سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        اشعار کوتاه ۵

        شعری از

        سعید فلاحی

        از دفتر آمدنت، چه لهجه‌ی غریبی دارد! نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۴۶ شماره ثبت ۱۱۵۴۹۰
          بازدید : ۱۰۴   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه


        (۱)
        آی‌ی‌ی شعرِ ناگهان!
        ای واژه‌های فشرده
        وزن‌ِ تو را 
        فقط شاعرها می‌فهمند!
        -سپیدی!؟
            -زلالی!؟
               -غزلی!؟
        ***
        آه...
        تنها الفباست که
         تو را با کوله‌ای
        می‌تواند به گُرده بکشد!.
         
          
        (۲)
        دارد،،،
        بزرگترین قحطی‌ی قرن
                       شکل می‌گیرد...
        قحطی عشق...
        رُکنی که،
        کمتر از قحطی‌ی
              -آب و
                  - نان نیست!
           
        (۳)
        یادت؛
        و یادگاری‌هایت را
        در سبد زباله گذاشتم...
                               ***
        من،،،
        تو را می‌خواستم
        نه یاد وُ
              یادگاری‌هایت را!
         
         
        (۴)
        اوج می‌گیرم؛
        چون "هه‌لوی به‌رزه‌ فه‌ر"
        گرچه مرزهای سرزمینم محدود است؛
        اما 
        انتهای آسمان کوردستان
                                          --ناپیداست.
          
        (۵)
        مرگ
        نام دیگر کردستان است
        اینجا تمام بلوط ها 
        یا سر زده می شوند
        یا می‌سوزند؛
        تا ققنوس وار 
        در خاکستر خود جوانه بزنند!
           
        (۶)
        آه ای باور آفتابی دشت
        در خاطر رمه‌های میش
        اینجا تمام سبزه‌ها
        سیاه پوش جوانه زندنی مانده‌اند
        گویی هرگز موسی به رسالت
        گوسفندان شعیب دل نسپرد
        تا صفورا 
        آوازه‌خوان رمل‌های بیابان‌های بی‌پایان شود.
         
        #زانا_کوردستانی
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ۱۲:۵۷
        درود بر شما خندانک
        خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ۱۷:۰۸
        کوتاه و زیبا بودند خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ ۰۱:۱۳
        خندانک
        حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
        سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۴۲
        سلام و عرض ادب آقای فلاحی بزرگوار
        زیبا سرودید. خندانک

        مؤید باشید. خندانک
        هواجان جاویدان
        سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۱۲
        درود دوست گرامی
        شاد و پیروز باشید.
        زهره دهقانی ( شادی)
        چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۳۳
        سلام و درود
        کوتاه های زیبایی بود لذت بردیم خسته نباشید عالی بود⭐👌💐
        علی فداکار(ایهام)
        پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۴۸
        درود دوست عزیز
        موفق باشید
        چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۵۲
        درود بر شما
        دلتان شاد و تنتان سلامت
        موفق باشید
        🌼🌼🌼
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0