شنبه ۱ ارديبهشت
|
|
گاه گاهی
نگاه های عاشقانه ات
تصویر ی زیبا در ذهنم می سازد
|
|
|
|
|
تنهایی،
را تفسیر می کنم..،
|
|
|
|
|
دستانِ کودکِ لاابالی که پی درپی فرياد ميزد وُ ضجه ؛ ناسزا مي گفت با گريه را بی محابا بر دست مي فشارم
|
|
|
|
|
آه ، سخت است که امید محالش باشی!
معرفت نیست که یک عمر سوالش باشی!
|
|
|
|
|
عشق را همچون زلیخا، پای یوسف پیر کن...
خاک کوی و بَرْزَنَتْ یارا ، تو دامنگیر کن...
|
|
|
|
|
ببین
چــقـــدر کم دارمت....
|
|
|
|
|
ای خدا درهای رحمت را به رویم باز کن
در وجودم عشق خودرا همچنان دمساز کن
|
|
|
|
|
دستار غمت بر سر من بار گرانیست
لیکن به امید فرج این خرقه بپوشم
|
|
|
|
|
در سر دارم هزاران هزار معما
تو کجایی که مرا در آغوش کشی جانا
|
|
|
|
|
نه به عقل اعتباری نه دگر به دل قراری
به ازین چه یادگاری
|
|
|
|
|
شاعری دلتنگ و تنها بغض هایش را غزل کرد
|
|
|
|
|
تاکسی! لطفــا نـگه دار و مـــرا با خــــود ببر
تـا نمـاند دیگـــر از مـــن نه نشـــانی و اثـــر
|
|
|
|
|
صبر زهرا و نگفتن دردِ پهلو بر علی
اشک ریختن نیمه شب از دیدگان افسانه نیست
|
|
|
|
|
لعنتی بعد تو با این شب عریان چه کنم؟
|
|
|
|
|
به آبروی آینه " قسم به حرمت قلم
به رازهای سر به مهر ناگشوده در دلم
|
|
|
|
|
بدجور دلم تنگ است
دنیای قشنگی نیست
|
|
|
|
|
از راه خميني(ره)،كس اگر راه ديگر رفت
عمرش به ضلالت4بگذشت و به هدر رفت
گفتـار خمي
|
|
|
|
|
گفته ای بابی خیالی خوب خواهم شد ولی
بی خیالی هم بدان دردمرادرمان نکرد
|
|
|
|
|
این تخلص از من است و شعرها گفتم از آن
شاعر ایرانیم نامم نپرس خوانی رسول مهربان
بر رسول مهربان بودن
|
|
|
|
|
با او جهان بعد از تو بد تا کرد
|
|
|
|
|
از این هوای عاشقی بدون تو خسته شدم
از این سماجت دلم به جون تو خسته شدم
حتی صدای گریه هام تو ازدحام
|
|
|
|
|
شبیه برکه ی پرتم درون خلوت خود
|
|
|
|
|
از گوشه و کنار درونم
از قلبم تا برکه ی چشمانم نهرهایی کشیده ام و...
|
|
|
|
|
نیست بی نیازی چون تو, ای لطیف نام ها زیر اسم تو گسترده است
کبر آدم بسی بیفایده است
|
|
|
|
|
ایران من ایران من(سرود)
ای بهترین عنوان من ایران من ایران من
ای دین و هم ایمان من ایران من ایرا
|
|
|
|
|
لیست شاعران شاعر سیده مریم جعفری [درباره شاعر]دفتر شعر داستان سرودگان یک ضد ، یک قیام
یک ضد ، یک ق
|
|
|
|
|
برای تو می نویسم ای رویای هر شبم
|
|
|
|
|
روان گشت جابر به نزد امام(ع)
کسی که به "باقر" لقب داشت آن
بگفتا که جانم فدای تو باد
ز کوثر(س) ح
|
|
|
|
|
خواستم تصویر عشق را نقش کنم درماندم
چونکه تاثیر خوشی بر من نداشت وا ماندم
|
|
|
|
|
نیایش من و تو
نازنینا ناز کم کن ما به مهمان آمدیم
بهر آزادی دل اینجا مهیا آمدیم
|
|
|
|
|
به پا میخیزم
برای کاشتن گلی
بر پای لب های تو
|
|
|
|
|
فدای چشم تو و ابروان قاجاریت
فدای قهوه ی لبهات و درفشانی عشق
|
|
|
|
|
آنچه را جز یاد حق آیین من
مرحم داغ دل مسکین من
|
|
|
|
|
گویند
چشمها
دیدهبانان عشقاند
که ناقوس بیدارباش را
در گوش جان مینوازند
|
|
|
|
|
از بخار روی فنجان دلم چیزی نماند....
|
|
|
|
|
شدی عشق من
شدی همه چیز من
حالا آخرش من
میمیرم برا تو من
شدم هوادارت من
همه کس و کارت من
شدی دل
|
|
|
|
|
بعضی اوقات فقط یک چیز برایم باقی می ماند تا به آن فکر کنم؛
|
|
|
|
|
یاودود . این شعر در بحر کامل و تکرار متفاعلن سروده شده
|
|
|
|
|
کمان شلاق ، سکوت بردگان است
|
|
|
|
|
آفتابِ صبح صادق5 ، از جماران سر بِـزد
نور دانش ، شعشعش سرتاسر كشور ب
|
|
|
|
|
" هنر " این نیست
که تنها، تن ها را لـرزاند؛
دلی را
بلرزانی اگر، هنر است!
|
|
|
|
|
شاعرِ خلوت گزینِ سادهٔ عزلت نشین
|
|
|
|
|
تا اوجِ فلک رفته مرا ناله و فریاد
|
|
|
|
|
به چترت می خوردباران شورانگیزپاییزی
ومن شادم که میگویی صدای شعرمجنون است
|
|
|
|
|
شب و روز اندیشه من به این جمله مبتلاست
صحرای بیکفر و دین کی خواهد شناخت مرا
|
|
|
|
|
تورا با دیگری دیدم میان کوچه های شهر..
|
|
|
|
|
من آن بسیجی ام که از، کودکی ام جنگیده ام
|
|
|
|
|
از نمونه های اختلاف طبقاتی فقط آنجایش
که کودکی به فقر مبتلاست و کودکی به فخر
|
|
|
|
|
از خودم خواهم که یک شعری برای درد این ملت بگم
از گرانی از نداری از صدای ناله های مردم کشور بگم
ای
|
|
|
|
|
حرفِ بینِ من و دل ، نیمه شب و پنهانی ست!
عشقِ تو در دل من تا به ابد زندانی ست!
|
|
|
|
|
در گوشه خیالم ...به حرمت آن نگاه جامانده
|
|
|
|
|
ای ایران و ای ایران(سرود)
پرمیکشد دل من هرلحظه در هوایت
روز ازنو روزی از نو حرفا دارم برایت
بر
|
|
|
|
|
چهره ات در خواب من تصویر تار و مات بود
همدم تنهایی ام عکست در آن ساعات بود
خسته از دلتنگی و آن اشک
|
|
|
|
|
میشه مگه با تو نباشم من
ای سرزمین عشق و امیدم
|
|
|
|
|
بویوردی عاقل وفرزانه ای
دُردانه فرزنده
نه لعن ائد دم بدم ابلیس ِنه
اُل زاتنه بنده
|
|
|
|
|
وقتی خیالم میرود در بیکرانی که نیست
|
|
|
|
|
تو خیالت راحت , می روم از قلبت.. میشوم تنها ترین ستاره در "شب هایت"...
میگیرم جانم از جانت که سنگ
|
|
|
|
|
غیر از تو غم کسی ز وفا یاد ما نکرد
هر شب نیامد اسم مرا هم صدا نکرد
آمد ز کوی ما گذری کرد و یک نظ
|
|
|
|
|
میخواستم بروم
دربه در جاده ها بودم!
نه مقصدی برای رفتن بود
نه
|
|
|
|
|
ما طعنه شنیدیم ما درد کشیدیم از جورِ زمانه
تو رد شدی از کوچه ی دل با ناز و ترانه
|
|
|
|
|
ولم یکن له کفوا احد
به امر رهبری ترامپ می کند غلط
|
|
|
|
|
این بنده که از کردهٔ خود آگاه است
|
|
|
مجموع ۱۲۳۴۹۴ پست فعال در ۱۵۴۴ صفحه |