سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        یار چه کرد

        شعری از

        محسن سعیدی شیدا

        از دفتر شیداشدگان نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۸:۳۶ شماره ثبت ۱۱۸۰۷۹
          بازدید : ۱۱۸   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محسن سعیدی شیدا
        آخرین اشعار ناب محسن سعیدی شیدا


        حضرت یار بگو با من از این کار چه کرد
        اتش از خرم دل سوخت بگو یار چه کرد

        ان طبیبی که شب درد گرفتم بر دوش
        تو ندانی که چنین با من بیمار چه کرد

        به سحر در تب و تاب بودم و می نالیدم
        تو نبودی که ببینی غم دلدار چه کرد

        یک شب از درد خبر گیر که بدانی حالم
        از گرفتار بپرس این تن تبدار چه کرد

        اتش از بستر من داشت سخن ها با او
        که بگوید شررش با بدن زار چه کرد

        عاشقان بی خبر از داغ فراق اند ولی
        در عجب بود که با عاشق هشیار چه کرد

        ساغر و ساقی و می نیز نشد چاره مرا
        از سبو پرس که ان رهزن افکار چه کرد

        جام ،می ریخت زمین با رخ زیبای نگار
        لب شیرین شکرش با من و اغیار چه کرد

        در خیالم شده او نیز شود محرم جان
        محرمی نیست مپرس یار ستمکار چه کرد

        دل مستم به جفا رفت شبی سوی وصال
        مست او بودم و او با من بدکار چه کرد

        دلبرم مست و غزل خوان بگرفت جام مرا
        جام می را بشکست دلبر دین دار چه کرد

        راز دل گفتم و اسرار چنین ظاهر شد
        جگرم سوخت ولی محرم اسرار چه کرد

        معصیت بود که من در غم تو جان بدهم
        مصلحت بود ببین مصلحت اینبار چه کرد

        غافل از دل شد و غارتگر دل حاصل شد
        کاروان نیست بگو غافل سالار چه کرد

        دیدمش تا به سحر شعر و غزل میخواند
        نیم شب این غزلم با من بیدار چه کرد

        اری این بود که شد کار من و شعر جدا
        دفترم سوخت ببین شاعر اشعار چه کرد

        گفتم این شیوه رندی که تو با من داری
        تیشه بر ریشه ما بود و‌سر دار چه کرد

        گفته شیدا که مپندار تو عاشق بودی
        اتش عشق ندیدی که تو با خار چه کرد
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۱۵
        درود بزرگوار
        عارفانه ای زیباست خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ ۲۳:۱۸
        دوردبرشما خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0