پنجشنبه ۶ ارديبهشت
|
|
25شهریور سالگردتولددوست عزیزم جناب سیدرضاآل طه(طه کرمانی)
مبارک باد
|
|
|
|
|
افتخـــــــار ميكنــــم كـــه در مُـلك رضايـم
عشقـــم ايـــن است مجــاور شاه فقرايم
|
|
|
|
|
هویدا شد سحر صوت نمازم /// عیان شد بانک تکبیر و نیازم
|
|
|
|
|
یاد آن قول و غزل هایت شدم
|
|
|
|
|
گنبد زرینت
تسبح کبوتران
گلدسته هایت
گل افشان دلِ گرفته ام
به پناهت آمده ام
خورشید مشر
|
|
|
|
|
وقتي دستاي تو بامن باشه
ميشم از راز شكفتن لبريز
اما حالا
من خراسانم و تو در تبريز
|
|
|
|
|
گویم زِ تو با عشق و جان
ای صاحب فضل و ثناء
|
|
|
|
|
اگر می سرایم برای تو نیست ...
|
|
|
|
|
تنبیه که تمام شد
جوهر خیال خشکید ،
سرمشق استاد "خوشبختی" بود...
|
|
|
|
|
می شود برای رفتنم خدا خدا کنید
یا سر نبودنم ز سوز دل دعا کنید
|
|
|
|
|
این دانستن، از ندانستن
از کجا آباد می آید!؟
|
|
|
|
|
آقاشبم بدون تو فردا نمی شود
دنیا بدون لطف تو دنیا نمی شود
|
|
|
|
|
سخت است برای دل ؛ تپیـدنِ بی تـــــو
|
|
|
|
|
مرا با نام کوچکم بخوان
تا انقراض تنهایی ام در دل پاییز ترک بردارد....
|
|
|
|
|
صفای عمر من بودی
چرا رفتی چرا رفتی
|
|
|
|
|
گاه پیشانی به سنگی مالیده اند به نشان افتخار
|
|
|
|
|
این شعر ها قافیه ندارد ، وزن دارد...
|
|
|
|
|
روزگار با روزگار رفت تا رفیق شوند
-- از در مهر و محبت
-- نمایش است
-- از تاریخ
|
|
|
|
|
آهوی تنها
شیر گرسنه
تنازع بقا…
|
|
|
|
|
قاف عشق
آخربرای گریه ام یک شانه می خواهم که نیست
یک آشنای همدلی ،هم ناله می خواهم که نیست
|
|
|
|
|
در خانه ايي چشم گشودم
كه فقر زودتر از من زاده شده بود
قرص ناني ندارم
اما هر شب با قرص ماهم
|
|
|
|
|
بدرود اهالی شعر نابــ...دیگه حس نوشتن نیست...
|
|
|
|
|
ز ترس تفسیر نادخ مردمان بد سرشت
|
|
|
|
|
به نام او که روشنی بخش جان است
زنده باد
آ
زا
دی
|
|
|
|
|
پشیمانم
سروده جاسم ثعلبی (حسّانی)
|
|
|
|
|
فکر می کنم که برخی بی خودی به من می اندیشند. من چندی پیش تمام شده بودم.
|
|
|
|
|
تا که بر کار دلم پرداختم
در قمار زندگانی باختم
|
|
|
|
|
زیاده عرضی نیست
کمی ز لک لک ها سراغ بگیر
بدون رنجش یک گنجشک
که روی بام نشسته
بدونِ بیم و
|
|
|
|
|
خانه ای دارم شیشه ای
می و زد باد
و خزان را به سفر ه دلم می گشاید
و من .
|
|
|
|
|
به بودنت عادت کرده بودم به داشتنت از فاصله های دور...
دوست داشتنت عبادت شب وروزم شد...معبود عاشقا
|
|
|
|
|
در این پژمرده ایام نه به کام
خنده ی گل
چندیست افسانه شده است
|
|
|
|
|
....... من تا آخر این اتوبان را می دَوم
و غصه می خورم
و می خندم
و به ناچار می گویم....
|
|
|
|
|
آه شبان
مثل "ما ه" ی که شب از حوضچه جان می گیرد
قلب من لحظه ای از تو ضربان می
|
|
|
|
|
تو مروارید غلطانی ، دلت مهتاب نورانی
تو را من آرزو کردم ، تو که همراه مرجانی
|
|
|
|
|
درون چشمه ی آبت،نگاهی آشنا دیدم
که گاهی در میان دستی،به رقص ودف ، غنا دیدم
|
|
|
|
|
عاقبت پیدا نکردم من ،جواب مدرسه
|
|
|
|
|
چو من عاشق شدم از عشق رویت نمودم جان فدایت باب مویت
عزیز من بهارم بهترینم
|
|
|
|
|
شهر شفای مشهدت بوی خوش محمد ص است
پای برهنه می شوم می دوم از برای تو
|
|
|
|
|
در جواب به سلفی ها نسبت به هتک حرمت به حرم حضرت زینب(س)
|
|
|
|
|
تا به کی ؟
دل غمین ، خاطر حزین ، سر در گریبان تا به کی ؟
سینه مالامال درد و دیده حیران تا به
|
|
|
|
|
با عکس تو هر شب غزلی ساخته ام
وقــتـی نـظـرم روی تــو انـداخـتـه ام
حالا که غزل واسطه شد ب
|
|
|
|
|
ما جهان را غرق معنا می کنیم
یک جهان معنا هویدا می کنیم
|
|
|
|
|
چنان باز امدی سویم پریسان و بسی حیران
که جان از روح من بردی و روحم همچنان از جان
|
|
|
|
|
نفرین
اونیکه نفرین میکنه فکر میک
|
|
|
|
|
چشمان تورا نباید اتلاف کرد
چشمان تو
منجی دنیایی از کسوفی ابدی هستند.
|
|
|
|
|
قاصدک
ترانه جدیدی از جاسم ثعلبی (حسّانی)
|
|
|
|
|
باران گرفته بود و من از گريه تر بودم
باران گرفته بود و من , فكر سفر بودم
|
|
|
|
|
چه قدر زیباست
چشمهایت می پرد!
|
|
|
|
|
همه زخم ها
آب می آورند
مانند باران های بی رنگین کمان
|
|
|
|
|
از این ترس نگاهت
سجده کردم
لبان خنده را از یاد بردم
|
|
|
|
|
گفته بودم بشوم مست و به بالین تو آیم
کام دل از تو بگیرم داغ از این سینه زدایم
لب نهم بر
|
|
|
|
|
غزلی با بیست و چهار بیت
یه جور ساختار شکنیه.بخونید خالی از لطف نیست
|
|
|
|
|
صــــبوری کن و با رقیبم رفیق باش
به فـــکر من اصلا نباش و قوی باش
|
|
|
|
|
خدایا قلبم از آن تو
یکبار هم
در کنار من باش
شاید که آدم شد
این مخلوق گلی
........
|
|
|
|
|
یک و یک
یک انتخاب
یک زندگی
عشق بود و
همه دلدادگی
یک و یک
دو بود اما
آن روزا
|
|
|
|
|
یک سبد یاس سپید تقدیم تو باد
|
|
|
|
|
دست سبزینه پوش گرم پدر...
بر سر شانه ی عزیزات باد....
|
|
|
|
|
نشسته باز بر حالم،
صدای ساز احوالم.
|
|
|
|
|
زير درخت كاج باغ
من خوگرفته ام به غوغاي كلاغ
من خوگرفته ام به اين پرندگي
اف به همه دارو ندا
|
|
|
|
|
مادر که شدم
مادرم آرام گفت :
بهشت زیر پایت سوت می کشد !
|
|
|
|
|
صدای ریزشِ من
مهیبِ ریزشِ جنگل بود ....
آنگاه که می افتادم .
|
|
|
|
|
قطره ای آمد و این گونه ی من را تر کرد....
|
|
|
|
|
به یاد فصل کاغذهای کاهی
چرا اتش زدی این دفترم را
|
|
|
|
|
غزل نام و نشان
سروده جاسم ثعلبی (حسّانی)
|
|
|
|
|
دختری را که من امروز
در آواز شفق می دیدم
یک زمان، رویا بود ...
|
|
|
|
|
دلم برای
فاطیمای برنادت
تنگ است
|
|
|
|
|
مرغ دلم سوی حرم پر کشد
باده ی ناب تورا سر کشد
قبله ی چشم
|
|
|
مجموع ۱۲۳۶۱۶ پست فعال در ۱۵۴۶ صفحه |