مرغک بی بال

سلام محضر جناب عزیزیان
بیت دوم را پس از مراجعه به فرهنگها دریافتم و زیبا یافتم فقط طبق معانی ای که یافتم در سرندی به مشکل برخوردم امید که رهنمایی فرمایید

سرندی. [ س َ رَدا ] ( ع ص ) درشت و شتاب در امور خود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || سخت توانا. ( منتهی الارب ).

نمیدانم مقصود اینست که سریع احوال خود را نو کنی اگر این مقصود است ظاهرا /با/ قبل از سرندی میخواهد مگر آنکه معنی دوم مقصود باشد که درین صورت اگر به صورت منادا بکار رود معنا کاملست اما ارتباطش با بافت نیاز به تامل دارد ای سخت توانا احوال خود را نو میکنی ظاهرا میخواهد بگوید من اسیر گل و لای ها درخویشتنم درجا میزنم و هیچ تغییری در من نیست فقط یکنواختیست اما معشوق مدام در حال نو شدن کل یوم هو فی شان احسنت خیلی نگاه عمیقی فرمودید نگاه متداول اینست که عاشق در تکاپوست و در حال تغییر برای رسیدن به معشوق که ثابت است لکن شما زاویه ی نگاه را عوض نمودید

مطلب بعد آنکه ممکنست مقصودتان لغت سرند باشد
سرند. [ س َ رَ ] ( اِ ) غربال که بدان جو و امثال آن بیزند. غربال سیمی درشت چشمه برای بیختن خاک و غله. ( یادداشت مؤلف ). نوعی از غربیل که چشمه های آن گشاده بود و بیشتر با وی خاک بیزند. ( ناظم الاطباء ).
درین صورت تصویر زیبا ست ازمعشوق میخواهیم با غربالی شولات را بزدایدلکن بنظر میرسد قبل از سرندی نیاز به آوردن با داریم با سرندی نو کنی احوال را دو نکته وجود دارد یک اینکه معشوق سرند به دست باشد نمیدانم با شئوناتش سازگارست یا خیر خود ما باید شولات را بزداییم بعد وارد کوی معشوق شویم دو بنظر می رسد فعل را بتوان تغییر داد سرندی نو کند احوال را درین صورت تمام مشکلات حل میشود الا دو نکته یک کوی معشوق عملا تشبیه میشود به تصفیه خانه دو معنی شولات اینست
شولات. ( اِ مرکب ) لات شول. شلات. شلاته. لات شل. گل و لات کاریزها. در اصطلاح مقنی ها ظاهراً آب به گل بسیار آلوده. ( از یادداشت مؤلف ).
در تعریف سرند آمده بود غربال درشت چشمه اما آب گل آلود نیازمند غربالی با حفره های بسیار ریزست یا احتمالا آب را ثابت میکنند برای ته نشین کردن گل و لای

شما عزیز منید که اینقدر تکاپو کردم تا آن بیت زیبا را حلاجی کنم موید باشید و سرفراز