سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        ( نجواهای محزون.....!)

        شعری از

        افروز ابراهیمی

        از دفتر " ضامن آهو" نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۹ شهريور ۱۴۰۰ ۰۱:۰۲ شماره ثبت ۱۰۲۴۳۹
          بازدید : ۲۰۵   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افروز ابراهیمی

          صدای محزون پیر زنی را می شنوم....!
        که در ذهنم به با خود به نجوا نشسته 
        گویا سالهای سال در من می زیسته .....!
        گاه !   از گیسوان سپید پشمکین خود 
        با دوک جمجمه ام ، ریسمان می ریسد
        و می بافد ، پیراهن نیمدار  برای تن چروکیده اش ....!
        اندکی دیگر از گوشه ی چارقد 
        رنگ پریده اشکلید زنگار خورده ی گاو صندوقی را بیرون می آورد
        و با رمز  " افسوس " قفل قلب خود را می گشاید....!
        آه .....!
        چقدر این قلب فرسوده بهمریخته ....!
        مگر سالهای سال ،  نوروزی به خود ندیده که خانه تکانی کند....؟!
        تارهای عنکبوت خیال و رد پای آدمیانی که در تردد بوده اند ؛
        قاب عکس های قدیمی از تصویر آنانی که دیگر نیستند....!
        و پلهای ویران شده ی سرنوشت .....!
        " امشب ماه را به بالینم بیاورید ....! "
        حال دلم خوب نیست ...!
        چقدر ابرهای تردید ببارند....!؟
        ترسم از اشک و آه نیست چرا که ....!
        می ترسم هجوم سیل اندوه ! 
        تا مبادا خاطرات غبار آلودم را با خود به ناکجاها ببرد....!
        این نجوای  محزون  در گلویم لانه کرده
        نفسهایم  قدرت ندارند ،
        انگار غمباد ، طناب دارم گردیده  و  می فشارد 
        این  در خفقان فرو رفته را ......!
        کاش !  قفس استخوانی سینه ام را می شکافتم
        و بیرون می کشیدم این  پرنده ی زخمی بی حوصله  را....!
        " امشب ماه را به بالینم بیاورید ....! "
        که من ، همواره چشم بر آسمان دوخته ام
        به انتظار شب هایی که تا صبح غرق در اندیشه هایم می گردم .....!
         " شاید فردا دیر شود "
        و این پیر زن خسته قصد سفر کند....!
        دلا ....!
        سکوت کن ! که تمام آتش ها از گور تو بر می خیزد
        اگر  دلی در جان  نکاشته بودند.......!
        شاید !  بهتر می توانستم بانویی باشم  ، شوخ و شنگ و  بی پروا....!
        که صد پهلوان را گستاخانه حریف می طلبید....!
        " ماه را به بالینم بیاورید  ؛  حتی اگر آفتاب زده باشد
        و خیلی دیر..‌‌...! "
        روز گار تاریک  را با ماهتاب منور سازید ....!
         ( دستم از  زمین  کوتاه !
        از آسمان طلب ماه نموده ام )
        ......................................................
        افرا _اصفهان_بداهه_مسافر 
        ساعت  یک دوشنبه شب  ۸ / ۶/ ۱۴۰۰
         
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۰۳
        درود بانو
        غمگین و زیبا بود خندانک
        افروز ابراهیمی
        افروز ابراهیمی
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۷:۱۱
        سلام و عرض ادب جناب استکی گرانقدر
        سپاسگزار لطف و عنایت بزرگوار هستم
        در پناه حق تندرست باشید
        ارسال پاسخ
        رضا حمیدی راد(احسان)
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۵۹
        درود باد بر شما

        مانا باشید و سبز بسرایید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        افروز ابراهیمی
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۷:۱۰
        سلام و عرض ادب شاعر گرانقدر
        سپاسگزار لطف و عنایت بزرگوار هستم
        در پناه حق تندرست باشید
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ ۰۶:۴۹
        خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ ۱۶:۰۹
        خندانک خندانک خندانک
        باعرض سلام
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه گودرزی
        دوشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۰ ۱۳:۲۹
        درود بر شما چ جذاب و دلنشین بود
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
        زهره دهقانی ( شادی)
        دوشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۴۹
        سلام و درود بانو ابراهیمی عزیز
        سپیدی هنرمندانه و بس زیبا بود⭐💐👌


        بدرخشید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0