سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        هزار راهِ نرفته

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ ۰۷:۱۶ شماره ثبت ۱۱۷۳۱۸
          بازدید : ۱۰۰   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        هزار راهِ نرفته
         
        هنوز بود ، هزار راهِ نرفته
        ولی چرا من ، بدنبالِ کینه ای بدخواه بودم ؟
        چرا من ، بسوی سیره ای خیرخواه نبودم ؟
         
        چرا من سوی اعمالی ، همه جانکاه بودم ؟
        چرا در ماجرای کهربا و کاه نبودم ؟
         
        مگر دیوانه بودم ،
        من بهشتم را گذارده ، بسوی دوزخی دلخواه بودم ؟
        منی که جای اینکه ، کبوتری شوم آزادِ آزاد ، روباه بودم
        بجای اینکه لحظه های خوبم ، مغروق شود در سیل لبخند ،
        صاحبِ یک شرکتی از آه بودم
        ازهمه بدتر ز آخرعاقبت آگاه بودم
         
        درست است که به دزدی ،
        دستی دراز نکردم ،
        ولیکن ، برای ماجرای وسوسه و باغِ جانم ،
        چینه ای کوتاه بودم
         
        منِ کاه ، که برای دیگران کوهی نبودم ،
        برای خویشتن چون چاه بودم
         
        نه اسب بودم دراین شطرنج نه یک شاه
        ولیکن درمیانِ اینهمه مربعِ سفید و مشکی ،
        بسانِ قبر و تشعیعی ز آدمهای مشکی ،
        گورَکی سرگشته از راه راه بودم
        همیشه زابراه بودم . نبودم ؟
         
        اکثراً شُکری نکردم ، گرچه در رفاه بودم
        هر زمانی که خداوند ، مرا به مجمعی خوانْد ،
        بسانِ مسجدی جامع زماورایی انبوه ،
        بسانِ عابری گهگاه بودم
         
        کنون ازجمله ی آ اینهمه پُرظلمتِ سیاه چاله گان ام
        افسوس میخورم از سیره ی اسیری ام ،
        کاش ماه بودم
         
        بهمن بیدقی 1401/9/16
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۰۹
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و آموزنده بود
        دستمریزاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۴۵
        با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران از لطف بیکرانتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0