مثلثی مسدود با قاعده‌ی مشروط

سلام بر ادب دوستان، شاعران و ارجمندان اندیشه محور
با قلم خودم : سعی برآن ست تا گوشه‌ای از پرده‌های این اثر کنار و مفاهیمی از درونش بیرون کشیده که شاید قابل تامل و در تماشاخانه‌ی افکار عزیزی به تماشا و سلولهای خاکستری نرم و محترمش را به زحمت تفسیر و برداشتی هرچند دلخواه از کلک کم سواد ما لختی به کندی و سختی به نظاره بیاندیشد.پیشاپیش کمال تشکر دارم از وقتی که برای خواندنش صرف ، امید که مورد قبول و ارزش خواندن داشته باشد
دراین اثر قلم؛ ساکنان زمین ،جامعه ی انسانی به دو گروه تقسیم ، گروه اول افرادی که حلال و حرام را هنوز رعایت و ارزشهای اخلاقی برایشان مهم ،همدیگر را درک، برای عواطف و احساسات ارزش و احترام قائل ، باناراحتی همدیگه ناراحت و با شادی هم شاد ، اینها همانهایی هستند که چرکه ،؛ را یاد نگرفته و ضرب اعداد مادی برایشان مهم نیست بلکه

برای آنه ارزشهای معنوی قرب ، اینها همیشه زندگی برایشان سخت اما قابل تامل ، اینها در وسط مثلثی با قاعده‌ی مشروط قرار می‌گیرند ، که تقریبا بیش از هفتاد درصد ساکنان زمین را این گروه تشکیل می‌دهند
اما گروه دوم ارزشهای اخلاقی برایشان مهم نیست
برعکس ارزشهای مادی از درجه و ارزش بالاتری که به هر روش سعی در بدست آوردن این رتبه و ارزش دنیوی از هیچ کوششی حتی با لگدکوب و له کردن همه‌ی افراد گروه اول دریغ نمی‌ورزند ،اینها سرمایه داران الی آخر ..بی‌درد ،
و در وسط مخروطی با ارتفاع محبوب نقاش قرار می‌گیرند
کلید واژه های مهم شعر :
سه ؛بیست. ؛ مثلث با قاعده‌ی مشروط ؛ دایره‌ای محاط. ؛ مخروطی با ارتفاع محبوب
عدد سه : برگرفته از مثلث است که نماد مثلث بر عدد سه است همچنین وقتی کودکی شروع به یادگیری اعداد می‌کند ساده ترین اعداد برایش ۱و ۲ و ۳ می‌باشد و عدد سه در حافظه بلند مدت کودک ماندگار است
بیست: عدد مورد علاقه‌ی همه بخصوص دانش‌آموزان و اولیا است نمادی از طبقه ی ممتاز جامعه با هوشی خوب در زمینه‌ی خاص ، و قله کوه آمال است
دایره‌ای محاط: دایره ،در فرهنگ شرق نماد آسمان و جهان پاک است و اینجا چون محاط شده نماد و کنایه از زمین است
مخروط با ارتفاع محبوب : که نماد و نشان جاودانگی ست
برای اینکه لایه‌های پنهان این اثر روشن ، بهتر است کلید واژه‌ها را بیشتر باز کنیم و مفاهیم درونی آنها را بیرون بکشیم تا دلایل استفاده از این واژه‌ها بهتر مشخص گردد
اگر مثلث بر قاعده‌اش قرار گیرد نمادی از ایستایی و نو شدن، پایدارترین شکل هندسی است و مثل کوه استوار به نظر می‌رسد به واسطه‌ی ، زاویه ی تیزی که دارد سطحی مهاجم و شکل ستیز به خود می‌گیرد و به دلیل نقطه‌ی رآس که انرژی و نیروی شکل را به بیرون منتقل می‌کند ،خطر و دلهره را سبب می‌شود ، مثلث شخصیتی تهاجمی ،برنده و صریح دارد
مثلث متساوی الاضلاع بیانگر الوهیت هماهنگی متناسب می‌باشد و این نماد به عدد ۳ اشاره دارد
اگرمثلث روی یکی از رآس های خود بایستد منشأ تزلزل
و ناپدری ست ،بشر نیز قابل مقایسه با مثلث متساوی الاضلاع است که به دو مثلث قایم الزاویه تقسیم می‌شود که افلاطون آنرا نشانی از زمین می‌داند
هر مثلث به عنصر خاص مربوط می‌شود
مثلث متساوی‌الاضلاع ؛ زمین ، مثلث قایم زاویه ؛ با آب و
نماد جنس مونث ،مثلث مختلف الاضلاع؛ با هوا ،مثلث متساوی الساقین؛ با آتش نماد جنس مذکر
مثلث الهام بخش ترکیبات سه گانه بی شماری در تاریخ مذهب بود
شعارهای سه گانه اخلاق :پندار نیک گفتار نیک و کردار نیک
عقل ، قدرت، زیبایی
رده‌های سه گانه اخلاق :تولد رشد ، مرگ .....
پس گروه اول که در وسط مثلث قرار می‌گیرند هم بانی ثبات جامعه و هم باعث طغیان آند و طغیان این گروه قابل کنترل نیست و همیشه انقلابهای بزرگ بشر با نیروی پر قدرت این گروه شکل گرفت و در طول زمان گروه دوم به کنترل
درآوردند و به بیراهه رفتند
مثلثی با قاعده مشروط : اما مشروط از آنجا نشات گرفته
که قاعده مثلث بدین گونه است که هر ضلعی از مثلث می‌تواند قاعده قرار گیرد مشروط بر اینکه باید ارتفاع را از زاویه‌ای در نظر بگیریم که به قاعده عمود باشد افراد و
اجتماعی که در وسط مثلث قرار می‌گیرند اگر بخواهیم برایشان دری باز کنیم این در باید همیشه مشروط باشد و دنیای
این گروه دنیای شروط است و برای هر معلولی در اینجا باید چندین علت باشد
اما مخروط با ارتفاع محبوب : مخروط شکل هندسی
که از یک قاعده دایره صاف شروع و به آرامی یا سرعت به راس می‌رسد ، پس پایه ی آن دایره است که نماد بی پایانی
وسعت ، گستردگی ،جاودانگی و بی انتهایی است و راس آن
نشانه‌ای برتری ،قدرت ، بی مانندی است که اینجا شرطی نیست بلکه ترقی ، ارتفاع و صعود و بالا رفتن و از بلا نگاه کردن است ،در مرام اینها نظام علل و معلولی کارایی ندارد و آنها نظام مهندسی شده‌ی خود را دارند و
تعریف دیگری برای مخروط : از حرکت دورانی مثلثی بدور محور عمودیش حجمی بوجود می‌آید که به آن مخروط می‌گویند که.این تعریف خود حرفهای بسیاری دارد که گروه اول باید زیر رو شود تا این گروه دوم شکل بگیرد و ،و ،و و.....
و دراین اثر شکل مخروط شکل طبقه‌ی حاکم زمین است نه از منظر لیاقت بلکه از جایگاه انباشت ثروت
البته تمام عناصر مفهومی بکار رفته در این سروده در ارتباط
تنگاتنگ معنایی و ظاهری نسبت به هم قرار دارند و این تنها
گوشه‌ای از لایه‌های این اثر بود البته حرف بسیار دارد و به همین ها بسنده که از حوصله‌ی خواندن خارج
باتشکر از همه گرامیان گرامی نگاه