شنبه ۱ ارديبهشت
|
|
بهر دل گویم سخن ای مستمع
وای بر این سلسله کردار ما
وای براین صندوق اسرار ما
کیست که گوید ز
|
|
|
|
|
چشم دوست گر باز شود
با یاد خاطرات زنده شود میان مان گفتگو شود،درد مان گفته شودو اگر با مادیات مبتل
|
|
|
|
|
راهِ در شب رفته ام را روز کس نتوان که رفت ..
|
|
|
|
|
هرگز نگویید هرگز
که هر گز به ما چه کرد
|
|
|
|
|
...........................
|
|
|
|
|
گفتی ببرم دل ز علایق که بریدم
|
|
|
|
|
در سرزمین شیران، دردی فرا گرفته
در بین مردمانش، آغاز خود کشی بود
از تیره ابر نا بار ، بر قلب ها ن
|
|
|
|
|
چشمی که بر هم بستم از چشمان دریایی ست
عمری که می رفت و بدنبالش شکیبایی ست
|
|
|
|
|
به اندیشه هایی که در ذهن پاک تو هر شب شرک میکشند
|
|
|
|
|
به شعر تو نمی رسم ، هر چه کنم نگاه تو
|
|
|
|
|
برای هیچ خیابانی
فرقی ندارد گامهای آدمها روی آنها
برای رفتن است
یا آمدن...
|
|
|
|
|
نه اینکه در چندان غزل کلامی نیست
|
|
|
|
|
بخش نوشته شده قسمتی ازشعر ..به صورت دوبیتی
|
|
|
|
|
دائم مرا گریان نکن بی چشمهایت
|
|
|
|
|
آنـقــدر پـریـشـان و مـلــول و خـسـتـم
" یک ثـانیـه دنبـال دلِ خـوش هستـم "
|
|
|
|
|
مکتب ادبی نورگرایی
شعر پیشرو
شعر سروش
|
|
|
|
|
والیا خلوت نشینی تا به کی
|
|
|
|
|
همان شویی درید او را دو تا گرگی پسان سالان
یکی روزان
و آن دیگر
تهی دستان
|
|
|
|
|
شد سیل سه قطره خون هدایت نشدیم ...
|
|
|
|
|
میان چشم ما چه حاصلی ، مگر به غیر دیدن است
به چشم جان مرا ببین ، تمام ما به کوری و ندیدن است
|
|
|
|
|
هر که آرد روشنی در جای تار
در نهایت میرود بالای دار
|
|
|
|
|
این دل یه دریاست.دوبیتی شعر عارفان
تومی خواهی مرا نابود سازی
بدان این دل همیشه مست وبرپا
|
|
|
|
|
دیشب شب او بود و امروز از او
روزم از او باشد و شبهم از او
آینده از او باشد و انجام ازاو
|
|
|
|
|
هنـر و علـم و ادب قـابل ارشاد بُـوَد
هركس اينها به ظهور آورَد استاد ب
|
|
|
|
|
صدای چک چک باران چرا آوای غم دارد
|
|
|
|
|
بی تو مجموعه ی این حال و هوا ،
حیرانی ست
|
|
|
|
|
ارغوان!
سایه امروز پر کشید
و رفت...
|
|
|
|
|
بركشتي نوح سوارم و
غرقه در تلاتم خویش...
|
|
|
|
|
ای مهربان ترین کس در بین دوستانم
|
|
|
|
|
ارغوان۱ سایه را نشانه توئی
|
|
|
|
|
درپیچ آخرین رسیدن ها
نشسته ام . . .
|
|
|
|
|
مرا هم درد و هم درمان علی بود
|
|
|
|
|
قلوه سنگ شدن آن دلبرک ها!
دِگَر نمی شِکَنَند،این شهامت را...
|
|
|
|
|
گوردوم سنی دیوانَلَنیب قلبیمی اسدی
طاقت نقدر آخر ادیم صبریمی کسدی
|
|
|
|
|
خدا دنیا را
به شادی انداخته..
|
|
|
|
|
فيض خـدا ، نصيحـت بر آدمـي بُـوَد
هر كس شنيـد ،نـزد خـدا آدمـي بُـوَد
|
|
|
|
|
من که دانم خیمه ی عدل تو بر پا می شود
دیده ای دارم که هر شب بی تو دریا می شود
چون که می ترسم
|
|
|
|
|
ما را به داغ حضرت زهرا نشانده اند
|
|
|
|
|
به نام خالق مالین و باخرز
|
|
|
|
|
زخم ما را تو به حدّی نمکش دِه که درآید شورش؛
تا بِبینَند جماعت که چه من میکِشَم، حتی کورَش!
ع.موسو
|
|
|
|
|
مؤمن شدم من با اذانِ هر نگاهِ او...
از چشمهای کافرش خیر العمل می ریخت...
|
|
|
|
|
درمن...؟
درمن صدای خوش آهنگ زندگی مرده
اعضای تن همه از نامیدی افسرده
میلی نمانده برای نفس کشی
|
|
|
|
|
جهان گذر گه است و ما در انتظار سایه ها
که جای هر تنفسی نفس نفس کشیده آه
|
|
|
|
|
هجوم تمامِ خاطره هایت
مرا میکشاند به اتاقِ امنِ نِگاهت،
آرام ترین نقطه ی پرگار
|
|
|
|
|
میدونم کار دله دارم میام سمت حرم
|
|
|
|
|
تک سوار تشنه جان همه عالم را جهانی
|
|
|
|
|
ذهنم،،،
اشغال میشود،
زیر قدمهایی که؛
بر نداشتی!
لیلا_طیبی (رها)
|
|
|
|
|
ڕۆژئەژمێر
چهند مانگه
نههاتنت
ئهیکیشی به پهچهکم!
|
|
|
|
|
هوالمحبوب...
میدانی چیست؟
بی تو هرگز نمی شود جهان را تصور کرد
تاریک است و سرد
یخبندان است و ت
|
|
|
|
|
غزل : معمّا
《 باز دلتنگت شدم 》 سرمشقِ املایِ تو بود
این چنین دلبردن از من در الفبایِ ت
|
|
|
|
|
دَر گِردِ جَهان هیچ نَگردید نباشد
جز نامِ حسین قابلِ تَمجید نباشد
|
|
|
|
|
بعد از تو من هرگز به عاشق ها نخندیدم
بعد از تو من هر شب،لب ِ سیگار می بوسم
شاعر :
|
|
|
|
|
من ز واحه ای به نام آدم ، اینجا آمدم
|
|
|
|
|
شبیه توام
همانی که موقع باران
صورتش را
غبار پوشیده
و پشت تپه های ماتم زده
خاطره ها را جا گذاشت
|
|
|
|
|
در ره طوفان و سيل خانه كه ويران بُـوَد
خانه نشايد بساخت آب كه طوفان بُـوَد
|
|
|
|
|
دستهایم دور تو
حلقه
چشم در چشم خمار تو
گشته خاموش
گشته بسته
|
|
|
|
|
باش بر شش جهت از فتنهی او مومن باش
|
|
|
|
|
گلاب هر لحظه را در شیشه دل میکنم
موقع دیدنت این شیشه را تقدیم میکنم
|
|
|
|
|
مادرم فاطمه ایی بود ، ولی زهــرا نه
باشم از نسل علی ، مام ولی عذرا نه
|
|
|
|
|
دلم گرفته بینالحرمین کمی قدم بزنم
دوباره خاطرهای ناب بسازم و رقم بزنم
دلم گرفته در آغوش بگیرم
|
|
|
مجموع ۱۲۳۴۶۳ پست فعال در ۱۵۴۴ صفحه |