شنبه ۱ ارديبهشت
|
دفاتر شعر آرزو عباسی ( پاییزه)
آخرین اشعار ناب آرزو عباسی ( پاییزه)
|
به وطن که فکر میکنم
عکسات
در جیب چپ پیراهنام
شهید میشود
و سجاف عاشقانهی نگاهت
به سرآستین ملک الموت
وصل...
به وطن که فکر میکنم
هولوکاست آرزوها
در باورم مینشیند و
هیروشیما
نواخته میشود
روی زمینی
که آهنگ قدمهام
به یادش نمانده است!
به وطن...
اینبار
از زاویهی دید «تو»
فکر میکنم:
_ وطن یعنی
دیکتاتوری چشمهات
که آغوش
به آغوش
تبعیدم میکند
به مرزهای تنات
♣️𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
پشت دیوار/ پستوییست
که حوری جهان
به پیشوازت میآید!
چه حرفی!...
«ما به رسم شما شکل گرفتیم»
و هر شب
از روی دست هم
خواب بهشت دیدیم
غافل از اینکه
اشکهای خدا
پشت دری قفل شده
دست به کلون میسایید!
♣️𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
معنایی ندارد
اینکه زمستان
باید
«با آخرین برگ
به زحمت بیفتد»!...
همینکه لای آمدنهای مچالهشده
انگشتانت
به تعداد انگشتهای دستت نرسد
ایهام آدم برفی
لرزه
تا عمق استخوان درد
میاندازد و
سیب جا مانده
بر شاخهی شکسته
روی پاشنهی آشیل پاییز میرسد!
♣️𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
بیجهت سمت پاییز میوزیدم...
انگشت خیسام
گوش به باد سپرده بود
که «برگی روی فراموشی دستم افتاد»
و صدایی
از دوردست مرا...
میبینی؟
این بام که افتادهام
آنطرف تنهاییست!
آرزو عباسی(پاییزه)
♣️𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب و احترام امیرحسین عزیز برادر ادیب و بزرگوارم بینهایت قدردان لطف و حمایتهای خوبتون هستم و همچنین سپاسگزارم بابت نقد ارزشمند و آموزنده تون حتما روی تکتک فرمودههاتون مطالعه و تأمل خواهم کرد و از محضر شما بزرگواران ادیب بیشتر خواهم آموخت و انشالله بهتر خواهم نوشت 🙏 در پناه امن الهی پاینده باشید و برقرار برادر خوبم 🙏 | |
|
درود بر شما جناب علامیان گرامی | |
|
سپاس مریم کاسیانی مهربان و اگاه | |
|
درود مهدی جان عزیزم، ممنونم از نظر ارزشمندت باریکلا افرین رفیق اتفاقا در ابتدای نقد گفتم که دو برداشت دارم و من برداشت اول را نوشتم. کاملا درسته، عاشقانه ای که از دل وطن نقب میزند و اعتراض میکند.دقیقا (وطن) دو وجهی است. | |
|
زنده باشی و سلامت خواهر توانا و اگاهم اختیار داری،من از شما ممنونم بابت به اشتراک گذاشتن این اشعار خوب🙏 خواهش میکنم لطف داری | |
|
فدای تو بشم اتفاقا چند جای نقدت این گفتی من قصدم بیشتر یه تشکر از هر دو بزرگوار بود همیشه باشید در سلامتی بنویسید و بسرایید که بقول بزرگوار که سرودن است بودن | |
|
درود و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از بذل توجه شما استاد گرامیام در پناه امن الهی پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما جناب لاهیجی عزیز و بزرگوار در ابتدا علیرغم اینکه قبلا فرموده بودید نقد رو سه طلاقه کردهاید و... و هم نقدی از شما زیر هیچ اثری ندیدم، از اینکه نقد و نظر ارزشمندتون رو از خطخطی های بنده دریغ نفرمودید کمال تشکر و قدردانی رو دارم و به خودم بابت این لطف و بزرگواری شما افتخار میکنم🙏🙏🌹 بنده تو این سایت فقط و فقط و فقط برای آموختن آمدم و هدفم از نشر آثارم گرفتن نقد و نظر سازنده جهت یادگیری و بالا بردن سطح آگاهی ادبی هست ولاغیر به نکات مهمی اشاره فرمودید که حتما برای رفع تمام این ایرادها در موردش مطالعه و تحقیق خواهم کرد. باز هم از لطف و محبت بیهمتاتون قدردانی میکنم و سرفرود مهرتانم 🙏 در پناه امن الهی پاینده باشید و برقرار عزیز بزرگوار 🙏 | |
|
سلام و درود صبح سرکارعالی بخیر
فردی شاید هزاران هزار گوشی بدون باطری(باتری) داشته باشد آنهم از بهترین برندها و بالاترین مدلها اگر در کویر یا مکانی آنقدر دور گیر کند که دسترسی به تهیه باطری(باتری) نداشته باشد حکم تمام گوشی ها تعطیلی ست و فقط کوهی از گوشی روی هم سوارند بی هیچ استفاده ای، در محیط مجازی هم فعلا و شاید بعد و من بعد چنین است و از نظر حقیر چنین ادامه دارد، چرا که اکثر قریب به اتفاق افراد حکم همان گوشی های فاقد باطری(باتری) را دارند و مثل کوهی از گوشی دچار باندبازی اند و بدون باطری(باتری) شایستگی فقط این یکی آن یکی را نورالعین معرفی و آن یکی این یکی را حورالعین میخواند در صورتی که بی باطری(باتری) مطالعه حکم همان گوشی ها را دارند که تازه بعد مدتی با عدم بروزرسانی مستعمل و از قیافه حق به جان هم افتادند، در مجازناآبادی که پر از افراد بی باطری (باتری)ست، همان بهتر که مصلح آرامش خود باشی و نقد نکنی تا از افراد بی باطری گوگل حرف خام جمع کن باندباز حرفهای دوزاری و مضحک نشوی
| |
|
سلام و عرض ادب و احترام جناب قنبرپور عزیز، بینهایت سپاسگزارم از حسن توجه شما قدردانم بابت اینکه با این حجم از مشغلهی کاریتون زحمت کشیدید و نقد ارزشمندی رو نوشتید. انشالله از محضر شما بزرگواران بیشتر خواهم آموخت و نقاط ضعف رو هم به نقاط قوت تبدیل خواهم کرد 🙏🙏 پاینده باشید و برقرار 🙏 | |
|
زنده باشی و سلامت مهدی آگاه و عزیز ممنونم رفیق 🙏 | |
|
آفرین مهدی جان | |
|
درود و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از مکث نگاه پرمهرتون ادیب بزرگوار پاینده باشید و برقرار | |
|
درود و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از بذل توجه شما مهربانوی ادیب و بزرگوار به مهر خواندید بانوی نازنین | |
|
درود و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از بذل توجه شما ادیب گرامی پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون استاد عسکرزادهی گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 اختیار دارید عزیزم چشم حتما در این مورد هم که فرمودید مطالعه خواهم کرد و دقتم رو بیشتر خواهم کرد 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
|
درود و عرض ادب و احترام بینهایت سپاسگزارم از نگاه عالیتون عزیز نازنین به مهر خواندید بانوی مهربانم پاینده باشید و برقرار | |
|
سلام و عرض ادب و احترام سپاسگزارم از حضور پرمهر و ارزشمندتون ادیب گرامی 🙏 پاینده باشید و برقرار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
و خواهرم سرکار خانم عباسی
شروع شعر بسیار اهمیت دارد زیرا اگر تاثیرگذار باشد باعث میشود که مخاطب تا آخر شعر را همراهی کند.خانم آرزو عباسی این نکته را بخوبی رعایت کرده است. شخصا آغاز را پسندیدم و به همین دلیل چندخطی مینویسم.
آثاری که مفهوم (دور و نزدیک)دارند را بیشتر دوستدارم، چون امکانی را فراهم میسازد تا برداشت های مختلفی جاری باشند. با خواندن شعر اول، دو برداشت داشتم که یکی را خواهم گفت.
به وطن که فکر میکنم...
چه برای کسی که داخل و چه برای کسی که دور از وطن زندگی میکند این کلمه یادآور مفاهیم مختلفی میتواند باشد.(وطن دووجهی است) باتوجه به شعری که پیش رو داریم متوجه میشویم منظور شاعر چیست.
عکس ات؛ یعنی به خاطراتت، به عشقی که بین ما بود، به خیالت، به گذشته ها و... وقتی فکر میکنم قلبم تند تند میزند و شهیدِ نبودنت میشوم. عکس و جیب پیراهن= قلب و خاطرات.
تصویری که در ذهنم جاری شد برای همه ی ما آشناست، وقتی دلتان برای کسی که از شما دور است تنگ میشود، نگاهی به عکسش میکنید و سپس میبوسید و آنرا به قفسه سینه متمایل به چپ میفشارید.
شاعر نوع نگاه معشوق را به فرشته مرگ تشبیه کرده است. (نگاهِ قاتل و ویرانگرِ یار) البته اگر بجای سجاف و سرآستین واژه های دیگری جایگزین میکرد بهتر بود.
هولوکاست: کشتار دست جمعی و نسل کشی
این اصطلاح مذهبی، به معنای قربانی کردن یک حیوان نر بنابر سنت یهودیان است. البته اصل این واژه یونانی است که معنی سوزاندن را میرساند.
(آرزو و آرزوهایی که نابود میشوند و میسوزند)
و هیروشیما= بمباران اتمی...نواخته شدنِ آهنگی که گوشخراش و دلخراش است. معشوقِ بی وفا و فراموشکاری که از من دور است و هیچ چیزی را به یاد ندارد.
شاعر از زاویه دید معشوق هم سخن گفته؛
دیکتاتور مغروری که حس پیروزی دارد و در خیال خود اینگونه مرا سمت خود میکشاند.
اما من از او دور و دورتر میشوم، آغوش به آغوش تبعید میشوم. در قلب شاعر چه میگذرد و در ذهن معشوق دیکتاتور چه! (شاید شاعر میگوید در آنجا یعنی وطن، کسی منتظر من نیست یا مثلا هرچقدر دورتر میشوم انگاری نزدیکترم، حتی میتوان گفت عاشق و معشوق بدون آنکه خودشان متوجه باشند یکدیگر را طلب میکنند)پیدای پنهان، دور اما نزدیک! اصلا چه فرقی میکند، هرکجا بروم یاد و خاطرت بامن است، هرکجای جهان که باشم، تبعیدیِ چشمانت هستم.
(میتوان گفت که شاعر نقب زده و اگر عمیق تر بخوانیم متوجه اوضاع اجتماعی این روزهای وطن نیز میشویم. تقارن معنایی در شروع و پایان برجسته است)
قصد ندارم به تک تک این شعرها بپردازم چرا که لذت کشف و برداشتهای مختلف برای مخاطب نباید از بین برود، پس میروم سراغ شعر پایانی.
بیجهت سمت پاییز میوزیدم...
انگشت خیسام
گوش به باد سپرده بود
که «برگی روی فراموشی دستم افتاد»
و صدایی
از دوردست مرا...
(فصل پاییز با فضای ابزورد در شعر هماهنگی دارد)
بیجهت درگیر گذشته و اتفاقات تکراری بودم.
اشکم جاری بود و انگشتانم خیس، مدام به برگ ریزان و شکست فکر میکردم و غصه میخوردم، مدام انتظار میکشیدم تا شاید خبری از تو برسد و اتفاقی خوش بیفتد. اما هیچ...
همه چیز را فراموش کرده بودم حتی خودم را، تا اینکه
اتفاق مهم بالاخره افتاد و صدایی از دوردست مرا...
به هرحال ازین پس باید سمت بهار وزید، چون برگی روی دست پاییز افتاده است، شاید برگی سبز باشد.
اتفاق نو یا کهنه اتفاق نو شده؟! به راستی آن طرفِ بام تنهایی است یا... (برداشت با مخاطب)
نکته جالب اینجاست که رمانتیسم خاکستری و ابزوردیسم هردو به نوعی نقش دارند و این نشانگر هوش و ظرافت شاعرانه است.
(تقابلهای دوگانه) که در آثار شاعر به چشم میخورد یکی از مهمترین کارکردهای شعرسپید بحساب می آید و اساسی ترین مفهوم ساختارگرایی را تشکیل میدهد. حتی اغلب اعتقاد بر این است که اساس ساختارگرایی بر تقابل های دوگانه است.
اما تمام بار یک شعر نباید بر دوش تقابل و ترکیب باشد.
بنظرم باید با برقراری تعادل بین (عینیت و ذهنیت) ایده هایت را اجرایی تر و تصویری تر کنی و جنبه های انتزاعی شعر را بالاتر ببری تا به ساحت شعر امروز نزدیکتر شود. به دنبال ایده های بکر و ترکیب سازیهای تازه تر باش چرا که عاشقانه نویسی با آن همه سابقه و این تنوع دیگر خیلی ساده و در عین حال شگفت انگیز نیست.(مراقب ظهور فردیت و تکرار باش و به جنبه های اجتماعی شعر بیشتر فکر کن)
درباره ی این شعرهای خوب میشود خیلی زیاد حرف زد اما بنظرم تا این اندازه کافی باشد. میتوان گفت خانم آرزو عباسی اخیرا سبک اشعارش کوتاه و رویدادی(اپیزودیک)شده است که اغلب پیوند ناپیدای قسمتها، معشوق است.اما با این تفاوت که اینبار به جز معشوق، پیوندهای دیگری هم دارد که از شخصی بودن آرام آرام فاصله گرفته و این سیر تکامل شاعر را نشان میدهد.ناگفته نماند که هر شعر بصورت مستقل عمل میکند و ساختار خودش را دارد. انصافا بعضی از قسمتها خیلی خوب اجرا شده آفرین،اما در جاهایی صرفا احساس شاعرانه است و شگفتانه ای ندارد.
قلمتان سبز، امیدوارم اتفاقات خوبی برایتان رقم بخورد، موفق باشید خواهرم.