شعرناب

شهرفرنگ

یکی بودیکی نبودتوی یک شهرفرنگ/آدماازهمه رنگ/برای یه لقمه نان دائما هستنددرجنگ/چون پلنگ باپایی لنگ/مکرهادارندباصدهانیرنگ/می زنندگنجیشک رارنگ/جامه هابرتن رنگ وارنگ/کمی هم تنگ/بزمهادارندبانوای نای ونی چنگ/می خورند می می کنندطی جاده رادرآن شباهنگ/یکی هست منگ دیگران شوخندوشنگ/گرروندهندوکشندخودرادرگنگ /نشوندپاک ازین ننگ/پاچه می گیرندچون سگ بشکنندسرراباسنگ/درنبردودرجنگ/گاه ازترس چپاول فراهم می کنندهنگ/بازی بیل وکلنگ/جنگ هوشنگ باخدنگ جنگ ارژنگ باتفنگ/می کنندکاری که هست جنگ/هردوجنگ ناتمام هردوگرگندهردوسگ/آن دوالدنگ/ازبرای حرص مال دنیاباهزاران بارهزارننگ/می کنندصیدنهنگ/کاردنیاازازل نامردمی هاداشت ای شوخ وشنگ/یلی زدرگ/دیگران درطمع تاجندواورنگ.بامداد.دوستان عزیزمطالب فوق راصرفاجهت به تصویرکشیدن برخی انسان نماهای متظاهرومکاربودوازطرفی روح متعالی انسانی ازمقام فرشتگان نیزبالاتراست وآخراینکه این گونه مطالبم به هیچ عنوان سیاسی وحزبی و...نبوده ونیست بنده فقط عاشق ادبیات وشعرم دوستان دارم باآرزوی روزی که فرج مولامهدی عج برسد صلوات الهم صل علی محمدوآل محمد


0