سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        رفیق وفادار

        شعری از

        علیرضا مسیحا

        از دفتر عاشقانه نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۴:۱۵ شماره ثبت ۶۰۸۸۲
          بازدید : ۶۷۱   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا مسیحا

        چنین گفت پیری به فرزند خویش
        که در مسلک دین و آئین و کیش
        بود تا ابد نفرت آنسوی عشق
        چه از مردم چین چه شهر دمشق
        تنفر زمانی پدیدار گشت
        که عاشق ز معشوق بیزار گشت
         
        ولی روز و شب فکر دیدار بود
        به فکر زمانی که او ، یار بود
        به لب لعن و نفرین بسیار داشت
        دلی منتظر بهر دیدار داشت
        نهانی به خود می زد هر دم تشر
        چرا خرمن عشق ما زد شرر؟،
        کسی همچو من عاشق او نبود
        کسی همچو او ، لایق من نبود؟!
        دو چشمم برایش شده اشک و خون
        چرا او چنین شد دچار جنون؟!
         
        چو مردم ببینند حالم چنین
        دو زانو بغل کردم همچون جنین
        بدون خبر از دل زار من
        شب و روز دادند آزار من
        که دیوانه این لعن و نفرین ز چیست
        شکایت ز هجران او بهر چیست؟
         
        بیائید در خانه اندر اتاق
        که گویم من از شرح درد فراق
        به قاموس من ، بی وفایی نبود
        در آئین عشقم ، جدایی نبود
        به خوشحالی یار ، خوش بودمی
        صفا بود و مهر و محبت همی
        به یکرنگی من قسم خورده بود
        که گر من نبودم ، هم او مرده بود
        نبودی برایش به مانند من
        نه فرزندهایش نه حتی که زن
        چگونه کنون می کند دشمنی
        چرا دوست دارد نباشم دمی؟!
        چه کردم که اینگونه کرده قصاص؟!
        گناهم چه بوده که دادم تقاص؟!
        اگر اینچنین بد شدم ، بهر چیست؟
        جواب رفاقت که اینگونه نیست
         
        الهی اگر می پسندی چنین
        که رسوای عالم شوم در زمین
        و او شاد باشد از این ماجرا
        کند عیب من نقل در هر سرا
        چنانم زمین زن که وقتی شنید
        کند شکر الله پاک و مجید
         
        ولی گر دلت سوخته بهر من
        و دانی دلیل چنین قهر من
        تو آگاهی الله از باطنم
        که بهرش رفیقم و یا خوائنم؟
        اگر حق در این ماجرا با من است
        که غمگین از او جان و حتی تن است
        نمی گویمت که فقیرش نما
         و یا پیش مردم حقیرش نما
        دعا میکنم تا که عاشق شود
        به لطف تو همواره لایق شود
        الهی همیشه شود قدر دان
        به هرکس که کرده محبت به آن
        طلبکار مردم نباشد چنین
        بگیرد دودستان اهل زمین
        به نیکی بماند ز او یادگار
        وجودش شود غرق پروردگار
         
        اگر بر لبم لعن و نفرین  اوست
        تو دانی که دارم ورا همچو دوست
        همیشه برایش دعا کرده ام
        به نیکی من او را صدا کرده ام
         
        ز درگاه لطفت خدای علیم
        کرم کن به ما قلب پاک و سلیم
        الهی چنان کن سرانجام کار
        تو خوشنود باشی و ما رستگار
         
        #علیرضا_مسیحا
        پنج شنبه
        02/09/1396
        ساعت:22:12
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۴ آذر ۱۳۹۶ ۱۹:۰۰
        درود مسیحای گرامی
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        عاشقانه مناجات گونه
        جسارتا تظمین را مشخص می نمودید بهتر نبود؟ خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        شنبه ۴ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۵۴
        سلام و ارادت خندانک خندانک خندانک
        کماکان از سروده هایتان استفاده می کنم خندانک خندانک خندانک
        موفق باشید بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        درود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0