سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        خاک تو سر

        شعری از

        محمد خسروی فرد

        از دفتر مهر نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶ ۱۷:۰۷ شماره ثبت ۶۰۳۵۶
          بازدید : ۵۳۲   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد خسروی فرد
        آخرین اشعار ناب محمد خسروی فرد

        سوی من آمد زن گردشگری
        روسری افتاده و خاک تو سری
        از خجالت صورتم افتاده بود
        او ولی در گفت و گویش ساه بود
        آنچه فهمیدم من از آن گفت و گو
        بهر گردش می رود هر سمت و سو
        گفتم او را با اشاره از حجاب
        دیدم او از ما نوشه یک کتاب
        چون ندید از من کمک مجبور شد
         دست من داد آن کتاب و دور شد
        در ره خواندن چو سرگردان شدم
        از همین رو فکر برگردان شدم
        او ز من بهتر مرا فهمیده بود
        رنج من را دیده و رنجیده بود
        او چنین آورده بود در آن کتاب
        هر که مختار است برای انتخاب
        در ادامه گفته بود از اختلاس
        از ربودن های شیک و با کلاس
        از جوانان تنومند و قشنگ
        اعتیاد و گوشه گیری و سرنگ
        او سخن ها گفته بود از ازدواج
        تا جدایی ها و درد بی علاج
        خود فروشی ها و انواع فساد
        فقر و فحشا و نبود اعتماد
        چون کتاب آمد حدود نیمه ها
        او سخن ها گفته بود از بیمه ها
        از حضور دکتر و فرد مریض
        نسخه های پر ملات و بس عریض
        گفته بود از وضع بیکاران ما
        دشت های خشک و بی باران ما
        از وجود عده ای مدرک به دست
        صنعت بی رونق و همواره پست
        در ادامه گفته بود از کاستی
        بانک ها و سود ها و راستی
        همچنین او گفته بود از ریز گرد
        از تقابل های بیماران و درد
        او ز من بهتر مرا فهمیده بود
        چون کتابش را به من بخشیده بود
        پیش خود گفتم چنین پس آخریم
        نه زن بدبخت که ما خاک تو سریم
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ۲۰:۵۰
        درود گرامی
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه ما خندانک خندانک خندانک
        محمد خسروی فرد
        محمد خسروی فرد
        دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۰:۳۴
        درود و سپاس فراوان از استاد استکی خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ۱۳:۱۳
        درودها ارجمند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد خسروی فرد
        محمد خسروی فرد
        دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۰:۳۳
        درود و سپاس فراوان از استاد انصاری خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۲۲:۰۸
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0