:
        فال نحس من ته فنجان تو خندانک

        یا نکن با دشمنانم دوستی
        مرد این میدان اگر تو نیستی
        خندانک خندانک خندانک
        جسارتاً در بیت:
        درد دل کرد این دلم از بی کسی
        با کَس و هر ناکَسِ هر مجلسی
        قافیه ایراد داره
        مگر اینکه (بی کَسی)بصورت (بی کِسی) خونده بشه
        که در این صورت قافیه درست میشه ولی شعر دچار افت زبان میشه.

        شاد و تندرست باشید خندانک
        شهرام مودب
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ۲۱:۴۶
        سلام و عرض ادب شاعر توانا جناب زارع گرامی،
        باعث خوشحالیه که سروده ی ناقابلم مورد پسند شاعر توانایی چون شما قرار گرفته. گوارای وجودتون.
        بسیار هم ممنونم که در این زمانه ی پر مشغله، وقت می ذارید و جهت بهبود شعر، راهنمایی می فرمایید. درستش اینه که شاعر در برابر نظرات و نقدها سکوت کنه و اون دسته از انتقاداتی که واردند رو به کار بگیره. به دیده ی منت روی نکته ای که فرمودین بیشتر فکر خواهم کرد. اما از اونجایی که به نکته ی به ظاهر ساده اما بسیار ریز و عمیقی اشاره فرمودین، اجازه می خوام که دانسته های خودم رو در این خصوص بگم؛ شاید مورد استفاده دوستان واقع بشه.
        بر خلاف تصور عموم، نکات ریز قافیه بسیارند. از جمله همین نکته ی ظریفی که اشاره کردین. جملات زیر، خلاصه ای از نوشته های دکتر سید مهدی موسوی هست که کاملش توی وب در دسترسه:

        مثال برای حرف رَوی متحرک: «بربری» و «برادری». همانجور که گفتیم «ی» و مصوت های کوتاه انتهایی را حذف می کنیم یعنی می شود «بربَر» و «برادَر» که در آنها «فتحه» و صامت های بعد از آن یعنی «ر» یکی هستند.
        نکته ی آخر: اگر حرف روی متحرک باشد (یعنی «مصوت کوتاه» یا «ای» به آن متصل باشد) و آخرین مصوت قافیه، «مصوت کوتاه» باشد این مصوت کوتاه می تواند تغییر کند! اگر به زبان ساده و با مثال بخواهیم توضیح دهیم مثلا قبلا خواندیم که «بربری» و «برادری» با هم قافیه هستند، چون بعد از حذف «ای» مصوت کوتاه فتحه یکی است و «ر» هم حروف رَوی بوده و مشترک است. اما چون این حرف روی (در اینجا «ر») متحرک است مصوت کوتاه آخر قافیه (در اینجا «فتحه» یا َ ) می تواند تغییر کند و مثلا دلخوری یا فرفِری هم می توانند قافیه محسوب شوند.

        با مطالعه ی این منبع و منابع دیگر به این نتیجه رسیدم که واژه های "کَسی" و "مجلِسی" می توانند هم قافیه باشند. چون با توجه به نکته ی آخری که گفته شده، با حذف حرف "ی" از آخر این کلمات، باقیمانده ی قافیه چنین خواهد بود:
        یک مصوت کوتاه ( " َ " در کَسی و " ِ " در مجلِسی) به علاوه ی یک صامت (حرف "س")
        شبیه کلمات دلخوری و فرفِری که گفته شد هم قافیه اند و با حذف حرف "ی" از آخر این کلمات، باقیمانده ی قافیه چنین خواهد بود:
        یک مصوت کوتاه ( " ُ " در دلخوری و " ِ " در فرفِری) به علاوه ی یک صامت (حرف "ر")

        و نکته آخر اینکه، معانی حرف "ی" در واژه های "بی کَسی" و "مجلسی" متفاوتند. "بی کَسی" به معنای بی کَس بودن و "مجلسی" به معنای هر مجلس هست که این دلیل و دلیل قبلی موجب شدند این دو واژه رو هم قافیه در نظر بگیرم.
        باز هم صمیمانه از ابراز نظرتون سپاسگزارم و پیگیر اشعار خوبتون خواهم بود ان شاءالله.
        منصور باشید. خندانک
        سجادمیردادی(درویش)
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ۰۶:۲۲
        درود خندانک خندانک خندانک
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ۰۱:۴۷
        سپاسگزارم ادیب گرانمایه خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۲۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ۰۱:۴۴
        درود و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        مرتضی سلیمی
        چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ۱۲:۵۶
        سلام
        لذت بردم از خواندن شعرتان گرامی
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ۰۱:۴۸
        سلام شاعر بزرگوار جناب سلیمی عزیز
        گوارای وجود نابتون خندانک
        ارسال پاسخ
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۱۶
        سلام من رو پذیرا باشید شاعر گرانقدر جناب حکیم گرامی،
        ممنون از نگاه زیباتون.
        بینهایت سپاسگزارم از نظر مفید جنابعالی. حتما از نظر شما بهره خواهم جست و به دنبال منابع بیشتر خواهم رفت. اما اجازه می خوام اندک دانسته هایم رو به اشتراک بگذارم، بلکه مفید واقع بشه.
        همانطور که اشاره فرمودین، حرف "م" در واژه های مذکور، الحاقی هستند. فقط یک نکته خیلی ریز در اینجا نهفته هست که معنی و نقش حرف "م" هم در این واژه ها یکسان نیست. به عنوان مثال، حرف "م" در "شدم" به عنوان شناسه و در "شامِ آخرم" به عنوان ضمیر متصل است. "شدم" به معنی "من شدم" و "شامِ آخرم" به معنی شام "شامِ آخرِ خودم" هست و بنابراین حروف الحاقی با معنای یکسان نیستند. به عنوان مثال حرف "م" در هر دو واژه ی "دستم" و "زبانم" به عنوان ضمیر متصل و به معنی "دستِ من" و "زبانِ من" هست که با حذف این حروف الحاقی، واژه های "دست" و "زبان" هم قافیه نخواهند بود و شاعر مجاز به بکارگیری آنها نیست. به همین ترتیب، معنای حرف "م" در واژه ی "مستأصلم" به معنی "مستأصل هستم" و در واژه ی "کوهِ غمم" به معنی "کوهِ غمِ من" هست. نمونه هایی از غزلیات جناب مولانا را جهت توضیح بیشتر، تقدیم می کنم:

        بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم
        ازیرا نعل اسبت را به هنگام چرا گردم
        امانی از ندم دادی نه لافیدی نه دم دادی
        زهی عیسی دم فردم زهی باکر و بافر دم
        چو دخلم از لبی دادی که پاک آمد ز بیدادی
        کی داند وسعت خرجم کجا گشته‌ست هر خرجم

        (در این سروده، اگر حرف الحاقی "م" از واژه های "گردم" و "خرجم" حذف شوند، باقیمانده ی واژه ها که "گرد" و "خرج" هستند، نمی توانند هم قافیه شوند. اما چون معانی حرف "م" در این دو واژه متفاوته، قافیه درست هست)

        و نمونه هایی دیگر:

        سر برمزن از هستی تا راه نگردد گم
        در بادیه مردان محوست تو را جم جم
        ور پرد چون کرکس خاکش بکشد واپس
        هر چیز به اصل خود بازآید می دانم

        دوش می گفت جانم کی سپهر معظم
        بس معلق زنانی شعله‌ها اندر اشکم
        شه بگوید تو تن زن خویش در چه میفکن
        که ندانی تو کردن دلو و حبل از شلولم

        اطلاعات بنده در این حد است و سعی می کنم باز هم در اینباره تحقیق بیشتری بکنم. اگر نکات جدیدی یافتم حتما استفاده خواهم برد و به اشتراک خواهم گذاشت ان شاءالله.
        باز هم از شما و سایر دوستانی که جهت اعتلای ادب تلاش می کنند صمیمانه تشکر می کنم.
        بر فراز باشید. خندانک
        حمیدرضا محمودی (ناجی)
        شنبه ۱۶ تير ۱۳۹۷ ۲۳:۰۲
        درود بر جناب مودب بزرگوار
        شعر تا پایان مخاطب را همراه می کند
        بسیار زیبا خندانک پایدار باشید
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        يکشنبه ۱۷ تير ۱۳۹۷ ۰۲:۴۲
        گوارای وجودتون شاعر گرانقدر خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۲۱ شهريور ۱۳۹۷ ۱۸:۵۶
        سر زدیم احساس اگر در پای عشق
        باز می مانیم با سر، پای عشق........................ خندانک
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۷ ۰۰:۰۸
        درود بانو رحیم زاده گرامی
        قدردان حضورتان هستم خندانک
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۲۳ شهريور ۱۳۹۷ ۱۴:۰۳
        درود و سلام خدمت استاد گرامی جناب مؤدب
        بسیار زیبا، نغز و دلنشین
        پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        جمعه ۲۳ شهريور ۱۳۹۷ ۱۷:۳۰
        درود و عرض ادب
        گوارای وجود نابتون
        مانا بمانید خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا ناظمی ناظم
        پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۳۷
        درودتان استاد
        زیبا وسرشار در اوج شاعرانگی
        قلم تان نویسا
        افکارتان جاودان خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0