دلداده ی غزل
نم نم زنَد باران به سر از ابرِ دنیای غزل
کارم شود حل کردنِ صدها معمای غزل
تختش بیاوردم به تشریفات، در فردوس ِ جان
حیف است در زندان بمانَد مرغِ مینای غزل
من چشمهایم را به دنیا بسته ام از شوقِ او
کورم نمی بینم مگر با چشمِ بینای غزل
آری اشارت های دیگر بر قلم غالب نشد
من " بی تخلص" گشته ام اینک ز ایمای غزل
صبحم غزل ،شامم غزل، غرقم به غوغای غزل
نوشم سه نوبت شربتی از شهدِ گیرای غزل
هر مصرعی را نیمه جان روزی به دفتر داشتم
سر زنده شد از آن دمِ همچون مسیحای غزل
کِی قالبی زیبا شَوَد همچون غزل در باورم؟
من با غزل گویم دمادم وصفِ سیمای غزل
او را نه یک منزل سزاوارست ،بی شک بعد از این
هم دفترم ،هم سینه، هم سر می شود جای غزل
هرگز نمیرم تا که باشد یک غزل در سینه ام
من زنده ام تا زنده باشد نظمِ شیوای غزل
دل آزرده از غزل
سرخورده شد این دل دگر از جورِ دنیای غزل
دلخور شد این سر بسکه مشکل شد معمای غزل
با او خودم را هم قفس کردم ولیکن دیده ام
پر می کشد از حبس ِ شاعر مرغِ مینای غزل
من چشمهایم را به دفتر هر صباحی دوختم
اما نمی بیند مرا چشمان ِ بینای غزل
از هر اشارت بهرِ گمنامان نه سودی می رسد
ای "بی تخلص" کُن رها هرگونه ایمای غزل
با دوریش از نای ِ من ریزد به کامم شوکران
از پا درآوردست ما را زهرِ گیرای غزل
صد بار مردم بر ورق ،صدبار خاکستر شدم
خیری ندیدم از دم ِ همچون مسیحای غزل
در خواب بینم بس غزل آزاد میگردد ز لب
هر صبح اما میشوم زندانِ سیمای غزل
قابل نمی داند به این دفتر شود مهمان دگر
گوید نباشد هر خراباتی دگر جای غزل
باران نبارید از غزل بر دفتر اما باز هم
من باز گویم حالِ دل با نظمِ شیوای غزل
سلام و عرض ادب و احترام🙏
یک سال قبل دوست عزیزی تصمیم گرفت داستانی در مورد زندگی یک شاعر ِ مهاجر بنویسد. نقشِ شاعر را در داستان بنده ایفا میکردم!! یعنی قرار بود تمامی اشعاری که در کتاب از شاعر ِ داستان نقل قول میشود از سروده های بنده باشد. شاعر در ایران سر مست و کیفور است و با غزل مانوس. در زمانی که در ایران است غزلی در مدح و ستایش ِ غزل مینویسد.
طی ِ اتفاقاتی و پس از فراز و نشیبهای بسیار، ترک وطن میکند و عازم غربت میشود.شاعر در غربت حال خوشی ندارد و یک شب تلافی ِ تمامِ آزرده حالی هایش را سر ِ غزلی در می آورد که روزی عاشقش بوده!
تصمیم میگیرد همان غزل اول را با حفظ قافیه و وزن تبدیل به یک شکواییه از غزل کند !
داستان این دو غزل با وزن و قافیه ی مشابه ولی حرفی متفاوت این است که شنیدید.🌺
بسیار زیبا و جالب بود
دستمریزاد
موفق باشید