\شعرگور\

با مهر .
((مام وطن جناب عزیزیان را هم خواندیم ...))
شعر گور شعر خوش آهنگی بود و شعر غریبی نمونه اش را به یاد ندارم و نخوانده ام ولی شعر جالبی بود .
از بیت مام وطن لذت بردم .

چه ویرانه مامی چه رنج تمامی
چه شورابه چشمی چه اشک بلوری

برقرار باشید .

چقدر زیبا کلمه‌آفرینی می‌کنید..
خوشمان آمد
سلام..✋🍁🍁
عالی بود عالی

درود بر شما مهرداد عزیزم

نمیدانم نام این شعر و قالبش را غزل بگویم و یا ترانه

می‌نامم غزل ترانه
🚩 از اینکه نشان دار کردی یاد ترانه ای از محسن چاوشی افتادم با این ریتم

در هر حال غزلی بود ریتمیک و قابلیت ترانه شدن
بر بستر خطوط حامل را دارد بسیار ماهرانه
جمع بندی شده و زیبا نگاشته شده است

بر خلاف نظر دوستان معتقدم در اشعار
به سمت مدرن و آوانگارد شاخصه ی اصلی برخلاف
اشعار سنتی، لایه مندی آن و نتیجه را دست مخاطب
دادن است. مخاطب خودش را همزاد با شاعر در جریان روایی شعر قرار می‌دهد

نیازی نیست این اشعار علت را توضیح دهد و یا
وقایع را واکاوی کند.
این هنر شاعر است که درپس کلامش لایه هایی
ایجاد کند که مخاطب از عهده ی کشفش با الگوریتمی
که خود شاعر در قالب کُد ها میدهد بر آید.

به زعم من این نکته نقطه ی قوت شعرشما بود
نه ضعفش

از اینکه این شعر زیبا را به اشتراک گذاشتید

دنیایی سپاس

بمانید به مهر و بسرایید

درود بزرگوار
پر معنی و زیبا بود
در فلسفه زندگی

درود آقا مهرداد عزیزیان
غزلانه زیبایی بود هم غزل هم ترانه
خوش ریتم و باب میل خوانندگان
نبض قلمتان سبز🌿

درود جناب عزیزیان عزیز
نکته ها داشت و زیبا سرودید.
سبز و سبزاندیش بمانید به یاری یزدان

درود بر شما آقای عزیزیان گرامی
بسیار عالی و دغدغه‌ای
ان شاءالله که غرق زیبایی و شادی شود وطن عزیزمان

درودی معطر به بوی یاس و سپاسی مزین به مهر بر قلم و اندیشه نابتان 🌹💐🌹
چه جغرافیایی چه مقیاس پرتی
چه تاریخ زردی چه میراث زوری

چه تصویر تاری چه "بیهوده‌زاری"
چه کوه سیاهی چه غار نموری

بسیار عالی و ارزشمند سرودید
همواره لذت وافر برده ام از سروده های نابتان
خرسند و دلشاد باشید از گردش روزگاران

درودها استاد گرامی جناب عزیزیان ارجمند
بسیار زیبا و ستودنی قلمتان زرنگار

درود بر جناب استاد عزیزیان گرامی
تصویر تلخی ، به زیبایی ترسیم شده
پاینده باشید

سلام و احترام مهرداد خان عزیز
عجب شعر زیبایی چه تکنیک خلاقانه ای
استفاده و سعی تان در این شماتیک را موفق می دانم
تقدیمتان

درود

چه تصویرِ تاری
از این خاک داری
غباری نشسته
به چشمانت آری
وطن را چه سودی
رسد از کبودی
تو را یار بودم
تو یارم نبودی
به تو دل سپردم
برای تو مُردم
ولی خنجر از پشت
بدست تو خوردم
نبین خاکِ سردم
پر از آه و دردم
ببین زیرِ پاهات
پی چی میگردم

درودها جناب عزیزیان
احسنت بسیار عالی بود

چه آغاز تلخی چه پایان شوری
چه مرگ عجیبی عجب "شعرگوری"
درود بر شما
همه درست وبجا
دستمریزاد استاد عزیزیان

عجب شعر گوری

قلمتان زرنگار برادر ارجمندم

درود برشما جناب عزیزیان بزرگوار
زیبا سرودید
بمونید به مهر و بسرایید

درود بر شما ادیب بزرگوار
طبع‌تان مانا
پاینده باشید و برقرار

سلام آقای عزیزیان بزرگوار،احسنت بر شما دمتان گرم

سلام
آقا مهرداد عزیز
تبریک عرض می کنم شعر فوق العاده زیبای بود
واقعا خسته نباشید
ممنون برای سرایش و اشتراک این کار خوب
درود ها و دست مریزاد
تقدیمتان

درود جناب عزیزیان گرامی
تلخ اما زیبا سرودید. هنرتان در نمایش درد دلهای سوخته را تسلا بخش است.
غزل ترانه اتان روشنگر چهره ی گرفته و قلب دردناک مام وطن.

درود و عرض ادب جناب عزیزیان.
باز لذت بردم از شاهکارتان مثل
همیشه. بامید روزی که مام وطن
را فارغ از این دغدغه های دردمند
ببینیم‌
بمانید سبز و پرنشاط بسرائید.
🥀🥀🥀

عرض سلام و احترام
درورتان باد،بسیار زیبا و شیوا

سلام و عرض ادب
زیبا بود جناب عزیزیان بزرگوار
موفق باشید و در پناه خداوند متعال 🌼🌼🌼

سلام استاد اعظم
عالیی و بینظیر بود
لذت وافر بردم از قلم ناب شما