سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      نوری که حرف میزد

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ تير ۱۴۰۱ ۰۵:۴۴ شماره ثبت ۱۱۱۲۵۱
        بازدید : ۸۶   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      نوری که حرف میزد
       
      مدتی بود که آخرت ز یادم رفته بود
      فقط با دنیا و دنیا شده بودم ، مأنوس
       
      حسِ خوبی نداشت آن غَرّه شدن
      مثلِ احساسِ شیطانیِ اهریمنِ منحوس
       
      آنقدر زشت بود کارَش ،
      که خداوندِ پُر ازعدلِ عادل
      طردش کرد از آن ، بهشتِ ملموس
      با اینکه هزاران سال ، عبادتش را
      کرده بود ملحوظ
      حتماً دیده بود ،
      حالِ پریشانِ بَدِ بندگی اش را ،
      که بود منقوص
      آخر او که بود ، مقابلِ خداوندش درآید ؟
      آن چَلغوز
       
      ناقوس ،
      کفرش را ، فریاد میزد
      با صدایی ، پُر از تلوتلو ، با ضرب آهنگی پُر قوس
       
      اهرمن وقتی خطا کرد ندانست ،
      آنچه پس از عصیان به خداوند ،
      بر زمین و خاک کشیده میشود ، پوزه است و زانوس
       
      حال ، منِ احمق ، همان رَویه اش را ، دنبال مینمودم
      در ظاهری زیبا
      در باطنِ سالوس
       
      مثلِ ویلان شده ای ، میانِ جاده ی خطرناکِ هراز و ،
      جاده ی پُر هراسِ چالوس
       
      حالم از خودم بهم خورْد
      یه بی علم ! یه اَبله !
      یه به دنیای پُر ازضعف ، چاپلوس
      یک ، مانده به ظلمت ،
      حتی بدونِ نوری ز فانوس
       
      یکباره میانِ ظلمت و درد ،
      نوری مخِ من را پُر از نور کرد
      آن نور، با من حرف میزد
      نور میگفت :
      اِی ابلیسِ ثانی !
      آخر این بود دلیلِ خلقتِ تو ؟
      عشقِ به دنیا ؟
      بجای ، عشقِ به الله ؟
      آخر درفطرتت ، این بود قاموس ؟
      عشقِ به الله بهرِ انسان ،
      درحدِ یه ابتلای خوبست
      همسانِ ناموس
       
      اگر او را وانهادی
      مگر چیزی دگر خواهی داشت ، جز کابوس ؟
       
      تو فکرمیکنی به دور از الله ،
      روشنفکر گشتی ؟
      که اینگونه کلامِ قرآن را ، کامل وانهاده ای و،
      میجویی خدا را ، ز واژه های فرهنگِ لاروس
       
      دنیا دوستی ات هم ،
      می بینم که پُر شده ز  نارُوس
      پُر از ابلیس
      پُر از ایده های یاروس
      که حقیقتاً ،
      بی ادب و بی شرف و،
      وقیح و پُر روس
       
      وقتی اعتقادم ،
      از عشقِ به دنیا ،
      به عشق خداوند بدل شد
      یکریزِ هدایت خداوند هدیه ام شد
      که به دستم دراین قایق ،
      همچو پاروس
       
      بهمن بیدقی 1401/3/21
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۱۷:۰۳

      سلام و درود

      مناجاتی نورپرور و زیبا باحضرت حق تعالی


      مولوی در یک تک مصراعِ سوال و جواب می گوید :


      چیست دنیا ؟ از خدا غافل شدن (مولوی)



      سلامت باشید و شاد
      یگانه خدا یاورتان
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۰۱
      با سلام و عرض احترام هنرمند گرانقدر
      سپاسگزارم
      شادی و تندرستی ، همراه همیشگیِ لحظه هایتان
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۱۷:۰۲
      بداهه ای تقدیم شعر زیبای شمااستادعزیز
      سرود های شما
      زیباست
      دردل غوغاست
      بوسه عشق بر لب هاست
      گفتگوی دل وعشق
      در رویاست
      بهاران در خزان و در سرماست
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۸ تير ۱۴۰۱ ۱۸:۰۳
      با سلام و عرض احترام استاد گرانقدر
      سپاسگزارم از لطفتان و بداهه ی زیبایتان
      شادی و تندرستی ، همراه همیشگیِ لحظه هایتان
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۰۳:۰۰
      درود های فراوان جناب بیدقی استاد گرانقدر
      بسیار زیبا وبرامده از دل
      کامیاب وتندرست
      در پناه حق
      ایام بکام
      🌷🌷🌷
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۹ تير ۱۴۰۱ ۰۵:۲۱
      با سلام و عرض احترام استاد گرانقدر
      سپاسگزارم از لطفتان
      شادی و تندرستی ، همراه همیشگیِ لحظه هایتان
      در پناه خدا
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0