سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        دست حادثه

        شعری از

        مرتضي الياسي

        از دفتر غزليات نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۰۷ شماره ثبت ۱۱۷۵۱۵
          بازدید : ۱۷۸   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مرتضي الياسي

        دلی به نرمی بنز و زبان چو پیکانی
        ولی چه حیف تو پیکان همیشه پنهانی
        نشان و دایره پنهان نشد به تدبیری
        تو دستِ حادثه خود در گلوی ایرانی
        منی که مرگ عدالت چشیده ام بسیار
        چگونه شرح دهم از صفات انسانی
        کجا نشسته خداوند، پرسمش این بار
        بهشت را تو سپردی به دست شیطانی؟
        ز باغ و دشتِ طراوت بریده شد گلها
        که مرگ، سبزه جوانی بَرَد به پایانی
        شنیده ام که به گرگی رسید چوپانی
        گرفت چوب به دستش به قصد ویرانی
        همان که چوب برآورد کوبدش بر سر
        بگفت گرگ حریفی ضعیف میدانی
        به پنجه سخت برآمد به چوب نازل شد
        به گرد و خاک ز چوپان گرفت دندانی
        صدای بع بع پشتش یکی یکی کم شد
        همان که خامه چوپان بریخت آسانی
        بگفت گرگ به چوپان تو عمر بر بادی
        چنان که نام تو اینان برند عنوانی
        ز ترس قائله رفتند پشت پستو ها
        هنور در پی آنی که مرد چوپانی !
        گذار این رمه بگذر ز خیل ترسوها
        برای جان عزیز چه کس نگهبانی
        بگفت آن یل چوپان به گرگ در آن حال
        منم که دل ببریدم ز دلق و دیوانی
        هزار بار من از جان گذشت کردم تا
        به چشمِ این رمه نبود تنور بارانی
        سزای مرد چنان است که باد می‌گوید
        درون خرمن مویش حسیب طوفانی
        زمانه گرگ و درونت چو مرد چوپان است
        به تیغ، گرگ نگیری به جد پشیمانی
        (مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن)
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ۱۶:۴۶
        درود بزرگوار
        به شعر ناب خوش آمدید
        موفق باشید خندانک
        مرتضي الياسي
        مرتضي الياسي
        پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۴۶
        سپاسگزارم از حضور گرمتان خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ۲۱:۴۸
        خندانک
        مرتضي الياسي
        مرتضي الياسي
        پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۴۶
        سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)
        سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ۱۱:۱۹
        درود بر شما
        بسیار زیبا و جالب سروده اید
        خندانک خندانک 2: خندانک خندانک
        مرتضي الياسي
        مرتضي الياسي
        پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۴۷
        سپاسگزارم گرامي خندانک
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ۱۹:۴۵
        سلام و درود ادیب بزرگوار
        خوش آمدید
        زیبا قلم زدید و جالب👌🌹

        شاد باشید
        مرتضي الياسي
        مرتضي الياسي
        پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۴۷
        سپاس و درود بر شما خندانک
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۳:۰۰
        درود و عرض ادب و ارادت بزرگوار
        عالی بود خندانک
        مرتضي الياسي
        مرتضي الياسي
        پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۴۷
        سپاسگزارم گرامي خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0