چهارشنبه ۵ ارديبهشت
نعش عشق شعری از
از دفتر من عشق را خوردم نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ ۰۰:۴۴ شماره ثبت ۱۰۴۱۹۵
بازدید : ۲۱۷ | نظرات : ۱۲
|
|
روی دست ام نعش عشق مرده ای جا مانده است
گام های از نفس افتاده ای جا مانده مانده است
زیر پاهای زنی هم سفره با کفتارها
نعش شیری در نبردی با شغال جا مانده است
از غرور سبز جنگل در مصافِ بادها
دارهای تن به ذلت داده ای جا مانده است
از غرورِ خسته ای در زیرِ پای طعنه ها
قامتی خم، گردنِ آماده ای جا مانده است
قبله را از بس که چرخاندم خدا هم قهر کرد
در مسیر عشق او سجاده ای جا مانده است
چشم می مالم و می بینیم در دستان من
سکه های از رواج افتاده ای جا مانده است
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد عزیز سپاس ازشما بعد ارسال متوجه شدم ممنونم از تذکرتان | |
|
سلام استاد همیشه لطف شما شامل حالم هست ممنونم | |
|
سلام و درود استاد عزیز سپاسگزارم معذرت می خوام دیر پاسخگوهستم بدلیل عقب افتادگی کار مجبورم ۱۶ ساعت سر کار باشم تا جبران بشه سپاس | |
|
سلام و درود من کوچیک شما هستم افتخار میکنم به شاگردی در سایت شعر ناب که خیلی زیاد لطفت دارند و کمک بزرگی به آموختن شعر هستند | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و شورانگیز بود
دستمریزاد