شعرناب

زهرا روشن‌پور شاعر خرم‌آبادی

بانو "زهرا روشن‌پور" شاعر لرستانی، متخلص به "بهار"، زاده‌ی خرم‌آباد است.
وی لیسانس مدیریت فرهنگی و برنامه‌ریزی دارد.
▪نمونه‌ی شعر لکی:
(۱)
مه امشو درد دل دیرم گلاره،
فره بی طاقتم کوشکو بزانی
اخنکه تا شوسو بی تاویم کرد،
نمم کوم لا کتم کوشکو بزانی
نمم هاویرت یه روژی هتم،
کمی ا داریه دردت بنیم دی
نمزانی خوصم چه بی اروژه،
ا دیره مهتم کوشکی بزانی
دلم هستی دلداریم دی،
نمی‌تونم ا یه بیشتر بکیشم
نمزانم و چه زونی بوشم،
که تینی خنتم کوشکو بزانی
وتم مای دلمرا ماری ناوردت،
چوی بیگونه پر و بالم سزونت
خدایی دیه نمتونیم بمینم،
چوی تزبه لت لتم کوشکو بزانی
نمتونم جیا بوم ا خیالت،
مگر وژت دس دل مه هز دی
بیلم ا حال وژم بیلا بگیرم،
و خدا شکتم کوشکو بزانم.
▪نمونه‌ی شعر فارسی:
(۱)
از این تقاطع ممنوع عبور یعنی درد
نفس شدم که بگویم به کلبه ات برگرد
کسی که ترکه خیسش همیشه حاضر بود
فقط به جرم تو بودن مرا فلک می‌کرد
من و دلی که سرآسیمه از نفس افتاد
و جاده‌ای که خدا را به رحم می‌آورد
اگر برای تو تعریف می‌کنم حالا
فقط برای اینکه بدانی غمت مرا له کرد
از این نگاه غریبه تگرگ می‌بارد
برو به خانه عزیزم، به خانه‌ات برگرد!.
(۲)
من مردم و یک ستاره با سنگ دلی
بر حس ترانه خورده‌ام می‌خندید
امشب به سحر دوباره دل می‌بندم
شاید غم بی‌شماره را کمتر دید.
(۳)
به خاطر تو می‌روم ولی بدون یادگار
و اشک‌های مرده را دوباره بار می‌زنم
کسی به من نمی‌رسد که هیچ باورم کند
نگاه کن چه پر پری برای دار می‌زنم.
(۴)
قد می‌کشد هر روز در ذهن دفترم
زیبا و مهربان لبخند مادرم
او را نشانده‌ام به روی دست شب
با هاله‌ای غرور تا اوج می‌برم
چشمان آبی‌اش افسانه‌ای نجیب
آه ای ستارگان من عشق می‌خرم.
(۵)
گپ می‌زنم عشق تو را در پارک‌های شهر
عکاس می‌گوید پسر دیوانه‌ای مگر
حالات من حالات کودک‌های تازه پاست
با خنده قهقه می‌زنم در کوچه‌های قهر
دنبال بازی‌های ولگرد خیالی‌ام
امشب خودم را گشته‌ام با گریه دور شهر
این بار بدجوری عمیق و دردناک و گنگ
جا کرده در آغوش من این درد بی‌پدر
دیگر نمی‌خوام تو را هم زندگی کنم
آه ای خدا این عشق را از خاطرم ببر.
(۶)
کجا رفتی‌، ای همیشه گم
چشمانم را از تشنگی تلف کردی
... و من اینک به سایه‌ها می‌فهمانم
که دریا فاجعه‌ای بیش نیست
و من اسیر ستاره‌ای هستم
که هیچ‌گاه اجابتم نمی‌کند...
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)


0