سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        كعبه و بتخانه

        شعری از

        باقر رمزی ( باصر )

        از دفتر به جهنم سرد خوش آمدید نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۱۹ شماره ثبت ۴۹۰۶۹
          بازدید : ۶۸۱   |    نظرات : ۴۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        نتیجه تصویری برای کعبه
        كعبه و بتخانه
         
        از رياكارى رندان دل بيگانه بسوخت
        وز سر مى‏ زدگان ساغر و پيمانه بسوخت
         
        ز كدامين نمك اين زخم چنين مى‏ سوزد
        كه ز هر سوز كنون عاقل و فرزانه بسوخت
         
        درد هجرى كه در اين دير مغان آوردند
        غافل از دوش و دل از صحت افسانه بسوخت
         
        آن چراغى كه عدم بر دل كاشانه فروخت
        ز قبس سوسن و آلاله و كاشانه بسوخت
         
        برو اى شمع ريايى كه ز هر مردم چشم
        خرقه‏ ى مِى زده با جامه‏ ى پروانه بسوخت
         
        ما و كف حلقه و دف گرد منا مى‏ گرييم
        كه ز تزوير و گنه كعبه و بتخانه بسوخت
         
        دل بسوز از سر تحريف كلامش هيهات
        كه روايتگر و قرآن چه غريبانه بسوخت
         
        طعمه‏ ى چرخ و فلك دانه و دام است هنوز
        صيد اين گردش دون در پى هر دانه بسوخت
         
        لاف سر مستى مزن باصر و حكم است چنين
        كه در اين شهر بسى حكم حكيمانه بسوخت
         
        باقر رمزی باصر
        69/2/13  مشهد مقدس
        ۹
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۵۵
        ز كدامين نمك اين زخم چنين مى‏ سوزد


        كه ز هر سوز كنون عاقل و فرزانه بسوخت
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادباصر
        عارفانه عاشقانه ی زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        نیما آسمند
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۲۰
        کین همه گفتندو این افسانه را پایان نیست
        درود و سپاس
        مسعود خلیق اخلاقی
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۱۷
        درود بر شما استادم
        ریبا بود
        و زیبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۲۵

        درود بر استاد رمزی عزیز
        از واژه های بکر بهره بردید و شعری بسیار زیبا و خیال انگیز سروده اید
        حظ بردم بزرگوار

        آن چراغى كه عدم بر دل كاشانه فروخت


        ز قبس سوسن و آلاله و كاشانه بسوخت





        برو اى شمع ريايى كه ز هر مردم چشم


        خرقه‏ ى مِى زده با جامه‏ ى پروانه بسوخت

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مرتضی حاجی آقاجانی
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۲۵
        بسیار زیبا و دلنشین سرودید بزرگمهر
        خندانک خندانک خندانک خندانک
         آرزو محمدزاده
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما عالی بود

        كه در اين شهر بسى حكم حكيمانه بسوخت
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        عظیمه ایرانپور
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۱۵
        درود بر شما
        زیباست خندانک
        فريدوني ( شهزاد)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۱
        درود
        مجنون ملایری
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۳
        با سلام استاد بسیار زیبا
        جواد مهدی پور
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۰
        درود بر شماااااا
        خندانک خندانک خندانک
        جلال پورسلیمانی
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸
        سلام جناب باصرعزیز.غزل پرمحتواست اما حقیر احساس میکنم اندکی با عجله سروده اید.برخی مصرعها گنگ و برخی نیاز به تصحیح و ویرایش داردمثلاً این بیت:
        برو اى شمع ريايى كه ز هر مردم چشم
        خرقه‏ ى مِى زده با جامه‏ ى پروانه بسوخت
        یا مصرع اول بیت آخرازنظروزن صحیح نیست که با کسب اجازه از حضرتعالی اینگونه صحیح تر است:
        لاف مستانه مزن باصر و حكم است چنين
        شکّی نیست که درخدمت شاعری هستیم تواناوبااستعدادو فهیم اما......به گمانم کمی عجول
        ماناباشیددوستگرامی خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۳۶
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        هوشنگ زاهدی
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۱۲
        درود بر جناب رمزی عزیز و گرامی
        سروده ای زیبا بود
        برقرار باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شریف شریفیان
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۵۳
        درود بر حضرت رمزی گرامی

        عالی بود

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۵۹
        جناب آقای رمزی عزیز، سلام علیکم.
        ......................................................
        دوست دارم اگر، قابل بدانید...گاهی درموردِ بعضی مفاهیمِ مضامینِ اشعارتان.......صحبت داشته باشیم....قبلاً هم عرض کرده ام خدمتتان.......زیبا هستند ...ولی، گاهی....خواننده را، سردرگُم می کنید......یک بارفرمودید که همه چیزرانباید آشکارگفت.........درباره ی بعضی مسائلِ شعری با شما موافقم........ولی اگرقرارباشد...خواننده درست متوجّه منظورِ مانگردد.....چه فایده ازسُرودن....شاید،منِ خواننده...قدرتِ درکِ معانی اشعارِ شمارانداشته باشم......شما که نمی توانید بگویید : حالا که نمی فهمی، نخوان........شعری که انتشارداده شد...ازحیطه ی اختیارِ سراینده خارج شده........نمی دانم.........،من نمی توانم...یک(احسنت وآفرین) بنویسم و........(دیگرهیچ)........وشما هم می توانید بفرمایید که: به توچه.....،ببخشید.......یکی دوجا هم به نظرم رسید.....،ویرایش لازم دارد...بخصوص......یک مصرع به آخرمانده.......خود دانید...موفق باشید انشاءا......... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۰۶
        طعمه‏ ى چرخ و فلك دانه و دام است هنوز


        صيد اين گردش دون در پى هر دانه بسوخت

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        درود بر شما و قلمتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۰۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوطالب زارع
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۳۷
        ز كدامين نمك اين زخم چنين مى‏ سوزد


        كه ز هر سوز كنون عاقل و فرزانه بسوخت خندانک خندانک خندانک
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۲
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        حبیب رضایی رازلیقی
        چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۴۸
        خندانک خندانک خندانک

        سلام
        عالی بود
        موسی ظهوری آرام(آرام)
        پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۵۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0