سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    کشاورزِ نامحسوس (سورئال)

    شعری از

    بهمن بیدقی

    از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۰ ۰۶:۵۶ شماره ثبت ۱۰۶۸۲۴
      بازدید : ۶۹۶   |    نظرات : ۱۹

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر بهمن بیدقی

    کشاورزِ نامحسوس (سورئال)
     
    در مزرعه ای کلاهی ، درارتفاعِ یک آدم ،
    داشت به جلو میرفت
    معلوم بود که زیرِ کلاه ،
    کشاورزی نامحسوس ، از میانِ مردم بود
     
    نماینده ی دولت ، کلاه را برداشت
    کشاورز دیگر کاملاً ، دیده نمیشد
    او دگر نامعلوم بود
    آن نماینده ، نماینده ی خریدِ گندم بود
     
    نماینده در مزارعِ گردن کلفتان هیچگاه دیده نشد
    آنها کاشت و داشت و برداشت و،
    فروش و واسطه گری ، در دستِ خودشان بود
    معلوم بود که آن خریداریِ بی عدل ،
    در مزارعِ مردمِ بدبخت ،
    آنهم با نرخی بصورتِ رَندُوم بود
     
    هرکه را ریز میدید یا اصلاً نمیدید ،
    کمتر نرخ میداد
    نرخِ آشنایان به نرخِ بارِ جدا کردنی و،
    نرخِ بی ستارگان ، به نرخِ بارِ درهم  بود
     
    این رَویه یکبار انجام نشد
    اینبار، نمیدانم بارِ چندم بود
     
    انگار سَندرُمِ دانی شیوع پیدا کرده بود ،
    به میانِ ایده‌های نمایندگانِ خرید
    اینهمه بی عدلی ،
    نمیدانم بجز آن سَندرُوم ، نشانه ی کدام سَندرُوم بود
     
    نمیدانم اینهمه خوش رقصی ،
    برای چه کسانی ، با اینهمه عرضِ اندام بود
     
    گناه برای عالمِ دیگر، کنتور می انداخت ،
    ولی انگار، دراین دنیای کلاهبردار نه
    نماینده ی فرومایه ،
    کلاهی که برداشته بود را برسرِخودش گذاشت
    گناهکار رفت به میانِ مردم
    گناهکاری اش را هیچکس تشخیص نداد
    او نامعلوم ، درمیان مردم بود
    درنظرِ دوستانش هم حتی ،
    به قیافه اش نمی‌آمد که اهرمن باشد
    درنظرِ آنها هم او،
    یکی از مردم بود
     
    اینهم داستانِ دست‌اندرکارهایی که ،
    همه به گونه ای خود دست انداز شدند
    همانها که سرنخِ انتخاب شدنشان ،
    به دولتیِ همین مردم بود
     
    بهمن بیدقی 1400/10/30
    ۵
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۸:۲۱

    سلام و درود

    رئالی رسا و گویا
    دردی آشکار از ظالمانی که ظلم خود را نیکی می پندارند در حق مردمان

    سلامت باشید و سرافراز
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۵۸
    با سلام و عرض احترام هنرمند گرانقدر
    سپاسگزارم از لطف و محبت بیکران و حضور ارزشمندتان
    برایتان آرزوی مؤفقیت و شادی و سلامتی دارم بزرگوار
    ارسال پاسخ
    عباسعلی استکی(چشمه)
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۳۰
    درود استاد عزیز
    بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
    دستمریزاد خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۵۵
    با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از لطف و محبت بیکران و حضور ارزشمندتان
    شاد باشید و سلامت
    در پناه حق
    ارسال پاسخ
    مجیدنیکی سبکبار
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۷:۲۹
    سلام و درود. به رسم ادب و دستورات جناب ژکا می آیم و می خوانم اما اساس و پایه به قول خودتان برایم نا معلوم بود. فکر می کنم که اشکال از همان « سور رئال باشد » که بهتر است شما جناب در بارۀ آن قلم بزنید تا مسائل بهتر شکافته شود. ما نفمیدیم کی رفت و کی آمد اما به قول خودتان سندرم تاختن بود و به هر سوئی و بی و یا با دلیلی . بدتر از همه این که این ها خشن ترین صورت تاختن بر ذائقۀ هنری کسانی است که با علاقه پای صحبت شما جناب می نشینند.
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۵۴
    با سلام وعرض ادب بزرگوار
    پیشنهاد میکنم اظهارنظر سرکار خانم حسین زاده ، قرارگرفته در بالای نظر خودتان را مطالعه فرمائید ،
    ایشان عصاره ی شعر را به زیبایی بیان فرموده اند که صمیمانه از ایشان سپاسگزارم .
    ارسال پاسخ
    مجیدنیکی سبکبار
    مجیدنیکی سبکبار
    سه شنبه ۵ بهمن ۱۴۰۰ ۰۱:۴۶
    سلام و درود جناب بیدقی خوش سخن. سرودۀ شما بنا به اظهار خودتان یک « سور رئال هست » که بنده خواستار توضیح این عنوان از طرف خود جنابعالی بودم و استفاده و برداشتی که از آن فرموده اید.
    شما خودتان در توضیح و تبیین استاد محترم باید بتوانید جنبه های رئال و واقعی داستان خودتان را بیان کنید و مصداق اجتماعی آن را نشان دهید.
    ظلم فقط مال زمامداران و مدیران جامعه نیست. روشنفکرانی که بی توجه به همه جوانب نکته های ریزی را از واقعیات مورد گزینش قرار می دهند و به بهانه آن نیات ثابت و شعار گونه خودشان را بارها و بارها تکرار می کنند اگر بتوانند در میان مردم مخاطبی پیدا کنند موجب گمراهی خواهند گردید. این هم خودش یک نوع ظلم است و ظلم به معنای تاریکی در هیبت روشنفکرانه.
    طنز یک برداشت با نشاط از ناملایمات زندگی و انتقادی قابل هضم برای مدیران و عامه مردم است نه وسیله ای برای نصب القاب دلخواه برای کسانی که نه می شناسیم و صرفا بخاطر این که کسی از آنها خوشش نمی آید.
    در این رئال شما کشاورزانی که برنج خودشان را البته توسط واسطه هایی به قیمت شصت هزار تومان روانه بازار می کنند یا باغدارانی که میوه و تره بار خودشان را به قیمت های دلخواه می فروشند وصدها نمونه از این مثال ها کجای طنز شما قرار دارند. اگر آن مدیری که شما اورا دوست نداریدبرکنار شود آیا خود شما جایگزین او می شوید. و اگر چنین باشد آیا تضمینی هست که به گفته های امروزتان عمل کنید؟ نه . چون این ایرادات در بطن جامعه ریشه دوانده است . نه حالا بلکه از صدها سال پیش. وظیفه من و شما چیست. اینست که اگر به خیر ما امیدی نیست شر مرسانیم. همین.
    علیرضا مرادی( مراد )
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۱۷
    سلام و درود
    سروده زیبا و دلنشینی است
    برقرار باشید استاد عزیز و بزرگوار
    خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۰۰
    با سلام و عرض احترام جناب آقای مرادی بزرگوار
    سپاسگزارم از لطف و محبت بیکران و حضور ارزشمندتان
    شاد باشید و سلامت
    ارسال پاسخ
    بهرام معینی (داریان)
    بهرام معینی (داریان)
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۲۲
    درود های فراوان جناب بیدقی استاد وادیب فرزانه وگرانقدر
    بسیار شیوا ودلنشین وپر محتوا
    قلمتان مانا
    در پناه حق
    ایام بکام
    🌷🌷🌷
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۳۳
    با سلام و عرض ارادت جناب آقای استاد معینی گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از لطف و محبت بیکران و حضور ارزشمندتان
    شاد باشید و سلامت
    در پناه حق
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۲:۴۱
    درود استاد بیدقی

    زیبا و دل نشین
    بود خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۵:۰۸
    با سلام و عرض ارادت جناب آقای فتحی گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از لطف و محبت بیکران و حضور ارزشمندتان
    شاد باشید و سلامت
    در پناه حق
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۲۲
    قوالعاده زیبا بود
    درپناه خدا
    درود فراوان برشما
    شاعرواستاد بزرگوار
    خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۲۳
    با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از لطف و محبت بیکران و حضور ارزشمندتان
    شاد باشید و سلامت
    در پناه حق
    ارسال پاسخ
    محمد خسروی فرد
    سه شنبه ۵ بهمن ۱۴۰۰ ۲۲:۴۰
    زیبا و ستودنی است
    پاینده باشید
    خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ ۰۳:۵۴
    با سلام و عرض احترام آقای خسروی فرد گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از لطف و محبت بیکران و حضور ارزشمندتان
    شاد باشید و سلامت
    در پناه حق
    ارسال پاسخ
    فرهاد احمدیان
    سه شنبه ۵ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۵۸
    سلام و عرض ادب خدمت جناب بیدقی شعری دلنشین قلم زدید درود فراوان بر شما
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ ۰۳:۵۵
    با سلام و عرض احترام آقای احمدیان گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از لطف و محبت بیکران و حضور ارزشمندتان
    شاد باشید و سلامت
    در پناه حق
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0